بهتر است بدانیم

بهتر است بدانیم

چند پرسش عاشورایی

دلیل و فایده عزاداری بر اهل‌بیت(علیهم‌السلام) چیست؟

فلسفه و حکمت عزاداری را می‌توان در این امور دانست:

الف) برای دوست داشتن‌: هم در کتاب خدا و هم در سخنان امامان معصوم، دوستی خاندان رسول اکرم(ص) و اهل‌بیت(علیهم‌السلام) بر مسلمانان واجب شده است. (به سوره شوری، ‌آیه ۲۳ یا سوره هود آیه ۲۹ نگاه کنید.) حتماً شما هم قبول دارید که هر دوست‌داشتنی شرایطی دارد و کار با یک سخن خشک‌وخالی تمام نمی‌شود. مثال روشن این قصه، پدر و مادرها هستند که دوست داشتن بچه‌هایشان را با این‌همه کار و زحمت و ایثار نشان می‌دهند. از نشانه‌های دوست داشتن، همدردی و هم‌دلی با دوستان در مواقع عزا یا شادی آن‌هاست. به همین دلیل نیز به برپایی جشن و سرور در ایام شادی اهل‌بیت و ابراز حزن و اندوه در هنگام عزای آن‌ها سفارش فراوان شده است. حضرت علی‌(ع) در روایتی می‌فرمایند: ‌شیعیان و پیروان ما در شادی و حزن ما شریک‌اند.

شکل این عزاداری را نیز که حتماً می‌دانید چگونه است؟ ما باید با «زبان حال» یعنی با اشک و آه‌ و ناله، از نظر خوراک با کم ‌خوردن و کم ‌آشامیدن مانند افراد غم‌زده و از نظر پوشاک با پوشیدن لباسی که از نظر شکل و رنگ در عرف جامعه،‌ نشان‌دهنده اندوه و ناراحتی ما باشد،‌ عزاداری کنیم.

ب) برای جامعه‌سازی: وقتی انسان الگوهای خود و اهداف مقدس آن‌ها را شناخت و بعد با انگیزه درست و شناخت کافی لباس شادی یا عزا پوشید و به مجالس اهل‌بیت رفت، ‌این نماد‌ها و این خودسازی به جامعه هم کشیده می‌شود و چنین انسانی می‌کوشد که اهداف و آرمان‌های اهل‌بیت را در جامعه نیز حکم‌فرما کند.

ج) برای آیندگان: ما عشق و احترام به امامان و بزرگان دین را از پدران و مادران باایمانمان فراگرفتیم. ما نیز برای انتقال این فرهنگ باارزش به آیندگان وظیفه داریم.

دلیل سیاه‌پوشی در ایام عزاداری چیست؟

رنگ سیاه به‌صورت طبیعی، رنگی حز‌ن‌آور و دلگیر و مناسب عزا و ماتم است. به همین دلیل نیز خیلی از مردم جهان، از این رنگ به‌عنوان اظهار غم و اندوه در مرگ دوستان و عزیزان استفاده می‌کنند.

در شاهنامه فردوسی نیز که بیانگر فرهنگ و تمدن کهن ایران است،‌ جامه سیاه را نمود عزا و غم دانسته است. برای مثال زمانی که رستم به دست برادرش شغاد ناجوانمردانه کشته شد، فردوسی می‌سراید: به یک سال در سیستان سوگ بود/ همه جامه‌هایشان سیاه و کبود

بر اساس گزارش‌های تاریخی عرب‌ها نیز در مواقع مصیبت، جامه خود را به رنگ سیاه می‌کردند و مثلاً زنان مکه بعد از جنگ بدر در سوگ کشتگان خویش لباس سیاه پوشیدند.

اما از همه این‌ها مهم‌تر سیره و رفتار اهل‌بیت و امامان معصوم است. برای نمونه امام حسن(ع) در سوگ امیر مؤمنان(ع) جامه سیاه بر تن کرد و با همین لباس به میان مردم آمد و برای آنان خطبه خواند.

چرا ما شیعیان این‌قدر اندوه و عزاداری داریم؟

اول: در فرهنگ شیعه، عید‌های بزرگی داریم که سرشار شادی است مثل روزهای تولد چهارده معصوم،‌ عید سعید غدیر،‌عید فطر، عید قربان، عید مبعث و…که همه روزهای شادمانی و سرور است.

دوم: اگر شیعیان، ایام شادی‌بخش مذهبی را مثل عزاداری، آشکار و پرشکوه برگزار نمی‌کنند،‌ اشکال از فرهنگ شیعی نیست اشکال از پیروان فرهنگ و کوتاهی کردن آن‌هاست.

سوم: در فرهنگ شیعی به همان اندازه که سوگواری بر اهل‌بیت(علیهم‌السلام) تأکید شده است، به سرور و شادمانی هم توصیه شده است و حتی در کلمات و جملات گوناگونی به شادمان کردن دیگران هم امر شده است و برای مثال، رسول اکرم(ص) به شادمان کردن یتیمان، کودکان و مؤمنان دستور داده‌اند.

چهارم: سوگواری برای اهل‌بیت اگرچه با گریه و اندوه همراه است، اما با همه غم‌های عالم متفاوت است؛ چراکه نتیجه‌‌اش ثواب،‌ شفاعت اهل‌بیت، بخشش گناهان، سبکی دل و حتی احساس مسرت قلبی است؛ همان احساس خوشایند رضایت که بعد از برگشتن از مجلس عزای امام حسین‌(ع) به شما دست می‌دهد.

چرا امام‌(ع) علی‌اصغر شش‌ماهه را وسط میدان جنگ بلند کرد؟ احتمال کشته شدن بچه در آن میان، زیاد نبود؟

این ماجرا دو وجه دارد؛ اول این‌که امام، وقتی برای خداحافظی به خیمه آمد، رباب و زینب(س) به حضرت گفتند که طفل دارد از تشنگی تلف می‌شود، به شما رحم نشده، شاید نوزادی که عطش دارد را سیراب کنند. امام هم بچه را برد و روی دست بلند کرد و از آن‌ها خواست سیرابش کنند. دوم این‌که امام درواقع می‌خواست عواطف آن‌ها را تحریک کند و از جهنم نجاتشان دهد. در آن میان اگر حتی یک نفر هم منقلب می‌شد و کمی آب برای او می‌آورد، امام در هدایتش موفق شده بود. حتی زمانی که خود امام هم در آستانه شهادت بود، از سپاهیان دشمن پرسید کسی جرعه آبی به من نمی‌دهد. امام در آن زمان واقعاً آب نمی‌خواست و اصلاً اگر برایش می‌آوردند هم نمی‌توانست بخورد، با وجودی که کودکش تشنه در آغوشش از دنیا رفته بود، ولی امام باز هم می‌خواست آن‌ها را هدایت کند.

از طرفی بدانید که اصلاً تصور نمی‌شد جان کودک در خطر باشد. عرب، معروف به جوانمردی بود. زمانی که بنی‌هاشم را در شعب ابی‌طالب محاصره کرده بودند، سختی برای کودکان شیرخواری بود که مادرانشان به خاطر عدم تغذیه قادر به شیر دادنشان نبودند. صدای ناله کودکان و بچه‌ها بلند شده بود که همان عرب‌های جاهلی و مشرک، دلشان به رحم آمد و گفتند که ما با محمد (ص) مشکل داریم، گناه این کودکان و مادرهایشان چیست؟! سر همین ماجرا محاصره شکسته شد. در کنار همه خصلت‌های منفی، عرب‌ها با مروت و جوانمرد بودند. کسی فکر نمی‌کرد که شقاوت تا به اینجا برسد. (پاسخ از استاد محمدحسین رجبی دوانی)

مجله آشنا، شماره ۲۱۹، صفحات  ۵۹-۶۱

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا