حفظ نمودنِ حریم ها، مصادیقی از معاشرت نیکو با والدین (قسمت ششم)

حفظ نمودنِ حريم ها، مصادیقی از معاشرت نیکو با والدین (قسمت ششم)

پانزدهم  : حفظ نمودنِ حریم ها

۱- امنیت و آزادى در محیط خانه‏

بى شک وجود انسان داراى دو بعد است، بعد فردى و بعد اجتماعى و به همین دلیل داراى دو نوع زندگى است، زندگى خصوصى و عمومى که هر کدام براى خود ویژگیهایى دارد و آداب و مقرّراتى. انسان ناچار است در محیط اجتماع قیود زیادى را از نظر لباس و طرز حرکت و رفت و آمد تحمل کند، ولى پیدا است که ادامه این وضع در تمام مدّتِ شبانه روز خسته کننده و درد سر آفرین است. او مى‏خواهد مدّتى از شبانه روز را آزاد باشد، قید و بندها را دور کند به استراحت پردازد با خانواده و فرزندان خود به گفتگوهاى خصوصى بنشیند و تا آنجا که ممکن است از این آزادى بهره گیرد، و به همین دلیل به خانه خصوصى خود پناه مى‏برد و با بستن درها به روى دیگران زندگى خویش را موقتاً از جامعه جدا مى‏سازد و همراه آن از انبوه قیودى که ناچار بود در محیط اجتماع بر خود تحمیل کند آزاد مى‏شود. حال باید در این محیط آزاد با این فلسفه روشن، امنیت کافى وجود داشته باشد، اگر بنا باشد هر کس سر زده وارد این محیط گردد و به حریمِ امنِ آن تجاوز کند دیگر آن آزادى و استراحت و آرامش وجود نخواهد داشت و مبدّل به محیط کوچه و بازار مى‏شود. به همین دلیل همیشه در میان انسانها مقرّرات ویژه‏ اى در این زمینه بوده است، و در تمام قوانین دنیا وارد شدن به خانه ی اشخاص بدون اجازه ی آنها ممنوع است و مجازات دارد، و حتّى در جایى که ضرورتى از نظر حفظ امنیّت و جهات دیگر ایجاب کند که بدون اجازه وارد شوند مقامات محدود و معیّنى حق دادن چنین اجازه‏اى را دارند . در اسلام نیز در این زمینه دستور بسیار مؤکّد داده شده و آداب و ریزه‏کاریهایى در این زمینه وجود دارد که کمتر نظیر آن دیده مى‏شود. در حدیثى مى‏خوانیم: که” ابو سعید” از یاران پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم اجازه ورود به منزل گرفت در حالى که روبروى در خانه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ایستاده بود، پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: به هنگام اجازه گرفتن روبروى در نایست! در روایت دیگرى مى‏خوانیم که خود آن حضرت هنگامى که به در خانه کسى مى‏ آمد روبروى در نمى ‏ایستاد بلکه در طرف راست یا چپ قرار مى‏گرفت و مى‏فرمود: السلام علیکم (و به این وسیله اجازه ورود مى‏گرفت) زیرا آن روز                هنوز معمول نشده بود که در برابر در خانه پرده بیاویزند «۱». حتى در روایات اسلامى مى‏خوانیم که انسان به هنگامى که مى‏خواهد وارد خانه مادر یا پدر و یا حتّى وارد خانه فرزند خود شود اجازه بگیرد در روایتى آمده است که مردى از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم  پرسید: آیا به هنگامى که مى‏خواهم وارد خانه مادرم شوم باید اجازه بگیرم؟ فرمود: آرى، عرض کرد مادرم غیر از من خدمتگزارى ندارد باز هم باید اجازه بگیرم؟! فرمود: اَ تُحِبُّ اَنْ تَراهَا عریانَه؟!” آیا دوست دارى مادرت را برهنه ببینى”؟! عرض کرد: نه، فرمود: فَاسْتَاذِنْ علَیْها!:” اکنون که چنین است از او اجازه بگیر”! «۲». در روایت دیگرى مى‏خوانیم که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم هنگامى که مى‏خواست وارد خانه دخترش فاطمه علیها السلام شود، نخست بر در خانه آمد دست به روى در گذاشت و در را کمى عقب زد، سپس فرمود: السلام علیکم، فاطمه علیها السلام پاسخ سلام پدر را داد، بعد پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: اجازه دارم وارد شوم؟ عرض کرد وارد شو اى رسول خدا! پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: کسى که همراه من است نیز اجازه دارد وارد شود فاطمه علیها السلام عرض کرد: مقنعه بر سر من نیست، و هنگامى که خود را به حجاب اسلامى محجّب ساخت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم مجدّداً سلام کرد و فاطمه علیها السلام جواب داد، و مجدّداً اجازه ورود براى خودش گرفت و بعد از پاسخ موافق فاطمه علیها السلام اجازه ورود براى همراهش جابر بن عبد اللَّه گرفت «۳» . این حدیث بخوبى نشان مى‏دهد که تا چه اندازه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم که یک الگو و سرمشق براى عموم مسلمانان بود این نکات را دقیقاً رعایت مى‏فرمود.

حتى در بعضى از روایات مى‏خوانیم باید سه بار اجازه گرفت، اجازه اوّل را بشنوند و به هنگام اجازه دوم خود را آماده سازند، و به هنگام اجازه سوم اگر خواستند اجازه دهند و اگر نخواستند اجازه ندهند! «۴».

حتى بعضى لازم دانسته‏اند که در میان این سه اجازه، فاصله‏اى باشد چرا که گاه لباس مناسبى بر تن صاحب خانه نیست، و گاه در حالى است که نمى‏خواهد کسى او را در آن حال ببیند، گاه وضع اطاق به هم ریخته است و گاه اسرارى است که نمى‏خواهد دیگرى بر اسرار درون خانه‏ اش واقف شود، باید به او فرصتى داد تا خود را جمع و جور کند، و اگر اجازه نداد بدون کمترین احساس ناراحتى باید صرف نظر کرد.

تفسیر نمونه، ج‏۱۴، ص: ۴۳۲ ـ ۴۳۰

۲- هنگام استحمام

ِ عَنِ الصَّادِقِ عَنْ آبَائِهِ علیهم السلام عَنِ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله و سلم فِی وَصِیَّتِهِ لِعَلِیٍّ علیه السلام قَالَ : حَقُّ الْوَالِدِ عَلَى وَلَدِهِ ….

وَ لَا یَدْخُلَ مَعَهُ الْحَمَّامَ .

وسائل‏الشیعه ، ج ۲، ص ۵۷ ، باب کراهه دخول الولد الحمام مع ابیه و بالعکس

حضرت صادق از آباء و اجدادشان علیهم السلام نقل نموده اند که پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم در توصیه ها و سفارشاتشان به علی علیه السلام درباره حقِّ پدر بر فرزند فرمودند :‌ [ یکی از حقوق آن است که ] به همراه او استحمام ننماید .

(۱) تفسیر فخر رازى جلد ۲۳ صفحه ۱۹۸

 (۲) تفسیر نور الثقلین جلد ۳ صفحه ۵۸۶

 (۳) نور الثقلین جلد ۳ صفحه ۵۸۷

(۴) وسائل الشیعه ، ج ۱۴ ، ص ۱۶۱

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید