ثُمَّ الْجَحِیمَ صَلُّوهُ
سپس او را در دوزخ بیفکنید!«الحاقه/۳۱»
ثُمَّ فِی سِلْسِلَهٍ ذَرْعُهَا سَبْعُونَ ذِرَاعًا فَاسْلُکُوهُ
بعد او را به زنجیری که هفتاد ذراع است ببندید؛«الحاقه/۳۲»
وَلَا طَعَامٌ إِلَّا مِنْ غِسْلِینٍ
و نه طعامی، جز از چرک و خون!«الحاقه/۳۶»
لَا یأْکُلُهُ إِلَّا الْخَاطِئُونَ
غذایی که جز خطاکاران آن را نمیخورند!«الحاقه/۳۷»
کَلَّا إِنَّهَا لَظَى
اما هرگز چنین نیست (که با اینها بتوان نجات یافت، آری) شعلههای سوزان آتش است،«المعارج/۱۵»
نَزَّاعَهً لِلشَّوَى
دست و پا و پوست سر را میکند و میبرد!«المعارج/۱۶»
تَدْعُو مَنْ أَدْبَرَ وَتَوَلَّى
و کسانی را که به فرمان خدا پشت کردند صدا میزند،«المعارج/۱۷»
وَجَمَعَ فَأَوْعَى
و (همچنین آنها که) اموال را جمع و ذخیره کردند!«المعارج/۱۸»
سَأُصْلِیهِ سَقَرَ
(اما) بزودی او را وارد سقر [= دوزخ] میکنم!«المدثر/۲۶»
وَمَا أَدْرَاکَ مَا سَقَرُ
و تو نمیدانی «سقر» چیست!«المدثر/۲۷»
لَا تُبْقِی وَلَا تَذَرُ
(آتشی است که) نه چیزی را باقی میگذارد و نه چیزی را رها میسازد!«المدثر/۲۸»
لَوَّاحَهٌ لِلْبَشَرِ
پوست تن را بکلی دگرگون میکند!«المدثر/۲۹»
عَلَیهَا تِسْعَهَ عَشَرَ
نوزده نفر (از فرشتگان عذاب) بر آن گمارده شدهاند!«المدثر/۳۰»
وَمَا جَعَلْنَا أَصْحَابَ النَّارِ إِلَّا مَلَائِکَهً وَمَا جَعَلْنَا عِدَّتَهُمْ إِلَّا فِتْنَهً لِلَّذِینَ کَفَرُوا لِیسْتَیقِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ وَیزْدَادَ الَّذِینَ آمَنُوا إِیمَانًا وَلَا یرْتَابَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ وَالْمُؤْمِنُونَ وَلِیقُولَ الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَالْکَافِرُونَ مَاذَا أَرَادَ اللَّهُ بِهَذَا مَثَلًا کَذَلِکَ یضِلُّ اللَّهُ مَنْ یشَاءُ وَیهْدِی مَنْ یشَاءُ وَمَا یعْلَمُ جُنُودَ رَبِّکَ إِلَّا هُوَ وَمَا هِی إِلَّا ذِکْرَى لِلْبَشَرِ
مأموران دوزخ را فقط فرشتگان (عذاب) قرار دادیم، و تعداد آنها را جز برای آزمایش کافران معین نکردیم تا اهل کتاب [= یهود و نصاری] یقین پیدا کنند و بر ایمان مؤمنان بیفزاید، و اهل کتاب و مؤمنان (در حقانیت این کتاب آسمانی) تردید به خود راه ندهند، و بیماردلان و کافران بگویند: «خدا از این توصیف چه منظوری دارد؟!» (آری) این گونه خداوند هر کس را بخواهد گمراه میسازد و هر کس را بخواهد هدایت میکند! و لشکریان پروردگارت را جز او کسی نمیداند، و این جز هشدار و تذکری برای انسانها نیست!«المدثر/۳۱»
انْطَلِقُوا إِلَى مَا کُنْتُمْ بِهِ تُکَذِّبُونَ
(در آن روز به آنها گفته میشود:) بیدرنگ، به سوی همان چیزی که پیوسته آن را تکذیب میکردید بروید!«المرسلات/۲۹»
انْطَلِقُوا إِلَى ظِلٍّ ذِی ثَلَاثِ شُعَبٍ
بروید به سوی سایه سه شاخه (دودهای خفقانبار و آتشزا)!«المرسلات/۳۰»
لَا ظَلِیلٍ وَلَا یغْنِی مِنَ اللَّهَبِ
سایهای که نه آرامبخش است و نه از شعلههای آتش جلوگیری میکند!«المرسلات/۳۱»
إِنَّهَا تَرْمِی بِشَرَرٍ کَالْقَصْرِ
شرارههایی از خود پرتاب میکند مانند یک کاخ!«المرسلات/۳۲»
وَیلٌ یوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبِینَ
وای در آن روز بر تکذیبکنندگان!«المرسلات/۳۴»
إِنَّ جَهَنَّمَ کَانَتْ مِرْصَادًا
مسلما (در آن روز) جهنم کمینگاهی است بزرگ،«النبأ/۲۱»
لِلطَّاغِینَ مَآبًا
و محل بازگشتی برای طغیانگران!«النبأ/۲۲»
لَابِثِینَ فِیهَا أَحْقَابًا
مدتهای طولانی در آن میمانند!«النبأ/۲۳»
لَا یذُوقُونَ فِیهَا بَرْدًا وَلَا شَرَابًا
در آنجا نه چیز خنکی میچشند و نه نوشیدنی گوارایی،«النبأ/۲۴»
إِلَّا حَمِیمًا وَغَسَّاقًا
جز آبی سوزان و مایعی از چرک و خون!«النبأ/۲۵»
جَزَاءً وِفَاقًا
این مجازاتی است موافق و مناسب (اعمالشان)!«النبأ/۲۶»
فَإِنَّ الْجَحِیمَ هِی الْمَأْوَى
مسلما دوزخ جایگاه اوست!«النازعات/۳۹»
تَصْلَى نَارًا حَامِیهً
و در آتش سوزان وارد میگردند؛«الغاشیه/۴»
تُسْقَى مِنْ عَینٍ آنِیهٍ
از چشمهای بسیار داغ به آنان مینوشانند؛«الغاشیه/۵»
لَیسَ لَهُمْ طَعَامٌ إِلَّا مِنْ ضَرِیعٍ
غذائی جز از ضریع [= خار خشک تلخ و بدبو] ندارند؛«الغاشیه/۶»
لَا یسْمِنُ وَلَا یغْنِی مِنْ جُوعٍ
غذایی که نه آنها را فربه میکند و نه از گرسنگی میرهاند!«الغاشیه/۷»
وَجِیءَ یوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ یوْمَئِذٍ یتَذَکَّرُ الْإِنْسَانُ وَأَنَّى لَهُ الذِّکْرَى
و در آن روز جهنم را حاضر میکنند؛ (آری) در آن روز انسان متذکر میشود؛ اما این تذکر چه سودی برای او دارد؟!«الفجر/۲۳»
فَأُمُّهُ هَاوِیهٌ
پناهگاهش «هاویه» [= دوزخ] است!«القارعه/۹»
وَمَا أَدْرَاکَ مَا هِیهْ
و تو چه میدانی «هاویه» چیست؟!«القارعه/۱۰»
نَارٌ حَامِیهٌ
آتشی است سوزان!«القارعه/۱۱»
کَلَّا لَینْبَذَنَّ فِی الْحُطَمَهِ
چنین نیست که میپندارد؛ بزودی در «حطمه» [= آتشی خردکننده] پرتاب میشود!«الهمزه/۴»
وَمَا أَدْرَاکَ مَا الْحُطَمَهُ
و تو چه میدانی «حطمه» چیست؟!«الهمزه/۵»
نَارُ اللَّهِ الْمُوقَدَهُ
آتش برافروخته الهی است،«الهمزه/۶»
الَّتِی تَطَّلِعُ عَلَى الْأَفْئِدَهِ
آتشی که از دلها سرمیزند!«الهمزه/۷»
إِنَّهَا عَلَیهِمْ مُؤْصَدَهٌ
این آتش بر آنها فروبسته شده،«الهمزه/۸»
فِی عَمَدٍ مُمَدَّدَهٍ
در ستونهای کشیده و طولانی!«الهمزه/۹»