جایی برای آسودن

جایی برای آسودن

خانواده نخستین نهاد اجتماعى است که در زندگى جمعى انسان شکل گرفته و مهمترین نقش را در توسعه و رشد مراحل حیات بشر از ابتدا تا هنوز و تا فرجام زندگى، نسبت به سایر نهادهاى اجتماعى داراست. ولى با همه اینها متأسفانه امروزه در اثر تهاجم گسترده فرهنگ منحط و ضد اخلاقی غرب، نظام مقدس خانواده دچار تزلزل و بحران شده است. و کمتر به زن و مرد که مهمترین رکن نظام مقدس خانواده به شمار مى روند بها داده مى شود. یکى از عوامل تزلزل خانواده ها، عدم آشنایى زن و شوهر به حقوق همدیگر و یا نادیده گرفتن حقوق یکدیگر است که در اثر عدم آشنایى و یا رعایت نکردن حقوق همدیگر، نظام خانواده دچار بحران و تزلزل مى شود. افرادى که در این واحد کوچک اجتماعى رشد مى یابند و تربیت مى شوند، به میزان رشد و شکوفایى شان در واحدهاى اجتماعى بزرگ انسانى سهیمند. مهمترین رکن در نظام خانواده پدر و مادر، و زن و شوهر است که هرکدام از حقوق ویژه اى در ارتباط با یکدیگر و در ارتباط با فرزندان برخوردار هستند، رعایت این حقوق، رشته هاى پربار نظام خانواده را مستحکم مى سازد. تأمین شرایط زندگى شیرین و شایسته و ایجاد محیط سالم و امن محصول ایمان و اعتقاد زن و مرد به قانون دینى و عمل بر طبق آن مى باشد.
شناخت مسایل مربوط به خانواده اعم از زن و مرد و فرزندان و قضاوت در باره احکام و حقوق آنان، بدون شناخت و توجه به موقعیت و جایگاه نهاد خانواده سخن ناصواب خواهد بود، بدین لحاظ ضرورى است که پیش از بررسى نقش حقوق متقابل زن و مرد در تعالى و استحکام خانواده به موقعیت و جایگاه این نهاد مقدس اشاره شود:
زن براى مرد و مرد براى زن به عنوان لباس و پوشش مى باشد که همدیگر را از آلودگى و فجور محافظت مى کند
جایگاه خانواده در قرآن کریم
در باره نظام خانواده و شکل گیرى و اهمیت آن رهنمودهاى فراوانى در متون دینى ما وارد شده است.خانواده (زن و شوهر) در قرآن کریم آیاتى از از آیات خدا و مایه آرامش روحى شمرده شده است، چنانکه خداوند فرموده است: «و از نشانه هاى او این که همسرانى از جنس خودتان براى شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید، و در میانتان مودت و رحمت قرار داد; در این نشانه هایى است براى گروهى که تفکّر مى کنند».(روم، ۳۰/۲۱). [۱] در جاى دیگر از زن و مرد به عنوان لباس یاد شده است: «آنها لباس شما هستند، و شما لباس آنها; «هردو زینت هم و سبب حفظ یکدیگرید».(بقره، ۲/۱۸۷). لباس وسیله پوشش و حفاظت براى بدن است. و به قول علامه طباطبایى در این آیه استعاره بسى لطیف به کار برده شده است. زن براى مرد و مرد براى زن به عنوان لباس و پوشش مى باشد که همدیگر را از آلودگى و فجور محافظت مى کند.(۲) و نیز همانطورى که لباس مایه زینت و زیبایى براى انسان است ، زن و مرد نیز مایه زینت و زیبایى براى یکدیگر است.
جایگاه خانواده در روایات
نظام خانواده، نظام ارزشمند و محبوبى است که در اسلام هیچ بنایى محبوبتر از او پایه ریزى نشده است. پیامبر اسلام مى فرماید: «ما بنى فى الاسلام بناء اَحبّ الى اللَّه تعالى و اعزّ من التزویج». «در اسلام هیچ نهادى محبوب تر و عزیرتر از تشکیل خانواده در نزد خداوند بنا نشده است».[۳] و نیز فرموده است: «هیچ فائده اى بعد از نعمت اسلام برتر و مفیدتر از این براى مرد مسلمان نیست که او همسرى داشته باشد که هروقت به او نگاه کند مسرور و شاداب گردد و هنگامى که به او دستور بدهد اطاعت نماید، و هر وقتى که از نزدش برود حافظ جان خود و مال همسرش باشد». [۴]
در حدیثی شریف از پیامبر(ص) زن شایسته و وارسته بالاترین ارزش و نعمت بعد از اسلام، براى مرد شمرده شده است.
نظام خانواده از چنان جایگاه و مقام شایسته در اسلام برخوردار است که حتى تأثیر روى ثواب عبادت و بندگى مى گذارد، تا جایى که دو رکعت نماز کسانى که تشکیل خانواده داده اند برتر از عبادت فرد مجردى است که شب و روز نماز بخواند. چنانکه امام باقر(علیه السلام) فرموده است: «دو رکعت نماز مرد متاهل افضل و بهتر از نماز مرد مجردى است که شب را به عبادت بایستد و روز را با روزه سپرى کند».این روایات و نیز روایاتى قریب به این مضمون که در متون اسلامى، وارد شده به خوبى جایگاه و ارزش والاى خانواده را تعیین مى کند.
هم سنخ بودن زن و مرد در آفرینش
زن و مرد در نظام آفرینش از یک سنخ است، و هردو از نفس واحده که حضرت آدم باشد به وجود آمده اند. قرآن کریم مى فرماید: «اى مردم! از (مخالفت) پروردگارتان بپرهیزید. همان کسى که همه شما را از یک انسان آفرید; و همسر او را (نیز) از جنس او خلق کرد; و از آن دو، مردان و زنان فراوانى (در روى زمین) منتشر ساخت».(نساء، ۴/ ۱).
«او خدایى است که (همه) شما را از یک فرد آفرید; و همسرش را نیز از جنس او قرار داد، تا در کنار او بیاساید».(اعراف،۷/۱۸۹). «او کسى است که شما را از یک نفس آفرید».(انعام، ۶/۹۸).
این آیات به روشنى دلالت دارد که زن و مرد از سنخ واحدى است، و مبدأ آفرینش هردو یک چیز است. و هیچ گونه تفاوتى در مبدأ خلقت ندارد، و همه از یک نفس که حضرت آدم باشد آفریده شده اند.
«خداوند خانه اى را که در آن عطر دل انگیز عروس بوزد دوست مى دارد، و خانه اى را که در آن سخن غم انگیز طلاق سرداده شود دشمن مى دارد».[۵]
حقوق و تکالیف خانواده
در اسلام زن و مرد که رکن اصلى نظام خانواده را تشکیل مى دهند حقوقى دارند، و چه بسا که هرکدام حقوق و تکالیف مشابه و مشترکى نیز دارند نظیر حق حیات، حق مسکن، حق حضانت، و نظیر تکالیف احکام عبادى اعم از واجب و حرام و مستحب و مندوب از قبیل وجوب نماز، روزه، زکات، وحج و صله ارحام، و حرمت خمر، قمار، رشوه و دزدى و غصب و سایر محرمات.([۷])اگر در اسلام مرد حقوقى دارد، زن نیز داراى حقوقى مى باشد، و اگر وظایف و تکالیفى را بر عهده مرد گذاشته بر عهده زن نیز تکالیف و وظایفى را نهاده است و هرکدام حقى بر گردن یکدیگر دارند، چنانکه رسول خدا(صلى الله علیه وآله) در حجه الوداع فرمود:«ان لکم من نسائکم حق ولنسائکم علیکم حقا».([۸])«شما بر زنان حقى دارید و زنان شما بر شما حقى دارند». زن و مرد منشأ مشترک در نظام آفرینش و خلقت دارند، و چه بسا تکالیف و حقوق زن و مرد در بسیارى از موارد مشترک و شبیه به هم هستند و نیز برگردن همدیگر حق و حقوقى دارند، چه بسا حق و حقوق مردان نسبت به حق و حقوق زنان سنگین تر است،([۹]) و بدون تردید رعایت حقوق متقابل، نقش مهمى را در تحکیم و رشد نظام خانواده دارد. بخش خانواده تبیان نیز در منوی قانون در خانواده به بررسی حقوق زن و مرد می پردازد تا با اطلاع رسانی صحیح بتواند آگاهی افراد را در این حیطه افزایش تا با رعایت آن بنیان خانواده های شما را هر چه مستحکمتر نماید.
خانه هایتان همیشه سبز
[۱] . ترجمه : آیت اللّه مکارم شیرازى.
[۲] . المیزان، محمد حسین طباطبایى، ج۲، ص ۴۴،
[۳] . الهدایه، صدوق، ص ۲۵۷،
[۴] . «ما استفاد امرؤ مسلم فائده بعد الاسلام أفضل من زوجه مسلمه، تسرّه اذا نظر الیها، و تطیعه اذا أمرها، و تحفظه اذا غاب عنها فى نفسها و ماله»وسائل الشیعه، حر عاملى، ج ۱۴
[۵] . «ان اللَّه عزّ و جلّ یحب البیت الذى فیه العرس، و یبغض البیت الذى فیه الطلاق». کافى، کلینى، ج ۶، ص ۵۴، [۶] . وسائل الشیعه، حر عاملى، ج ۱۴، ص ۷.
[۷] . ر . ک : مبانى حقوق، محمد جواد موسوى غروى، ص ۲۵۲،
[۸] . نیل الاوطار، محمد شوکانى، ج ۶، ص ۳۴۶،
[۹] . ر.ک : تحریرالوسیله، امام خمینى، ج۲، ص۳۰۳،
 
فصلنامه فرهنگى ـ اجتماعى بشارت ، با تغییر
 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا