فصل در اسباب تحریم

فصل در اسباب تحريم

 آنچه سبب موجب حرام شدن زنى بر مردى است از حیث ازدواج ، و این اسباب چند چیز است : اول – نسب ، دوم – رضاع ، سوم – مصاهره و چیزی که ملحق به مصاهره است ، چهارم – کفر، پنجم – هم کفر نبودن ، ششم – داشتن چهار زن است که در آن صورت پنجمى حرام مى شود، هفتم – زنى که در عده شوهر قبلى است ، هشتم – عقد کردن زنى که در حال احرام است

گفتار در نسب  
از طریق نسب حرام مى شود هفت طائفه از زنان بر هفت طائفه از مردان :

اول – مادر، بمعنائى که شامل مادربزرگها نیز مى شود، مادربزرگ پدرى و مادرى ، چه عالى و چه سافل چه جد از طرف پدر و چه از طرف مادر، بنابراین یک زن را که در نظر بگیرید بر پسرش ، و پسر پسرش و پسر پسر پسرش ، و پسر دخترش و پسر دختر دخترش ، و پسر دختر پسرش و همچنین هر چه پائین تر برود حرام است ، و خلاصه کلام اینکه هر انسان مذکرى که از طریق ولادت منسوب به او باشد او بر وى حرام است ، چه بدون واسطه از او متولد شده باشد و چه با واسطه و وسائط، چه اینکه آن وسائط مرد باشند و یا زن و یا هر دو.

دوم – دختر، بمعنائى که شامل نوه و نتیجه نیز باشد که این دختر بر پدرش حرام است پدر هم به معنائى که شامل اجداد پدرى و مادرى بشود بر او حرام است بنابراین دختر تنى ، و دختر پسر، و دختر پسر پسر، و دختر دختر، و دختر دختر دختر، و دختر پسر دختر بر انسان حرام است ، و خلاصه کلام اینکه بر هر مردى حرام است ازدواج با هر زنیکه از طریق ولادت باو منسوب مى شود، حال یا بدون واسطه (مانند دختر خود او) و یا با یک واسطه مانند (دختر پسرش یا دختر دخترش ) و یا بواسطه هاى بیشتر، چه اینکه آن واسطه ها مرد باشند (مانند دختر پسر) و یا زن باشند (مانند دختر دختر) و یا از هر دو باشند (مانند دختر پسر دختر).

سوم – خواهر، چه از جانب پدر باشد و چه مادر و چه از جانب هر دو.

چهارم – دختر برادر، که آن نیز چه پدرى باشد چه مادرى و چه طرفین ، و این قسم چهارم عبارتست از هر زنیکه ولادتش منتسب به برادر شخص باشد حال چه بدون واسطه فرزند برادر باشد و چه از طریق مادر و چه از هر دو طریق ، بنابراین دختر برادر، و دختر پسر برادر، و دختر نوه پسرى برادر، و دختر نوه دخترى برادر، و نوه دخترى دختر برادر، و نوه پسرى دختر برادر بر شخص حرام است .

پنجم – دختر خواهر، و او عبارتست از هر زنى که منتسب باشد بخواهر، بهمان تفضیلى که در دختر برادر گشت .

ششم – عمه انسان ، که عبارتست از خواهر پدر، چه خواهر پدرى او باشد و چه مادرى و چه طرفینى ، بمعنائیکه شامل عمه عمه که عمه پدر نیز هست و نیز شامل خواهر جد آدمى باشد، چه خواهر پدرى و مادرى و جد چه خواهر مادرى ، و چه خواهر پدریش ، و نیز شامل عمه مادر یعنى خواهر پدر مادر نیز بشود، چه خواهر پدر و مادرى او، چه خواهر مادریش ، و چه خواهر پدریش ، و نیز شامل عمه جد پدرى ، و جد مادرى ، و جد پدر و مادرى ، و عمه جده او بشود، چه عمه پدریش و چه مادرى ، و چه پدر و مادرى ، بنابراین مراتب عمه ها همان مراتب پدران است ، پس عمه عبارتست از هر انثائیکه خواهر باشد براى مریکه ولادت ما به او منتسب است ، چه از طرف پدر او چه از طرف مادر.

هفتم – خاله ، و مراد از خاله نیز معنائى است که شامل خاله هاى پدران و مادران بشود، پس خاله باین معنا مانند عمه عبارتست از انثائیکه خواهر باشد براى یکى از مادران ما، هر چند مادر پدران ما، هر چند پردان از طرف مادر ما، بنابراین خواهر جده پدرى ما نیز خاله ما است براى اینکه خاله پدر ما است ، همچنانکه خواهر جد مادرى ما عمه ما است زیرا عمه مادر ما است .

مساءله ۱ – عمه عمه و خاله خاله مادامى که داخل عنوان عمه و خاله (ولو بواسطه ) نشوند محرم ما نیستند، البته گاهى مى شود که عمه عمه یا خاله خاله داخل عنوان عمه و خاله ما مى شوند مثل اینکه پدر شما خواهرى تنى و یا پدرى داشته باشد و پدر پدر شما نیز خواهرى تنى یا مادرى و یا پدرى داشته باشد که او هم عمه پدر شما است و هم عمه عمه شما یعنى عمه شما است با یک واسطه و عمه عمه شما است بدون واسطه ، در خاله نیز همینطور یعنى مادر شما خواهرى مادرى و یا پدر مادرى داشته باشد مادر مادرت هم خواهرى داشته باشد که او خاله مادر تو و خاله خاله تو است ، چیزیکه هست خاله تو است با یک واسطه ، و خاله مادر و خاله خاله تو است بدون واسطه . و گاه مى شود که عمه عمه و خاله خاله داخل در عنوان عمه و خاله تو نمى شوند و در نتیجه بتو محرم نیستند، مثل اینکه پدر تو خواهرى از مادرش داشته باشد نه از پدرش ، یعنى پدر آن دختر پدر مادر تو نباشد و آن پدر هم خواهرى داشته باشد آن خواهر دوم عمه عمه تو هست ولکن با تو بتمام معنا بیگانه است و هیچ نسبتى با تو ندارد، و در خاله نیز مثل اینکه خاله اى داشته باشى که خواهر پدرى مادرت باشد، یعنى مادر آن خاله غیر مادر مادر تو باشد و مادر آن خاله خواهرى داشته باشد آن خواهر خاله خاله تو هست ولى خاله تو نیست حتى خاله با واسطه هم نیست ، و همچنین خواهر برادر و یا خواهریکه با تو خواهرى ندارد با تو محرم نیست زیرا خواهر بطور مطلق محرم نیست بلکه وقتى محرم است که خواهر خود تو باشد، پسر اگر برادرى دارى که مادرش مادر تو نیست و قبل از آنکه بعقد پدرت درآید از شوهرى دیگر دخترى داشته ، آن دختر، خواهر برادرى که این زن براى تو مى آورد هست لکن خواهر تو نیست نه از طرف پدر و نه از طرف مادر بهمین جهت با تو محرم نیست .

مساءله ۲ – نسبت خویشاوندى یا شرعى است و یا غیر شرعى نسبت شرعى آن خویشاوندى است که بوسیله وطى حلال انجام شده باشد، وطیى که ذاتا حلال و بخاطر سببى شرعى صورت گرفته باشد، که آن سبب شرعى یا نکاح است و یا مالک شدن کنیز و یا تحلیل مالک کنیز کنیز خود را بدیگرى ، هر چند که این حلال ذاتى بعلتى عارضى حرام شده باشد مانند وطى همسر حلال خود را در حال حیض ، و یا در روزیکه مرد روزه و یا در اعتکاف و یا در حرام است و امثال اینها، و ملحق باین قسم است وطى به شبهه (مثل وطى مرد و زنى بخیال اینکه زن و شوهرند) بعدا معلوم شود که اشتباه کرده اند و اما غیر شرعى عبارتست از خویشاوندى حاصل از زنا، و احکامیکه بر خویشاوندى مترتب مى شود و در شرع براى خویشاوند ثابت شده نظیر ارث بردن از یکدیگر هر چند مختص به خویشاوندى قسم اول است لکن ظاهر بلکه یقینى است که موضوع حرمت نکاح اعم از خویشاوندى شرعى است و شامل غیر شرعى نیز مى باشد، در نتیجه اگر کسى با زنى زنا کند و او از این طریق یک پسر بیاورد و یک دختر ازدواج آن پسر و دختر یقینا حرام است ، و همچنین ازدواج آن دو با اولاد آن مرد و آن زن ، اولادى که آن مرد از طریق نکاح دارا شده و اولادیکه آن زن از طریق نکاح زائیده و یا اولادیکه آن مرد بوسیله زناى با زن دیگر دارا شده ، و همچنین اگر فرزندیکه از زنا متولد شده پسر باشد مادر زانیه او و مادر مادرش و مادر پدر زانیش و خواهرش ، همه بر او حرامند و اگر دختر باشد بر آن مرد زانى و بر پدر و اجداد او و به برادران و عموهاى او حرام است .

مساءله ۳ – منظور از وطى به شبهه وطى است که بیجا واقع شود، و در عین حال علم بحرمت آن در بین نباشد بلکه باعتقاد اینکه حلال است صورت گیرد، مثل کسیکه زنى اجنبیه را وطى کند بخیال اینکه همسر خود او است ، و در جائى هم که طریق معتبر و یا اصلى ندارد که معین کند وطى این زن حرام است همینطور است ولى مع ذلک محل اشکال است ، و ملحق بوطى به شبهه است وطى دیوانه و شخصیتکه در خواب با زن اجنبیه جماع کرده و یا در حالى شبیه به جنون و خواب ، اما وطى کسیکه مستى عقلش را زایل کرده در صورتیکه مستیش بخاطر نوشیدن عمدى مسکر و از روى عصیان بوده باشد وطى به شبهه نیست .

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا