پاسخ:
در عین خفقان عمومی دوران بنی امیه و بنی عباس و دستهای مرموز و مقتدر سیاست وقت و تعصبات شدید مذهبی اخبار مربوط به ولایت و امامت اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ و خصوصاً احادیث مربوط به امام مهدی(عج) در کتب روایی اهل سنّت بطور گسترده ذکر شده است توجه به اینگونه احادیث این حقیقت را اشکار و روشن می سازد که موضوع مهدی و قائم، در زمان پیامبر اسلام، امر مسلّمی بوده است. به طوری این عقیده در بین مردم شایع بود، که در اصل آن تردید نداشته و از فروعاتش بحث میکردند؛ گاهی میپرسیدند او کی خواهد آمد؟ گاهی از نام و کنیهاش سؤال مینمودند، گاهی میپرسیدند آیا مهدی و قائم یکی است یا نه، گاهی از علّت غیبت و وظایف آن امام جویا شدند. پیغمبر هم گاه و بیگاه از آن وجود مقدّس خبر میداد و میفرمود: مهدی موعود از نسل من و از فرزندان فاطمه ـ سلام الله علیها ـ و حسین ـ علیه السّلام ـ به وجود خواهد آمد، گاهی نام و کنیهاش را بیان میداشت، گاهی علامات و مشخصات او را بیان میکرد، پس از وفات رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ مسئلهی مهدویت همواره بین اصحاب آن بزرگوار و تابعین مورد بحث بوده است.
در کتب صحاح اهل تسنّن ابوابی به نام مهدی ـ علیه السّلام ـ منعقد و احادیثی از پیغمبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ نقل شده است از باب نمونه:
1. از پیغمبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ روایت شده که فرمود: «دنیا سپری نخواهد شد تا اینکه مردی از اهل بیت من که نامش نام من است، بر عرب حکومت کند.[۱]»
ترمذی بعد از نقل این حدیث میگوید: این حدیث صحیح است و نیز میگوید: «در مورد مهدی ـ عجل الله تعالی فرجه الشّریف ـ علی ابو سعید، ام سلمه و ابوهریره روایت از پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ نقل نمودهاند.
ابو سعید از رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ روایت نموده که فرمودند: «زمین از ظلم و بیدادگری پر میشود، پس مردی از اهل بیت من ظاهر شده، هفت سال یا نه سال حکومت مینماید و زمین را از عدل و داد پر میکند.»[۲]
بسیاری از علمای اهل سنت، احادیث مهدی(عج) را متواتر دانسته، یا تواتر آنها را از دیگران نقل کردهاند و بدان اعتراضی ننمودهاند، مانند ابن حجر هیتمی در «الصواعق المحرقه» و «شبلنجی» در «نور الابصار» «ابن صباغ» در «الفصول المهمه» محمد الصبان در «اسعاف الراغبین» گنجی شافعی در «البیان» شیخ منصور علی در «غایه المأمول» سویدی در «سبائک الذهب» و جمعی دیگر، بدیهی است که تواتر ضعف سندی را که در بعضی از روایات موجود است جبران میکند.
سید احمد شیخ الاسلام و مفتی شافعی مینویسد: «احادیثی که در مورد مهدی وارد شده، کثیر و متواتر است. در بین آنها هم حدیث صحیح وجود دارد و هم ضعیف، اما چون احادیث کثیرند و روات و نویسندگان آنها نیز زیادند، بعض آن احادیث بعضی دیگر را تقویت میکند و بر روی هم مفید یقین میباشند.[۳]
اما در مورد تفاوت آنان با تشیّع:
تنها تفاوتی که اهل سنت با شیعیان دارند این است که آنها نوعاً تولد حضرت مهدی ـ عجل الله تعالی فرجه الشّریف ـ را انکار میکنند و میگویند: شخصیتی که پیامبر اسلام از قیام او پس از غیبت خبر داده، هنوز متولد نشده و در آینده تولد خواهد یافت.[۴] اما شیعیان با دلایل و براهین متقن معتقدند که: امام مهدی ـ عجل الله تعالی فرجه الشّریف ـ در سال ۲۵۵ ه . ق از نسل امام حسین ـ علیه السّلام ـ و فرزند امام حسن عسکری(ع) متولد گردیده و دارای دو غیبت صغری و کبری میباشد.[۵]
اضافه بر دلایل تاریخی که بر تولد امام زمان وجود دارد، اگر امام زمان متولد نشده و زنده نباشد، نباید پیامبر اسلام میفرمود: «من مات و لم یعرف امام زمانه مات میته الجاهلیه» (یعنی هر کس بمیرد امام، زمانش را نشناخته باشد، به مرگ جاهلی مرده است.»[۶] زیرا با نبودن امام زمان چنین کلامی از پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ قابل توجیه نیست.
ثالثاً: تعداد قابل توجهی از اهل تسنن از مورخان و محدّثان آنها، تولد حضرت را درکتب خود ذکر کرده و آن را یک واقعیت دانستهاند. بعضی از پژوهشگران بیش از صد نفر از آنان را معرفی کردهاند.[۷]
برخی از اهل سنت پس از اقرار به تولد و زنده بودن حضرت مهدی در اینکه از اولاد کیست اختلاف دارند:
بعضی میگویند، امام زمان ـ عجل الله تعالی فرجه الشّریف ـ از اولاد امام حسن مجبتی است.[۸] ابن حجر در سرّ این مطالب میگوید: امام حسن مجتبی(ع) به خاطر شفقت با امت خلافت را ترک کرد و با معاویه صلح نمود، خداوند هم امام زمان ـ عجل الله تعالی فرجه الشّریف ـ را از اولاد او قرار داد و روایاتی را که میگوید، مهدی از اولاد امام حسین ـ علیه السّلام ـ است واهی شمرده و میگوید: دلیلی بر این وجود ندارد.[۹]
این قول قابل قبول نیست، زیرا اولاً: ممکن است، راوی یا ناسخ اشتباه کرده، باشند. چون حسن و حسین خیلی از نگاه حفظ به هم نزدیک میباشند، و قبلاً به دلیل نقطه نداشتن کلمات، خیلی از این اشتباهات رخ میداده است.
ثانیاً: نسبت امام مهدی ـ عجل الله تعالی فرجه الشّریف ـ به امام حسن مجتبی ـ علیه السّلام ـ مانند خود امام حسن مجتبی ـ علیه السّلام ـ به پیامبر میباشد که از طرف مادر به حضرت متصل میشود. زیرا مادر امام محمّد باقر، فاطمه دختر امام حسن مجتبی و همسر امام سجاد ـ علیه السّلام ـ بوده است. بنابراین میشود گفت: هم از فرزندان امام حسن مجتبی ـ علیه السّلام ـ باشد و هم از فرزندان امام حسین ـ علیه السّلام ـ و این دو نسبت هیچ منافاتی با هم ندارند. و تعارضی بین آنها نیست. برای تأیید این مطلب روایاتی به این مضمون هم از علمای شیعه و هم از علمای اهل تسنن نقل شده است.[۱۰]
اما مسئله صلح امام حسن مجتبی ـ علیه السّلام ـ با معاویه، هیچ گونه ربط منطقی با وجود امام زمان ـ عجل الله تعالی فرجه الشّریف ـ ندارد و لازمه این سخن تأیید معاویه و دستگاه او از طرف خداوند میباشد که نتیجه آن محکومیت امام حسن مجتبی ـ علیه السّلام ـ است. پس نباید پاداشی به آن مترتب گردد. گذشته از اینها میتواند، این حدیث جعلی و ساختگی باشد که جاعلان، آنها به جهت ضدیت و مخالفت با اهل بیت(ع) جعل و منتشر نموده اند.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. آیت الله امینی، دادگستر جهان،.
2. آیت الله مکارم شیرازی، کتاب حکومت جهانی امام مهدی.
3. طبرسی نوری، مرحوم حاج میرزا حسین، نجم الثاقب در احوالات امام زمان.
[۱] . صحیح ترمذی، ج ۹، ب ما جاء فی المهدی، ص ۷۴، شیخ سلیمان، ینابیع الموده، طبع سال ۱۳۸۰، ج ۲، ص ۱۸۰، شافعی، محمد بن یوسف، البیان فی اخبار صاحب الزمان، طبع نجف، ص ۵۷.
[۲] . مسند احمد، ج ۳، ص ۲۸، در باب مسندات ابی سعید الخدری احادیثی راجع به مهدی ذکر شده، ینابیع الموده، ج ۲، ص ۲۲۷.
[۳] . فتوحات الاسلامیه، ط مکه، ط اولی، ج ۲، ص ۲۰۵.
[۴] . ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، قاهره، دار احیاء کتب العربیه، ۱۹۶۰، ج ۷، ص ۹۴، و ج ۱۰، ص ۹۶.
[۵] . این مطلب را همه علمای شیعه در کتب خود آوردهاند به عنوان نمونه شیخ عباس قمی، در منتهی الآمال، علمای اهل سنت نیز این موضوع را نقل کردهاند مانند شیخ سلیمان قندوزی، ینابیع الموده، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، ج ۳، ب ۷۱، ص ۸۲.
[۶] . این حدیث به عبارات گوناگون نزدیک به ۱۸ متن از علمای شیعه و سنی که همه از نظر مفهوم نزدیکند، نقل شده و علمای اهل سنت آن را متواتر دانسته اند و ناقلان از اهل تسنن فقط ۷۰ مورد میباشد که به عنوان نمونه بعضی نقل میشود، ۱ـ مسند ابو داوود، سلیمان بن داوود (طیالسی)، م ۲۰۴. ۲ـ نقض العثمانیه نیز از اسکافی ص ۱۱ و ۱۲ و به نقل ازابن ابی الحدید، ج ۱۳، ص ۲۴۲. ۳ـ مسند احمد بن حنبل، م ۲۴۱، ج ۲، ص ۸۳ و ۱۵۴ و ص ۱۱۱، از ابن عمر و ص ۲۹۶ از ابوهریره.
[۷] . هیئمی، ابن حجر، الصواعق المحرقه، قاهره، ط ۲، ۱۳۵۸ ه . ق، ص ۲۰۸، شبراوی، الاتحاف بحب الاشراف، قم، منشورات الرضی، ط ۲، ۱۳۶۳ ه . ش. ص ۱۷۹.
[۸] . ترمذی، سنن.
[۹] . صواعق المحرقه، همان.
[۱۰] . حافظ ابو نعیم، احمد بن عبدالله، مناقب المهدی.
آیا اهل سنّت به امام مهدی ـ عج ـ اعتقاد دارند؟ تفاوت آنها با تشیّع در این جهت چیست؟
- آذر 16, 1393
- 00:00
- No Comments
- تعداد بازدید 132 نفر
- برچسب ها : اهل سنت, پرسش و پاسخ, دوران بني اميه, فرقه های سری, مسئلهي مهدويت
اشتراک گذاری این صفحه در :
درمانهای گیاهی فشار خون بالا
۱۴۰۴/۱۰/۰۳
قهوه شیرین خانم روانشناس
۱۴۰۴/۱۰/۰۲
خواص انار
۱۴۰۴/۱۰/۰۱
چرا دختران باید در 9 سالگی حجاب را رعایت کنند؟
۱۴۰۴/۰۹/۳۰
قهوه شیرین خانم روانشناس
۱۴۰۴/۱۰/۰۲
انتخاب کتاب مناسب برای کودکان
۱۴۰۴/۰۷/۱۰
نمونه اي از آثار اخروي دعاي پدر و مادر
۱۴۰۴/۰۷/۰۵