یک دختر خوب!
خانم دکتر فریبا علاسوند
یک دختر خوب با طبیعتش همراهی میکند؛ طبیعت یک دختر این است که قدرت درک اندوه دارد. اینکه شما میبینید بزرگان انبیاء نسبت به پرورش دخترانگی دختر اعتناء میکردند یعنی اینکه جامعه انسانی باید از این اوصاف زنانه بهرهمند شود.
روایتی در کتاب عوالم میخواندم که وقتی خواهر حضرت فاطمه زهرا(س) مرحوم شد و پیامبر(ص) او را دفن میکرد، پدر و دختر بالای سر این مزار نشسته بودند، بیبی گریه میکرد و حضرت پیامبر اشکهای او را آرامآرام پاک میکرد. وقتیکه خلیفه دوم آمد و فریاد کشید و میخواست جمع را متفرق کند، حضرت منع کردند، یعنی اینکه زنها باید عاطفی باشند و این جریان عاطفی را بازتولید کنند؛ یعنی اینکه پدر بنشیند کنار دختر و دختر را تسلی بدهد تا در آن خلق زنانگی خودش و با همان سبکی که میپسندد، فشار و استرس روانی خودش را کم بکند نه مثلاً او هم بیاید مردانه عمل کند، داد بزند یا احیاناً درون خودش بریزد، یا با روشها و شیوههای دیگری که اسمش را میگذارند اقتدار شخصیت. نه، این نیست. آگاهی از موقعیت یک دختر، یک زن و یک مادر هر سه بهعنوان یک موقعیت متمایز، بسیار مهم است که بهشدت هم مورد تهدید و خطر است.
دختری که از این موقعیتها آگاه نباشد بعدها نمیتواند عملکرد صحیح مادرانه داشته باشد آنوقت مشکلش خیلی بیشتر از قدیمیهاست به خاطر اینکه اولاً حفظ بافت خانواده نیاز به زن دارد؛ زن خوب در مقابل مرد خوب. حفظ طبیعت، زن را ناخودآگاه مادر میکند یعنی اینکه هورمونهایی در خونش ترشح میشود که متناسب با انجام رفتارهای مادرانه است.