افزایش بصیرت ، قدرت تحلیل و هدایت سیاسی۲۶

افزايش بصيرت ، قدرت تحليل و هدايت سياسي26

تدبیر ش ۶۲نمونه بارز وابستگی سیاسی کشور قبل از انقلاب اسلامی
قبل از انقلاب، کشور از لحاظ سیاسی وابسته بود؛ یعنی حکومت، چه خود محمدرضا، چه دستگاه‌های گوناگون، مطیع آمریکا بودند؛ منتظر اشاره آمریکا بودند. باز شواهد فراوان است. آدمی پا می‌شود از اینجا می‌رود آمریکا – دکتر امینی – برای اینکه آمریکایی‌ها را قانع کند که بشود نخست‌وزیر در ایران. آمد، شد نخست‌وزیر! بعد از یکی دو سال، شاه که با او مخالف بود، بلند شد رفت آمریکا، آمریکایی‌ها را قانع کرد که او را از نخست‌وزیری عزل کند. آمد او را از نخست‌وزیری عزل کرد! این، وضع مملکت ما بود. برای انتخاب نخست‌وزیر، شاه مملکت، رئیس کشور محتاج موافقت و رضایت آمریکا بود! در بسیاری از مسائل، شاه سفیرآمریکا و سفیرانگلیس را به کاخ خود دعوت می‌کرد تا تصمیمی را که می‌خواهد بگیرد، با آنها در میان بگذارد! اگر آنها مخالف بودند، تصمیم عملی نمی‌شد. وابستگی سیاسی یعنی این. مطیع آمریکا بودند؛ قبل از دوره آمریکا هم مطیع انگلیس. رضاخان را انگلیسی‌ها خودشان آوردند سرکار؛ وقتی دیدند دیگر به دردشان نمی‌خورد، خودشان از حکومت عزلش کردند، از کشور بیرونش کردند، پسرش را آوردند سر کار.۳   ۳.   ۸۹/۱۱/۱۵  بیانات در خطبه‌های نماز جمعه تهرانسیاست تثبیت شده فاتحان جنگ بین‌الملل اول و دوم برای منطقه مهم خاورمیانه
فاتحان جنگ بین‌الملل اول و دوم که عمدتاً چند کشور اروپائی و آمریکا بودند، اینها برای این منطقه مهم خاورمیانه یک سیاست تثبیت‌شده‌ای داشتند؛ چون این منطقه، هم از لحاظ موقعیت سوق‌الجیشی مهم است – منطقه اتصال آسیا و اروپا و آفریقاست – هم یکی از بزرگ‌ترین انبارهای نفت عالم است – که نفت، شریان حیاتی همه قدرت‌های صنعتی است که بر دنیا مسلطند – هم از لحاظ ملت‌ها، اینجا دارای ملت‌های کهن، ریشه‌دار و با سوابق تاریخی است؛ لذا برای این منطقه یک سیاستی را اتخاذ کردند. آن سیاست عبارت بود از اینکه در این منطقه باید کشورهایی، واحدهای سیاسی‌ای وجود داشته باشند که این خصوصیات را داشته باشند: اولاً ضعیف باشند. ثانیاً با یکدیگر دشمن باشند؛ مخالف باشند؛ با هم کنار نیایند؛ نتوانند اتحاد بکنند. – لذا دیدید سیاست تقویت ناسیونالیسم عربی، ناسیونالیسم ترکی، ناسیونالیسم ایرانی در طول سال‌های متمادی دنبال شد – ثالثاً حکامشان از لحاظ سیاسی، دست‌نشانده باشند؛ مطیع باشند؛ زیر بار قدرت‌های غربی بروند؛ حرف گوش‌کن باشند. رابعاً از لحاظ اقتصادی مصرف‌کننده باشند؛ یعنی نفتی را که تقریباً مفت از چنگ اینها خارج می‌کنند، پول همان نفت را باز خرج واردات کنند، خرج مصرف کنند تا کارخانه‌های غربی رونق بگیرد. خامساً از لحاظ علمی عقب‌افتاده باشند؛ اجازه پیشرفت علمی به آنها داده نشود. اینهایی که من عرض می‌کنم، سرفصل است. هر کدام از اینها حقیقتاً یک کتاب شرح و تفصیل دارد. چطور در ایران ما، در بعضی کشورهای دیگر، از توسعه علم، تعمیق علم جلوگیری می‌کردند؟ ملت‌های این منطقه، از لحاظ فرهنگی، مقلد محضِ اروپایی‌ها باشند؛ از لحاظ نظامی، ذلیل و آسیب‌پذیر و ضعیف باشند؛ از لحاظ اخلاقی، فاسد باشند؛ دچار انحطاط‌های گوناگون اخلاقی باشند؛ از لحاظ مذهبی هم کاملاً سطحی و قانع به مذهب فردی و احیاناً مذهب تشریفاتی باشند. این تصویری بود که آنها از این منطقه برای خودشان درست کرده بودند؛ برای این سیاستگذاری کردند؛ شاید استراتژیست‌های غربی هزار‌ها ساعت نشستند درباره این مسائل مطالعه کردند، فکر کردند، برنامه‌ریزی کردند، آدم‌هاشان را اینجا در کشور‌های این منطقه معین کردند و به وسیله آنها کارها را انجام دادند. با این تحلیل، می‌شود رفتار رضاخان را درست فهمید؛ رفتار محمدرضا را فهمید؛ رفتار مصطفی کمال ترکیه و دیگران و دیگران را فهمید. این، برنامه اینها بود.۳      ۳.   ۸۹/۱۱/۱۵  بیانات در خطبه‌های نماز جمعه تهران
پیشرفت‌‌های غیر قابل انتظار جمهوری اسلامی دراثر اشتبا‌هات سیاسی غربی‌‌ها
خود غربی‌‌ها اشتبا‌هات سیاسی‌ای داشتند؛ این اشتبا‌هات سیاسی هم به جمهوری اسلامی کمک کرد. ببینید: در همین قضیه هسته‌ای، غربی‌ها اشتباه کردند. برای اینکه با قضیه هسته‌ای ایران مقابله کنند، آن را بزرگ کردند، جنجال کردند، فشار آوردند که باید جمهوری اسلامی از قضیه هسته‌ای عقب‌نشینی کند. خب! در طول این هفت سال – هفت سال است که آنها دارند تلاش می‌کنند – دوچیز برای مردم دنیا روشن شد. یکی اینکه: ایران توانسته است در قضیه هسته‌ای پیشرفت‌های غیر قابل انتظاری پیدا کند. دوم اینکه: ایران با همه این فشارها ایستاده و عقب‌نشینی نمی‌کند. خب! این به نفع ملت ایران بود. حالا همه دنیا می‌دانند که آمریکا و اروپا و دستیارانشان و دنباله‌روانشان با همه فشاری که آوردند، نتوانستند بر جمهوری اسلامی فائق بیایند و او را به عقب‌نشینی وادار کنند. این به دست خود دشمنان ملت ایران شناخته شد؛ یعنی کمک شد به معرفی ملت ایران.
در قضایای دیگر هم همین‌جور است. جنجال کردند که: می‌خواهیم بنزین را تحریم کنیم تا بنزین وارد نشود. خب! ما وارد کننده بنزین بودیم و هستیم. گفتند: می‌خواهیم جلوی ورود بنزین را بگیریم. جنجال و هیاهو و سروصدا کردند. تحلیلگرانشان پیش‌بینی کردند، گفتند: کشور شلوغ خواهد شد؛ مردم چه خواهند کرد؟! خب! این موجب شد که مسئولین کشور به فکر تولید بیشتر بنزین افتادند. امروز طبق گزارشی که من دارم – البته به توفیق الهی تا بیست و دوم بهمن – کشور به طور کامل از واردات بنزین بی‌نیاز می‌شود. طبق گزارشی که به من دادند، بعد از آن ما حتّی می‌توانیم بنزین را صادر کنیم؛ که دستورش را هم داده‌اند. خب! این جنجال آنها به نفع ملت ایران تمام شد. ناظران بین‌المللی هم این را دیدند. در همه قضایا همین‌جور است؛ در تحریم سلاح در دوران جنگ همین‌جور است؛ در ایجاد جریان موازی و افراطی اسلامی همین‌جور است. آمدند در همسایگی ما یک جریان افراطی اسلامی را به وجود آوردند، برای تنه زدن به جمهوری اسلامی. حالا آفتی شده به جان خودشان افتاده؛ نمی‌توانند جلویش را بگیرند؛ نمی‌دانند چه جوری علاجش کنند. در ایجاد اختلافات مذهبی همین‌جور بود. در همین فتنه ۸۸ همین‌جور بود. جنجال کردند، هیاهو کردند، گفتند: جمهوری اسلامی تمام شد رفت، اختلافات شد، چنین شد، چنان شد؛ بعد نگاه کردند، دیدند ملت ایران فائق آمد. نُه دی و بیست و دوی بهمنِ پارسال جزو ایام‌اللَّه – به معنی حقیقی کلمه – بود. دل‌ها دست خداست. خدای متعال این دل‌ها را آورد وسط صحنه، ملت ایران عظمت خودش را نشان داد. هر کاری می‌کنند، به ضررشان تمام می‌شود. بعد از این هم همین‌جور خواهد بود. خب! این واقعیتی است که امروز در دنیا وجود دارد. چه می‌خواستند؟ چه شد؟!۳   ۳.   ۸۹/۱۱/۱۵  بیانات در خطبه‌های نماز جمعه تهرانما امروز در میانه راهیم؛ باید راه را ادامه داد
اینکه شما می‌بینید: امروز در بعضی از کشورها این حرکات عظیم وجود دارد، اینها که دفعتاً به وجود نمی‌آید؛ در طول زمان، انگیزه‌ها و خواست‌ها و معرفت‌ها متراکم می‌شود و در یک مقطع مناسب بُروز می‌کند. امروز، روز بُروز آنهاست. تراکم این انگیزه‌ها، پی‌درپی آمدن این معرفت‌ها و خواست‌ها، مربوط به سال‌های گذشته است؛ و شما ملت ایران و شما مسئولان سازمان‌های مسلح، نقش عمده‌ای داشتید. این را بایستی حتماً در نظر داشت.
ما امروز در میانه میدانیم؛ همچنان که در میانه راهیم. حالا تعبیر نمی‌کنیم در آغاز راه؛ که شاید به یک معنا، با نگاه به بلندمدت، در آغاز راهیم. بالاخره ما در راهیم. باید راه را ادامه داد. آن کسی که راهی را طی می‌کند، اما خود را به مقصد نمی‌رساند و برمی‌گردد، وسط راه یا متوقف می‌شود یا راهش را منحرف می‌کند، او تفاوت زیادی ندارد با آن کسی که از منزل خود بلند نشده و اصلاً به راه نیفتاده. در این نتیجه، هر دو مانند هم هستند که به مقصد نرسیده‌اند و به مطلوب دست نیافته‌اند. بنابراین تداوم حرکت و استمرار حرکت لازم است؛ و این متکی است به همت‌ها، به ایمان‌ها، به تلاش‌ها، به حضور جوانان. امروز خوشبختانه شما جوان‌ها در کار‌های گوناگون نیرو‌های مسلح در رأس قرار دارید؛ کار‌ها دست شماست، متوجه به شماست، نگاه‌‌ها به سوی شماست. اگر چنانچه جوان متکی به خدا باشد، توکل به خدا کند، اعتماد به نفس داشته باشد، معجزه می‌آفریند. همه امور زندگی ما و کار‌های بزرگی که انجام می‌گیرد، معجزات الهی است؛ ما عادت کرده‌ایم، معجزه بودن آنها را نمی‌فهمیم. این معجزه‌ها متکی است به نیرو، به همت و شجاعت و کارآمدی افراد. لذا باید کار را دنبال کرد.۴   ۴.   ۱۹/۱۱/۸۹  بیانات دردیدار فرماندهان وخلبانان نیروی هوایی ارتشهویت‌سازی و جریان‌سازی نیروی هوایی ارتش در سال ۵۷
روز نوزدهم بهمن که از یک حرکت شجاعانه نیروی هوایی در سال ۵۷ آغاز و ماندگار شد، یک روز پرمضمون و پرمعنایی است. آن برادران شجاعی که در آن روز وارد میدان مبارزه شدند و در کنار مردم نقش ایفا کردند، در واقع دو کار مهم انجام دادند: یکی هویت‌سازی ارتش جمهوری اسلامی ایران بود؛ معرفی یک هویت جدید و نوین که مردم تا آن روز با این هویت آشنا نبودند. غالباً مردم در مورد سازمان‌ها و تشکیلات گوناگون، ویترین‌ها را می‌بینند. ویترین‌ها آن روز ویترین‌های خوبی نبودند. در درون و در عمق ارتش جمهوری اسلامی، انسان‌های مؤمن، انسان‌های مستقل و آزاده، بسیار زیاد بودند، که با همان آرمان‌های ملت ایران زندگی می‌کردند، با همان آرمان‌ها تلاش می‌کردند؛ منتها فرصت‌هایی لازم بود تا اینها بتوانند خود را نشان بدهند. یک چنین ظرفیت عظیمی در ارتش بود. مردم این ظرفیت را نمی‌شناختند. حرکت آن روز جوانان نیروی هوایی – که من از نزدیک شاهد آن بودم – یک هویت جدیدی را برای ارتش تعریف کرد؛ این مسئله مهمی است. بعد هم همین هویت در طول سال‌های بعد – چه در طول دوران جنگ هشت ساله و دفاع مقدس، چه بعد از آن، و چه قبل از آن – روزبه‌روز تقویت شد. و می‌خواهم عرض کنم که حتّی سال‌های بعد، درخشندگی و نمایانی این هویت بیشتر هم شد.
دومین مطلبی که آن روز به وسیله این حرکت ثابت شد و به وجود آمد، عبارت بود از: جریان‌سازی. خاصیت انسان زنده این است که در محیط خود، در شعاع وجودی خود تأثیر می‌گذارد و جریان ایجاد می‌کند؛ حرکت او به جلو، حرکت‌هایی را به جلو به وجود می‌آورد. این کار، آن روز اتفاق افتاد. بدون شک این کاری که در روز نوزده بهمن در مدرسه علوی خیابان ایران در حضور امام انجام گرفت، در حادثه بیست و دوم بهمن تأثیر داشت. در آن شب‌های بیست و یکم و بیست و دوم، من می‌شنفتم و می‌دیدم کسانی را که در این خیابان‌های منتهی به مقر امام می‌آمدند و فریاد می‌زدند که مردم را در خانه‌‌هایشان بیدار کنند؛ می‌گفتند که جوانان نیروی هوایی – همافران و افسران – در خطرند؛ چون مورد تهاجم قرار گرفته بودند. این خیلی معنا دارد. این حرکت، این جریان عظیم را به وجود آورد؛ تحرک جدیدی و روحیه تازه‌ای ایجاد کرد.
خب! این یک نمونه است؛ این یک مستوره است؛ مشتی از یک انبار عظیم گندم است؛ گوشه‌ای از جامعه ماست که نشان‌دهنده وضعیت عمومی و کلی جامعه است. کشور با این حرکت نجات پیدا کرد.  ۴.   ۱۹/۱۱/۸۹  بیانات دردیدار فرماندهان وخلبانان نیروی هوایی ارتشقیام ۲۹ بهمن تبریز، الگوساز مردم برای اربعین‌های پی‌درپی
در آستانه روز تاریخی فراموش‌نشدنی بیست و نهم بهمن، مطلبی که ما می‌توانیم به مردم آذربایجان و تبریز عرض کنیم، این است که: ما همواره با نگاه به این خطه دلاورپرور، خطه ایمان، خطه اخلاص، احساس سربلندی و افتخار کرده‌ایم. هر وقت در هر نقطه‌ای از تاریخ، انسان به آذربایجان نگاه می‌کند و مردم آذربایجان را می‌بیند، احساس افتخار می‌کند، احساس عزت می‌کند.
در حوادث پی‌درپی ۱۵۰ سال اخیر ایران، آذربایجانی‌ها پیشرو بودند؛ گاهی پیشرو بودند، گاهی تک بودند. در قضیه تحریم تنباکو که میرزای شیرازی از سامره دستور دادند، جزو اولین نقاطی که مردم پاسخ دادند، علمای بزرگ آذربایجان – مرحوم حاج میرزا جواد مجتهد و دیگران – پاسخ دادند و مردم آمدند توی میدان، تبریز بود؛ که کمر استعمار را در یک دوره‌ای، در یک برهه‌ای شکست. در قضیه مشروطیت همین‌جور؛ در قضایای بعد از دوره استبداد صغیر همین‌جور؛ در قضایای بعدی تا دوره انقلاب اسلامی همین‌جور؛ که این ۲۹ بهمن شد یک پرچم؛ شد الگوساز؛ مهم این است. مهم این است که یک ملتی، یک جماعتی، یک مجموعه‌ای، یا یک فردی بتواند الگو درست کند، تا این الگو تولید مثل کند. کار تبریزی‌ها در قضیه ۲۹ بهمن این بود؛ والا قضیه ۱۹ دی قم ممکن بود فراموش شود. تبریزی‌ها نگذاشتند آن حادثه مهم و خونین قمی‌ها به وسیله تبلیغات، به وسیله غفلت‌ها یا غرض‌ورزی‌ها از یاد برود؛ یعنی کار حضرت زینب را کردند. اگر زینب نبود، کربلا نبود. اگر زینب نبود، حادثه عاشورا معلوم نبود این گسترش را پیدا کند و این ماندگاری را در تاریخ داشته باشد. حرکت مردم این‌جوری بود. آن وقت شد الگو. اربعینِ اول را تبریزی‌ها راه انداختند. اربعین‌های بعدی پی‌درپی راه افتاد و منتهی شد به این حرکت عظیم. ۸   ۸.   ۲۷/۱۱/۸۹  بیانات در دیدار هزاران نفر از مردم آذربایجان شرقیضرورت حفظ شور و شعور انقلابی  همراه با بصیرت، قدرت تحلیل و فهم دقیق
آنچه که من در قضاوت نسبت به تبریز و آذربایجان و این مردم مؤمن در این فرایند عظیم احساس می‌کنم، این است که: این مردم، شور و شعور، عزم راسخ همراه با بصیرت را همیشه داشته‌اند؛ این را حفظ کنید! من این شور و هیجانی که در مردم تبریز و آذربایجان دیدم، باید بگویم بی‌نظیر بوده است. در طول سال‌ها این‌جور بوده است؛ در سفرهایی که به تبریز داشتم، در دیدارهایی که با تبریزی‌ها و آذربایجانی‌ها داشتم؛ و شور، تنها نبوده است: همراه با بصیرت، همراه با قدرت تحلیل، با فهم دقیق. این است که مردم راه را گم نمی‌کنند؛ این است که همه جا حضور دارند. آنجایی که باید حضور داشته باشند، حضور دارند. این را باید نگه دارید! این را باید حفظ کنید! نسل به نسل، دست به دست بگردد.
جوان‌های امروز ما – که در این جلسه، بسیاری جوان‌ها هستند – جنگ را ندیده‌اند؛ شماها شهید باکری را ندیده‌اید؛ باکری‌ها را ندیده‌اید؛ آن دوران محنت عظیم را لمس نکرده‌اید، امام را هم ندیدید؛ اما روحیه شما همان روحیه است، فکر شما همان فکر است؛ راه شما همان راه است، تشخیص شما همان تشخیص است؛ این خیلی مهم است. این جریانِ مستمر باید ادامه پیدا کند. این جریان مثل رودخانه‌ای است، مثل شطّی است که منطقه را سیراب می‌کند؛ بصیرت این است. به قول شاعر تبریزی: «شط اگر اولماسا، بغداد اولماز». وجود یک شهر آباد، به خاطر آن شریان حیاتی آبی است که در آن وجود دارد. این ایمان و بصیرت ایمانی، همان شریان حیاتی است؛ همان احیاءکننده فکرها و دل‌هاست. و این، اثر خودش را در دنیا گذاشته است. ۸  ۸.   ۲۷/۱۱/۸۹  بیانات در دیدار هزاران نفر از مردم آذربایجان شرقیوظیفه سنگین عالمان دین و نخبگان سیاسی، علمی و دانشگاهی در هدایت مردم کشورهای منطقه
ما معتقدیم: حرکت‌هایی که امروز در بعضی از کشورهای اسلامی مشاهده می‌شود، عکس‌العمل و واکنش ملت‌هاست به تحقیر طولانی‌ای که قدرت‌های استکباری نسبت به اینها روا داشته‌اند؛ امروز فرصتی پیدا کرده‌اند، آمده‌اند توی میدان.
وظیفه عالمان دین، نخبگان سیاسی، نخبگان علمی و دانشگاهی خیلی سنگین است. امروز مردم در این کشورها احتیاج دارند به هدایت این نخبگان؛ چه نخبگان سیاسی، چه نخبگان علمی، چه دانشگاهی و چه دینی. وظیفه سنگینی بر عهده اینهاست. اینها باید نگذارند دستگاه استکبار با وسایل گوناگونی که دارد، این حرکت عظیم ملت‌ها را مصادره کند؛ قیام مردم را از آنها سرقت کند؛ باید مراقب باشند. اینها باید مردم را به سمت اهداف عالیه‌ای که برای هر کشوری این اهداف، اهداف و آرمان‌های والاست، هدایت کنند. اگر این شد، آینده این منطقه، آینده روشنی است؛ آینده امت اسلامی، آینده روشنی خواهد بود. ۱۱.  ۰۲/۱۲/۸۹  بیانات در دیدار مسئولان نظام درروز میلاد پیامبر

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
به بالا بروید