در برخی کشورها کودکان ۴۰ ساعت در هفته را به تماشای تلویزیون، بازی های ویدئویی، تماشای سی.دی و گشت و گذار در اینترنت می گذرانند. در این عصر جدید تکنولوژی زده، آیا تخیل کودکان به خطر نمی افتد؟
آیا شخصیت های تخیلی و دوستان خیالی به سود هم بازی های بی روح رایانه ای و پلی استیشن به کناری نهاده می شوند؟ پژوهش های جدید نشان می دهد آنها واکنش را سرعت می بخشند و مهارت های بصری را ارتقا می دهند- اما همواره نگرانی های فزاینده ای وجود دارد که اثر منفی بر رشد فکری کودکان بگذارد. «قدرت تفکر نمادین» خلق تصویر چیزی است که مستقیماً در برابر آدمی نیست. بازی قدرت تمرکز و توجه را افزایش می دهد و امکان اجتماعی شدن، بیان احساسات و تمرین مهارت های حرکتی را برای کودک فراهم می آورد. تحقیقات نشان داده کودکانی که بازی تخیلی می کنند بیشتر می خندند و لبخند می زنند و نسبت به کودکانی که چندان به بازی های تخیلی نمی پردازند، کمتر رفتارهای تهاجمی از خود نشان می دهند.
بسیاری از پژوهشگران و مربیان می گویند تفریحات الکترونیک به نحو موثر موجب کاهش بازی های تخیلی کودکان می شود. بازی های رایانه ای، ویدئویی و تلویزیونی شخصیت ها، داستان ها و مکالمات آماده را به خورد کودکان می دهند و کودکان را به گونه ای کاملاً منفعل آماج خود قرار می دهند. این از نگرانی های عصر مدرن است.
سطح خوب مهارت های بازی در دوران اولیه زندگی نمایانگر توان بیشتر در چاره جویی برای گره گشایی از مشکلات روزمره آینده است
«دانیل اندرسن» روانشناس دانشگاه ماساچوست، گروهی کودک را از مقطع پیش دبستانی تا دبیرستان زیرنظر قرار داد و نوع برنامه های تلویزیونی مورداستفاده آنها، وضعیت درسی و فعالیت آنها را مستند کرد. نتایج این پژوهش نشان می دهد آن دسته از کودکان که تلویزیون تفریح عمده آنهاست کمتر در کنش های خلاقانه همچون کلاس های هنر یا نوشتن خلاقانه در دبیرستان شرکت می کنند. همچنین، بچه هایی که به شکل افراطی مقابل تلویزیون، ویدئو و صفحه مانیتور می نشینند مانع پرورش احساسات خود، سمفونی صدا، چشیدن و لمس کردن که ذاتی حتی ساده ترین بازی هاست، می شوند.
دامنه اثرات اختلال در پیدایش و رشد نیروی تخیل به خوبی می تواند دوران بزرگسالی را نیز درنوردد. «ساندرا راس» روانشناسی از دانشگاه کیس وسترن می گوید: کودکانی که در دوران نخستین زندگی خود بازی تخیلی می کنند در سال های آینده زندگی خود دارای تفکر خلاق تر و توان بیشتر در حل مسائل هستند. راس در پژوهشی بر ۲۱ دانش آموز اول و دوم دبستان که هنگام بازی با آجرهای خانه سازی و عروسک بازی تخیل قوی تر و احساسات بیشتری از خود نشان می دادند، دریافت این گروه در «آزمون بهره گیری از اشیاء» امتیاز بالاتری به دست آوردند؛ در این آزمون کودک باید اندیشه های سازنده خود را هنگام استفاده از اشیائی همچون آجرهای خانه سازی یا روزنامه به کار گیرد، تا میزان خلاقیتش سنجیده شود.
کودکانی که در دوران نخستین زندگی خود بازی تخیلی می کنند در سال های آینده زندگی خود دارای تفکر خلاق تر و توان بیشتر در حل مسائل هستند.
شاید بی انصافی باشد بازی های ویدئویی و دیگر اشکال تفریحات الکترونیک را به عنوان یگانه عامل نارسایی در نیروی تخیل مورد نکوهش قرار دهیم. در ایالات متحده، بسیاری مدارس زنگ تفریح را کوتاه یا به کلی حذف کرده اند؛ تاکید روزافزون بر آزمون های استانداردشده کمتر از همیشه زمان برای نقاشی یا موسیقی باقی گذاشته؛ و یگانه انگیزه، آماده کردن کودکان برای ورود به دنیای رقابتی و هرچه بیشتر تکنولوژیک، است. والدین در مسابقه بالا بردن سطح قوای عقلانی کودکان خود با آموزش آنها در سنین پایین دست و پا می زنند اما فضای اندک برای بازی های قدیمی برای تلاش آنها حاصلی وارونه به بار آورده است.
دست اندرکاران صنعت بازی های ویدئویی استدلال می کنند که بازی ها در واقع به افراد خدمت می کنند تا آنها را برای زندگی در سده بیست و یکم آماده سازند. از این گذشته، در چندین دهه پیش و با پیدایش سینما و تلویزیون هم، چنین جار و جنجالی برپا شده بود. به هر رو، راندن تمامی اشکال بازی های ویدئویی و برنامه های تلویزیون با یک چوب، خطاست. چه در تحقیقات مشخص شده که پس از تماشای برخی از برنامه های تلویزیون کودکان تخیل بیشتری از خود بروز می دهند.
آنچه مسلم است اینکه در انتخاب و گزینش برنامه های کارتونی و بازی های الکترونیکی باید دقت کنیم . محتوای آنها را تجزیه و تحلیل کنیم و برای برگزیدن آنها در برنامه های روزمره فرزندمان غربال های ظریف و کارشناسانه ای را به کار گیریم.
در دوران نوجوانی سطح ارتباطات نوجوان با دنیای خارج افزایش یافته و نوجوان برای غنی ساختن روابط خود با دیگران به افزون نمودن این ارتباط ها نیاز مبرم دارد. لازمه این نیاز این است که زمینه تفریح ها و سرگرمی های جمعی با همسالان فراهم شود . پرداختن به سرگرمی های الکترونیکی و اینترنتی این توان و قدرت را دارد که نوجوان را روز بروز از محیط های اجتماعی و تبادل ارتباطی با دوستان و اطرافیان دورتر نموده و مهارت های ارتباطی را نیز در او کاهش دهد . نوجوان در دنیای فرضی بازی ها و رفت و آمد های اینترنتی بی هدف و چت های صرفا سرگرم کننده و مفرح غرق می شود و از بازیابی و آموختن مهارت ها و هنر های مورد لزوم اجتماعی باز می ماند . و این در حالی است که پس از مدتی از فقدان این حالات رنج می برد و توان خود را برای ورود به اجتماع از دست خواهد داد .
ترجمه فرهاد جم – همشهری