بچه میارم چون دوست دارم در مقابل هدایا و نعمتهای بسیاری که بهم عنایت کردند، هدیه ارزشمندی به رسولالله(ص) بدم که فرمودند: یک نوزاد امتم برای من دوستداشتنیتر از همه دنیاست.
گفتوگوی من و ایمان
چرا بچه بیارم؟
بچه میارم چون مسیحی به کلام پیامبرش بها میده، یهودی به گفتههای پیغمبرش افتخار میکنه و من مسلمانم و پیامبرم امر فرمودند: بچه بیارید تا روز قیامت به زیادیتون به امتهای دیگه مباهات کنم.
۱.بچه میارم چون میدونم دنیا هر چی باشه میگذره ولی اولاد صالحی که از من به جا بمونه قطعاً تا ابد، به سود من خواهد بود.
۲.بچه میارم چون تلاشمو برای تربیتش میکنم و توکلم به خدا و اهلبیت اونقدر هست که روی کمکشون حساب کنم.
۳. بچه میارم چون طرف معاملهام رحمـه للعالمین و امیرالمؤمنیناند و این، کم افتخاری نیست!
۴.چون با تجربه مادر بودن شخصیتمو تکامل میبخشم چراکه میدونم ابعاد روحی زنها بدون مادر شدن، یه چیزی کم داره.
۵.بچه میارم چون واسه لحظهلحظههای بارداری و شیردهی، گناهامو میبخشن و درجههامو بالا میبرن و کولهبارمو پُر میکنن و بهغیر بچهداری، تقرب به خدا مشکلتر از این حرفاست.
۶.چون سعی میکنم این حرف خدارو باور کنم که رزق و روزی شما رو هم ما میدیم، اونوقت شما جوش روزی بچتو میزنی؟!
۷. بچه میارم چون دوست دارم در مقابل هدایا و نعمتهای بسیاری که بهم عنایت کردند، هدیه ارزشمندی به رسولالله(ص) بدم که فرمودند: یک نوزاد امتم برای من دوستداشتنیتر از همه دنیاست.
۸.چون شکر خدا عذر و مشکل حادی ندارم مثل سرطان، اعتیاد، ترس از هم پاشیدن خانوادهام و… .
۹.بچه میارم چون فروختن خواب بیشتر و راحتیام در مقابل بهشت، بهنظرم معامله پر سودی خواهد بود.
۱۰.بچه میارم چون حتی بهغیر بچه آوردن هم زندگی آسایش و آرامش مطلق نداره چون خود خدا گفته: انسان در رنج آفریده شده. پس انتخاب کردن این سختیِ شیرین باعث میشه دیگه جوش و غصههای دیگه روی سرم خراب نشه.
۱۱.بچه میارم چون هر بچه اندازه یه فوقلیسانس، تجربه و علم و عزت برای زن به همراه داره.
۱۲.دوست دارم دوباره مادر بشم چون من موجود با عاطفهای هستم که لذت لبخند بچهام و لطافت بوسهاش برام دلپذیرتره از فیلم دیدنها و بیرون رفتنها و… .
۳.بچه میارم چون رشد و پیشرفت ظاهری و کلاس گذاشتن پیش مردم، فکر نکنم اوندنیا به فریادم برسه. احتمالاً اونجا به این نتیجه برسم که کاش به مسیری که خدا بهم پیشنهاد داده بود بیشتر فکر میکردم.
بچه میارم چون وقتی ببینم داره نماز میخونه از اینکه یه نمازخون به بندههای خدا اضافه کردم و وقتی ببینم داره گریه میکنه از اینکه واسطه وجود یه محب دیگه برای علی و زهرا(علیهماالسلام) شدم، خستگیم در میره.
دوست دارم بچه بیارم چون میخوام در حد توانم نقشههای دشمنان شیعهرو درباره کاهش جمعیت شیعه، خنثی کنم.
چون میخوام آمریکا و اسرائیل از اینکه امر رهبرمون اینهمه برامون مهمه تا عمق وجودشون بسوزه و حرص بخورن.
بچه میارم چون میدونم اونم منو رشد میده و بزرگ میکنه نه اینکه فقط من بچهرو بزرگ کنم.
بچه میارم چون اصلاً مگه قراره چهقدر عمر کنم؟ هر چهقدر هم سخت بگذره به سرافرازیش و لذت ابدی و رضوان خدا میارزه؛ که عارفی مدام میفرمود: ما ابد در پیش داریم…!
بچه میارم بهخاطر اینکه دوست دارم اون زمانیکه همه بچههاشونو برای سربازی آقا آماده میکنن، من توفیق بیشتری داشته باشم.
بچه میارم چون میخوام هر وقت توی قبر گذاشتنم، خستگی بگیرم نه اینکه تازه حسرت خوردنم شروع بشه که چه فرصتهاییرو مفت و راحت از دست دادم.
چرا بچه نیارم؟
۱.چون راستش میترسم آخرش دزد و قاچاقچی و شرابخوار و خلافکار بشه؛ آخه من و باباشم از این کارا بدمون نمیومده ولی فرصتش پیش نیومده. شاید برای بچمون پیش بیاد!
۲.اصلاً میترسم راه بد بره؛ نه به پاک بودن شیر خودم خاطرجمعم نه به نون باباش!
۳.چون میخوام درس بخونم، آخه خداروشکر با هزار زحمت قبول شدم: رشته سازههای ریز راکتهای هوایی دانشگاه پیام نور فیسآباد!
۴.چون بیشخصیتیه آدم دورش چند تا بچه باشه، زشته! و چون اندامم بههم میریزه!
۵.اصلاً چرا بچه؟ وقتی من آنقدر اعمال نیک و صدقه جاریه دارم که یقین دارم قبول شده و دستمو میگیره روز قیامت!
۶.چون میترسم برای روزیش به گدایی بیفتم.
۷.چون اصلاً اینطوری فکر نمیکنم که پیامبر ازم توقعی داشته باشن؛ اصلاً کی به کیه؟ مگه اونا منو میشناسن؟!
۸.چون حرف مامای خانه بهداشت برام معتبرتره تا حرف ۱۴۰۰ سال پیش کسی که ندیدمش. ماما میگه نیار!
۹.چون دوست دارم بیشتر بخوابم، راحت جایی برم، راحت بگردم، بند بچه نباشم، خلاصه ول باشم.
۱۰.چون کارمندم و کار برای مردم که پول ماهیانه بدن برام مقبولتره تا کار برای خدا که معلوم نیس میبینه، نمیبینه، هس، نیس!
۱۱.چون دوست دارم اونطور که خودم دلم میخواد پیشرفت کنم.
۱۲.چون من منتظر یک فرصت بهشتیام؛ مکهای، کربلایی، جایی. نمیشه که هرجا هرجا بچهرو کاشت، بچههای اونجور جاها لابد عاقبت بخیرترند!
چون شوهرم حوصلشو نداره و من اونقدر همسر مهربان، مدیر و مدبری نیستم که راضیش کنم. اصلاً نمیتونم هم یه همسر خوب باشم هم یه مادر خوب. نمیخوامم یاد بگیرم.
بچه نمیارم چون ماشین لباسشویی و جاروبرقیام خراب میشه اگر بیشتر از هفتهای یکبار کار کنه.
چون میخوام اگر به ستارهای توی آسمون هفتم اشاره کرد براش بخرم، نمیتونم، پس نمیارم.
بچه نمیارم چون توان جسمی ندارم. اوناییکه چند تا بچه میارن آدمآهنیاند، با برق و باتری کار میکنن، من آدمیزادم، نمیتونم.
چون قاعده ۲۰ تا ۳۵ سال (ساخته صهیونیسم) بهنظرم صحیحتر میاد تا قاعده بلوغ تا یائسگی (خلقت خالق).
چون همه میگن نیاری ها! مگه دیوانهای؟
چون اندامم بههم میریزه!