پانزدهم : حفظ نمودنِ حریم ها
۱- امنیت و آزادى در محیط خانه
بى شک وجود انسان داراى دو بعد است، بعد فردى و بعد اجتماعى و به همین دلیل داراى دو نوع زندگى است، زندگى خصوصى و عمومى که هر کدام براى خود ویژگیهایى دارد و آداب و مقرّراتى. انسان ناچار است در محیط اجتماع قیود زیادى را از نظر لباس و طرز حرکت و رفت و آمد تحمل کند، ولى پیدا است که ادامه این وضع در تمام مدّتِ شبانه روز خسته کننده و درد سر آفرین است. او مىخواهد مدّتى از شبانه روز را آزاد باشد، قید و بندها را دور کند به استراحت پردازد با خانواده و فرزندان خود به گفتگوهاى خصوصى بنشیند و تا آنجا که ممکن است از این آزادى بهره گیرد، و به همین دلیل به خانه خصوصى خود پناه مىبرد و با بستن درها به روى دیگران زندگى خویش را موقتاً از جامعه جدا مىسازد و همراه آن از انبوه قیودى که ناچار بود در محیط اجتماع بر خود تحمیل کند آزاد مىشود. حال باید در این محیط آزاد با این فلسفه روشن، امنیت کافى وجود داشته باشد، اگر بنا باشد هر کس سر زده وارد این محیط گردد و به حریمِ امنِ آن تجاوز کند دیگر آن آزادى و استراحت و آرامش وجود نخواهد داشت و مبدّل به محیط کوچه و بازار مىشود. به همین دلیل همیشه در میان انسانها مقرّرات ویژه اى در این زمینه بوده است، و در تمام قوانین دنیا وارد شدن به خانه ی اشخاص بدون اجازه ی آنها ممنوع است و مجازات دارد، و حتّى در جایى که ضرورتى از نظر حفظ امنیّت و جهات دیگر ایجاب کند که بدون اجازه وارد شوند مقامات محدود و معیّنى حق دادن چنین اجازهاى را دارند . در اسلام نیز در این زمینه دستور بسیار مؤکّد داده شده و آداب و ریزهکاریهایى در این زمینه وجود دارد که کمتر نظیر آن دیده مىشود. در حدیثى مىخوانیم: که” ابو سعید” از یاران پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم اجازه ورود به منزل گرفت در حالى که روبروى در خانه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ایستاده بود، پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: به هنگام اجازه گرفتن روبروى در نایست! در روایت دیگرى مىخوانیم که خود آن حضرت هنگامى که به در خانه کسى مى آمد روبروى در نمى ایستاد بلکه در طرف راست یا چپ قرار مىگرفت و مىفرمود: السلام علیکم (و به این وسیله اجازه ورود مىگرفت) زیرا آن روز هنوز معمول نشده بود که در برابر در خانه پرده بیاویزند «۱». حتى در روایات اسلامى مىخوانیم که انسان به هنگامى که مىخواهد وارد خانه مادر یا پدر و یا حتّى وارد خانه فرزند خود شود اجازه بگیرد در روایتى آمده است که مردى از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم پرسید: آیا به هنگامى که مىخواهم وارد خانه مادرم شوم باید اجازه بگیرم؟ فرمود: آرى، عرض کرد مادرم غیر از من خدمتگزارى ندارد باز هم باید اجازه بگیرم؟! فرمود: اَ تُحِبُّ اَنْ تَراهَا عریانَه؟!” آیا دوست دارى مادرت را برهنه ببینى”؟! عرض کرد: نه، فرمود: فَاسْتَاذِنْ علَیْها!:” اکنون که چنین است از او اجازه بگیر”! «۲». در روایت دیگرى مىخوانیم که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم هنگامى که مىخواست وارد خانه دخترش فاطمه علیها السلام شود، نخست بر در خانه آمد دست به روى در گذاشت و در را کمى عقب زد، سپس فرمود: السلام علیکم، فاطمه علیها السلام پاسخ سلام پدر را داد، بعد پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: اجازه دارم وارد شوم؟ عرض کرد وارد شو اى رسول خدا! پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: کسى که همراه من است نیز اجازه دارد وارد شود فاطمه علیها السلام عرض کرد: مقنعه بر سر من نیست، و هنگامى که خود را به حجاب اسلامى محجّب ساخت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم مجدّداً سلام کرد و فاطمه علیها السلام جواب داد، و مجدّداً اجازه ورود براى خودش گرفت و بعد از پاسخ موافق فاطمه علیها السلام اجازه ورود براى همراهش جابر بن عبد اللَّه گرفت «۳» . این حدیث بخوبى نشان مىدهد که تا چه اندازه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم که یک الگو و سرمشق براى عموم مسلمانان بود این نکات را دقیقاً رعایت مىفرمود.
حتى در بعضى از روایات مىخوانیم باید سه بار اجازه گرفت، اجازه اوّل را بشنوند و به هنگام اجازه دوم خود را آماده سازند، و به هنگام اجازه سوم اگر خواستند اجازه دهند و اگر نخواستند اجازه ندهند! «۴».
حتى بعضى لازم دانستهاند که در میان این سه اجازه، فاصلهاى باشد چرا که گاه لباس مناسبى بر تن صاحب خانه نیست، و گاه در حالى است که نمىخواهد کسى او را در آن حال ببیند، گاه وضع اطاق به هم ریخته است و گاه اسرارى است که نمىخواهد دیگرى بر اسرار درون خانه اش واقف شود، باید به او فرصتى داد تا خود را جمع و جور کند، و اگر اجازه نداد بدون کمترین احساس ناراحتى باید صرف نظر کرد.
تفسیر نمونه، ج۱۴، ص: ۴۳۲ ـ ۴۳۰
۲- هنگام استحمام
ِ عَنِ الصَّادِقِ عَنْ آبَائِهِ علیهم السلام عَنِ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله و سلم فِی وَصِیَّتِهِ لِعَلِیٍّ علیه السلام قَالَ : حَقُّ الْوَالِدِ عَلَى وَلَدِهِ ….
وَ لَا یَدْخُلَ مَعَهُ الْحَمَّامَ .
وسائلالشیعه ، ج ۲، ص ۵۷ ، باب کراهه دخول الولد الحمام مع ابیه و بالعکس
حضرت صادق از آباء و اجدادشان علیهم السلام نقل نموده اند که پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم در توصیه ها و سفارشاتشان به علی علیه السلام درباره حقِّ پدر بر فرزند فرمودند : [ یکی از حقوق آن است که ] به همراه او استحمام ننماید .
(۱) تفسیر فخر رازى جلد ۲۳ صفحه ۱۹۸
(۲) تفسیر نور الثقلین جلد ۳ صفحه ۵۸۶
(۳) نور الثقلین جلد ۳ صفحه ۵۸۷
(۴) وسائل الشیعه ، ج ۱۴ ، ص ۱۶۱