پرسش: چگونه دلیل غیبت امام زمان علیه السلام به خود مردم مربوط میشود؟
پاسخ: در اینکه حضور حضرت مهدی علیه السلام در میان مردم برکت و فیض و رحمت الهی است و خداوند متعال فیاض مطلق است تردیدی نیست. حالا اینکه امام، اکنون غایب است و این فیض از مردم دریغ شده، از سه وجه خالی نیست:
فرض اول این است که خداوند متعال که فیاض مطلق است امساک فیض کرده که این ممکن نیست. فیاض، آن هم فیاض مطلق، محال است جلوی رحمتش را گرفته باشد و بگوید من نمیخواهم مردم از این فیض من استفاده کنند. پس ذات حق تعالی باعث این غیبت است.
فرض دوم این است که خود حضرت نمیخواهد مردم از وجودش بهره ببرند و آنان را محروم گذاشته است. این فرض هم درست نیست؛ زیرا شأن امام، وساطت فیض خداست. واسطه فیض معنا ندارد که مانع فیض باشد. شأن واسطه فیض، رساندن رحمت به مردم است، بنابراین محرومیت مردم، به امام هم مربوط نیست.
فرض سوم به خود مردم بازمیگردد. پاسخ همین است. مردم شایستگی لازم را نداشتند؛ خداوند یازده امام برایشان فرستاد که همه را در جوانی به شهادت رساندند؛ پدر امام زمان علیهالسلام در حدود ۲۸ سالگی به شهادت رسید،امام هادی علیه السلام در ۴۲ سالگی و امام جواد علیهالسلام در ۲۵ سالگی. امامان علیهمالسلام همگی در جوانی به شهادت رسیدند، جز امام صادق علیه السلام که ۶۵ سال عمر کرد که به هر حال، ایشان هم در شرایطی به شهادت رسید که جامعه اسلامی به شدت به وجودش نیاز داشت. وقتی مردم با حجت خدا این گونه رفتار کنند، طبیعی است که خداوند حجت خود را از آنان بگیرد. البته مصلحت الهی را نمیتوان انکار کرد. ممکن است مسائل فراوانی وجود داشته باشد، اما هر چه باشد علت غیبت، مردم هستند. از سوی دیگر، این مردم هستند که باید شرایط را آماده کنند و به شایستگیهای لازم دست یابند. وقتی جامعه این شرایط را کسب کرد بهره بردن از وجود امام ممکن میشود.
ممکن است کسی به ذهنش برسد که خداوند میتواند از طریق اعجاز همه این کارها را بکند و خودش شرایط را مساعد نماید و کاری کند که مردم امام را بپذیرند و کاری کند که امامان کشته نشوند و… . در این صورت، ایمان، حقیقی و به سوی کمال نیست. اگر هدایت، این گونه باشد، انسانها دیگر به کمال نمیرسند. ایمان اجباری چیزی نیست که ذات حق تعالی از انسان خواسته باشد، بلکه ایمان، باید در شرایط طبیعی و از روی اختیار باشد یعنی انسان بتواند ایمان بیاورد یا نیاورد. معجزات هم به حدی نرسد که اختیار از انسان سلب شود. اگر خداوند متعال حضرت مهدی علیهالسلام را با معجزات فراوان ظاهر کند، جهان، پر از عدل و داد میشود و همه نواقص از بین میرود، اما این، ایمانی نیست که خدا میخواهد، بلکه با سلب یا ضعیف شدن اختیار است. بنابراین باید مردم با اختیار خود، طوری حرکت کنند که زمینه مساعد شود و وقتی زمینه آماده شد از این فیض محروم نخواهند شد، نباید فراموش کرد که اگر امروز امام زمان علیه السلام غایب است به این معنا نیست که مردم به طور کل از برکتهای حضورش محرومند؛ نه! اگر امام نبود که اصلاً عالم نبود: «لو بقیت الارض بغیر امام لساخت» (کافی، ج ۱، ص ۱۷۹.) . اگر امام در جامعه نبود اصلاً زمینی نبود، آسمانی نبود، انسانی نبود. امام هست که واسطه فیض الهی است: «و بیمنه رزق الوراء» ( ر.ک: مفاتیح الجنان، دعای عدیله. ) . به یمن حضرت مهدی علیهالسلام است که مردم روزی میخورند و اگر او نبود، روزی خوری در جهان نبود. در دوران غیبت، برکتهای امام بر عالم سرازیر است؛ همانند خورشید پشت ابر. در روایات آمده است که حضرت مانند خورشید پشت ابری است که مردم از گرما و نورش استفاده میکنند، ولی از اشعه طلایی آن محرومند. (بحار الانوار، ج ۵۳ ، ص ۱۸۰.) این هم، به خاطر موانعی است که خودشان ایجاد کردهاند وگرنه حضرت مهدی علیه السلام بهره های فراوانی به جامعه میرساند. حالا این فیضرسانی ممکن است به شکل موردی باشد؛ همانند هدایت علما، یا به صورت هدایت امر و هدایت تکوینی باشد. حضرت مهدی علیها لسلام دلهای شایسته را به خدا نزدیک میکند، آنها را هدایت میکند و آثار و برکات فراوان دیگر. امّا مردم، از حکومت جهانی و جمال نورانی حضرت محروم شدهاند. محرومیت هم از طرف خودشان است. مردم اگر شایستگی داشتند بهره ها میبردند. بسیار بوده اند در میان انسانهای عادی که خدمت حضرت مهدی علیه السلام رسیدهاند و حتی حضرت، خود آنها را دعوت کرده است و آنها نزد حضرت رفته و حتی گاهی دو سه روز خدمت او بوده و بهره برده اند.