بخش اول / مفهوم تشبیه(( تلک الامثال نضربها للنّاس لعلّهم یتفکّرون ))
این مثالها را برای مردم میزنیم باشد که تفکر کنند .
روابطی که انسانها با هم دارند از لحاظ کمیت و کیفیت متفاوت است ، مثلاً روابط دو عضو خانواده ، دو عضو فامیل ، دو دوست ، دو همکار ، دو همسایه و … از جنبه های مختلف کیفی و کمی در یک حد و اندازه نیستند ، اما بالاترین و آخرین حد روابط چه از لحاظ کمی و چه از لحاظ کیفی بین دو فرد از دو جنس مخالف ، تحت عنوان زن و شوهر بوجود می آید . تنوع و گستردگی روابط میان آن دو قابل مقایسه با هیچکدام از روابط دیگر نیست ، هم از لحاظ میزان وقتی که با هم صرف می کنند که در بالاترین حد است و هم از لحاظ میزان فعالیت و تلاشی که برای یکدیگر دارند که در منتهی درجه است و هم از لحاظ میزان نزدیکی و انسی که با یکدیگر دارند که در اوج قرب به یکدیگر هستند و هم از لحاظ میزان نیازی که طرفین به یکدیگر دارند که آنهم در حد بیشترین احتیاج است و همینطور از جنبه های دیگر .
از اینرو شباهتی فراوان بین نسبتی که همسران با هم دارند بانسبتی که انسان با لباس خویش دارد احساس می شود و این یکی از معارف بلند قرآنی است که حضرت حق ـ جلّ و علا ـ آن را در قالب یک تشبیه ساده بیان نموده است .
از لحاظ میزان همراهی که همسران با یکدیگر دارند مثل لباس است که همیشه و همه جا با انسان است ، از لحاظ میزان نزدیکی همسران به یکدیگر که شبیه نزدیکی بدن به لباس است ، از لحاظ میزان تلاش و فعالیت طرفین برای یکدیگر که دقیقاً مثل لباس انسان است که هم انسان حافظ لباسش است و هم لباس حافظ انسان ، از لحاظ میزان احتیاجی که همسران به یکدیگر دارند دقیقاً مثل نیاز انسان به لباس است و …
اما هر تشبیهی از جهاتی تقریب کننده دو چیز به یکدیگر هست اما در عین حال دور کننده همان دو چیز از یکدیگر نیز می باشد و در اینجا لازم است بین تشابه با تساوی تمایز قائل شد . مثلاً وقتی می گوئیم فلانی مثل شیر است منظور بیان شجاعت و تهور و بی باکی فرد است نه تساوی تمام خصوصیات آن فرد با شیر . بنابراین از جمله فلانی مثل شیر است یقیناً منظورمان این نیست که وی به هر حیوان و آدمیزادی که برسد آن را تکه تکه می کند و زنده زنده می خورد ، چرا که قبلاً قبول کرده ایم که فلانی ، انسان است نه حیوان ، آن هم حیوان خونخواری مثل شیر .
بنابراین وقتی می گوئیم همسر مثل لباس است ، انسان بودن انسان با تمامی ابعاد آن ( حیات ، شعور ، تحرک، قوه اختیار ، قوای فکری و جسمی و … ) فدای خصوصیات ذاتی لباس ( از قبیل ماده بودن ، بی جان بودن و … ) نمی شود ، بلکه منظور انضمام برخی خصوصیات لباس به خصوصیات همسر است نه تساوی دانستن همسر با لباس ، چرا که اگر اینطور باشد خیلی راحت می توانیم از این تشبیه استنتاج کنیم که : ۱ـ ما چون لباسهای متعددی داریم ( اعم از آنکه استفاده می کنیم یا نمی کنیم ) همسران متعددی (به هر مقدار ممکن ) می توانیم داشته باشیم . ۲ـ چون در پوشیدن لباس ، ملاک دوست داشتن و خوش آمدن است و هر وقتی از لباسی خوشمان نیامد می توانیم آن را دور بیندازیم ، از همسر نیز وقتی خوشمان نیامد می توانیم او را از خود دور کنیم ۳ـ چون بخشیدن یا قرض دادن یا فروش لباس هیچ اشکالی ندارد بخشیدن یا قرض دادن یا فروش همسر نیز هیچ اشکالی ندارد و همچنین چون هر کاری را می توانیم با لباس انجام دهیم پس با همسر نیز می توانیم انجام دهیم و …
نتیجتاً در هر تشبیهی خصوصیات ضروری وجودی و مستقل هر چیز حفظ می شود و تنها برای تقریب به ذهن برخی خصوصیات ( و نه تمامی خصوصیات ) شبیه برخی خصوصیات چیز دیگر ذکر می شود ، در تشبیه همسر به لباس نیز ، علاوه بر آنکه جایگاه و اهمیت همسران و روابط مختلف حقوقی ، عاطفی و … همسران با یکدیگر به جای خود محفوظ هست ، جهت تبیین و تشریح آسانتر برخی مسائل از این تشبیه استفاده های معقول و کاربردی اما منطقی و مستدل می شود ، در ادامه کلام ، درباره برخی خصوصیات مشترک بین همسر و لباس که از آن بعنوان وجه شبه ( یعنی شباهت از جنبه … ) یاد می کنیم خواهد آمد .بخش دوم /وجه شبه اول : میزان پوشش(( لباسها یم ، ناموزونیهای قسمتهای مختلف اندامم را از نگاه دیگران محفوظ می دارد و به آن مجموعه ناهماهنگ اجازه می دهد تا به عنوان یک شخص ظاهر شود )) .
لوگان پرسال اسمیت
اگر نگاهی به لباسهای بدنتان و یا کمد و بقچه لباستان بیندازید خواهید فهمید که ما چقدر به لباس محتاجیم و این احتیاج از جنبه های مختلفی قابل بحث است . همینطور وجود ما نیز احتیاج به همسر دارد ، چنانچه نگاهی به اطرافتان بیندازید خیل عظیمی از متأهلین را خواهید دید که بر اساس رسم و مد ازدواج نکرده اند ، بلکه ضرورتها و منافعی آنها را به سمت ازدواج کشانده است .
اگر دو خصوصیت (( اهمیت همسر در زندگی آینده )) و (( انتخابی یکبار و برای همیشه )) ( که معمولاً در اغلب ازدواجها به همین صورت است ) را به تشبیه همسر به لباس ضمیمه کنیم ، این فضای ذهنی بوجود می آید که انتخاب همسر مشابه این است که شما می خواهید یک لباس را برای همیشه انتخاب کنید .
فرض کنید در شهر یا منطقه ای که زندگی می کنید در هر کوچه و برزنی ، فروشگاههای متعدد لباس وجود دارد اما این فروشگاهها چندین خصوصیت مشترک دارند اولاً : هیچ نظارتی بر این فروشگاهها وجود ندارد ، بنابراین همه گونه لباس با هر کیفیتی قابل عرضه است و انواع لباسها از شیکترین و بهترین اجناس تا بنجل ترین و قلابی ترین و کار کرده ترین لباسها به فروش می رسد و چون نظارتی هم نیست ، معاملات کاملاً اختیاری و توافقی است و هر کس هر قیمت و هر شرط و شروطی بگذارد کاملاً آزاد است و هیچ کس نمی تواند ممانعت بعمل آورد . ثانیاً : لباسهای این فروشگاه ها به گونه ای طراحی شده است که برای کل بدن کفایت می کند . اما این فروشگاهها با همه بی نظارتی ها یک سری قوانین خاص خود را دارند از جمله اینکه فقط یک لباس را می توانید انتخاب کنید و به محض انتخاب ، بایستی حتماً آن را بپوشید و از فروشگاه سریعاً خارج شوید و دیگر اینکه تعویض یا عودت لباس مگر با شرایط بسیار خاص و بسیار سخت امکان پذیر نمی باشد . حال اگر من از شما بپرسم اگر در چنین موقعیت فرضی قرار بگیرید . در میان هزاران هزار نوع لباس ، شما کدامیک را انتخاب می کنید . در اینجا شما با چند گزینه ربرو هستید . ۱ـ احتیاج بدنتان به لباس ۲ـ تنوع لباسها ۳ـ آشفتگی بازار ۴ـ حق فقط یک انتخاب ۵ـ قوانین بسیار سخت فروشگاهها پس از انتخاب . در اینجا مطمئناً کمی به فکر فرو می روید که چگونه می توان در میان این همه لباس ، یک انتخاب خیلی خوب داشت . انتخاب همسر نیز دقیقاً مثل انتخاب لباس از آن فروشگاههای فرضی است اما در انتخاب همسر ، آن فضای فرضی ، تبدیل به یک فضای حقیقی و واقعی می شود .
دوباره به آن بازار فرضی لباس می رویم تا ببینیم چگونه می توان یک انتخاب خوبی داشت . برای اینکه بتوان از میان آن همه لباس ، یک لباس مناسب را انتخاب کرد لازم است که خوب و بد و مناسب و نامناسب را از هم جدا کنیم و برای این جداسازی باید لباسها را ارزش گذاری کنیم و برای ارزش گذاری لباسها ، احتیاج به معیار و ملاک داریم . اما چه معیار و ملاکی ؟
برای اینکه اولین ملاک را تعیین کنیم بایستی یک سؤال مهم را بپرسیم و آن اینکه واقعاً بدن ما چرا احتیاج به لباس دارد و چه لباسی احتیاج او را برآورده می کند ؟
این سؤال را اینگونه می توان پاسخ داد که بدن ما به لحاظ ترکیب اندامی احتیاج به پوشش گری بنام لباس دارد ، بدن مردان و مخصوصاً بدن زنان ، یک سری زیبائیهایی دارد ، اما سنخیت این زیبائی ، از نوعی است که اگر پوشیده نشود مفسده انگیز است . حتی اگر بعضی اندامهای بدن که در نزد بعضی زشت و در نزد بعضی دیگر زیبا است را در نظر بگیریم ، سوای اینکه آنها را چه زشت بدانیم و چه زیبا ، امر مشترک بین آنها این است که اگر پوشیده نباشند ، مفسده انگیز خواهند بود .
پس اولین خاصیت لباس ، پوشش قسمتهای حساس بدن است و اگر خاصیت پوشش لباس را با خاصیت پوشش و تأمین نیازهای انسان توسط همسر مشابه در نظر بگیریم ،طبق این تشابه ، اولین و بدیهی ترین ضرورت احتیاج به همسر ، پوشش و تأمین نیاز جنسی توسط همسر است . اما شاید بتوان گفت که در غالب ازدواجها ، نسبت به تأمین این نیاز ، مشکلی نباشد اما همچنانکه لباسها میزان پوشش مختلفی دارند و برخی پوشش بیشتر و برخی پوشش کمتری را دارا هستند ـ و برخی لباسها فقط در حد پوشش دهنده اعضاء حساس بدن هستند ـ همسران نیز ممکن است اینگونه باشند ، یعنی برخی از ازدواج فقط همین جنبه ارضاء نیاز جنسی رایا متوجه هستند یا قادر به تإمین آن هستند و بیش از این نیاز در فکر چیز دیگری نیستند و اگر قبول کنیم که نیاز جنسی نسبت به سایر نیازهای بدن ، فقط یک جزء است ، تأمین نیاز جنسی به واسطه ازدواج نیز فقط جزئی از اهداف تشکیل زندگی می باشد و همانطور که لباس لازم است علاوه بر پوشش آن قسمتها ، سایر قسمتهای بدن را نیز بپوشاند همسر نیز لازم است علاوه بر تأمین آن نیاز به سایر نیازهای انسان نیز پاسخگو باشد و در فصل پیش اشاره شد که تأمین نیازهای عاطفی و احساسی ، اهمیتی به مراتب افزونتر از نیاز جنسی در طول یک دوره زندگی مشترک دارد .
نتیجتاً با توجه به تفاوت لباسها در میزان پوشش اندام بدن ، همسران نیز نسبت به پوشش نیازهای انسان متنوعند ، برخی فقط قادر به تأمین نیاز جنسی هستند اما نسبت به نیازهای عاطفی و … قدرت پوشش گری و تأمین کنندگی مناسبی را ندارند . پس اولین ملاک در انتخاب همسر این است که فرد با توجه به شناختی که از خویش دارد ـ و یا لازم است که به دست بیاورد ـ این سؤال را بپرسد که طرف مقابل قادر به تأمین چه نیازهایی از نیازهای انسان می باشد و آیا می تواند تأمین کننده نیاز عاطفی انسان هم باشد یا خیر ؟
در انتخاب همسر خوش سلیقه باشید!
- بهمن ۷, ۱۳۹۱
- ۰۰:۰۰
- بدون نظر
- تعداد بازدید 104 نفر
- برچسب ها : ازدواج, انتخاب, انتخاب همسر, جوان, دانستنیهای ازدواج, سلیقه, لباس, مشاوره, همسر