در این مطلب مربوط به حجاب می خواهیم برای شما درباره ضرورت پوشش اسلامی در قرآن و این که چه نوع پوششی توصیه شده است بپردازیم.
«حجاب» به معنای پرده، حاجب، پوشیدن و پنهان کردن و منع از وصول است.(۵) این واژه تنها به معنای پوشش ظاهری یا پوشاندن زن نیست و در اصل به مفهوم پنهان کردن زن از دید مرد بیگانه است. بدین سبب، هر پوششی حجاب نیست. حجاب پوششی است که از طریق پشت پرده واقع شدن تحقق یابد؛ ولی بر خلاف تصور عموم و نیز آنچه مشهور است، آیه حجاب(۶) در قرآن «وَ إِذا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتاعاً فَسْئَلُوهُنَّ مِنْ وَراءِ حِجابٍ…؛(۷) چون از زنان پیغمبر(ص) متاعی خواستید، از پس پرده بخواهید». درباره زنان آن حضرت و بیشتر به منظور مسائل سیاسی و اجتماعی فرود آمده است(۸) نه پوشش زن در مقابل نامحرم. به کارگیری کلمه «حجاب»(۹) در خصوص پوشش زن اصطلاحی نسبتاً جدید است و همین سبب گردیده بسیاری گمان کنند اسلام خواسته است زن همیشه پشت پرده و در خانه محبوس باشد و بیرون نرود؛(۱۰) یا مثل «ویل دورانت» بگویند: «این امر خود مبنای پرده پوشی در میان مسلمانان به شمار میرود»؛(۱۱) و یا مدّعی شوند حجاب به وسیله ایرانیان به مسلمانان و اعراب سرایت کرده است؛ در حالی که آیات مربوط به حجاب (پوشش اسلامی زنان در مقابل نامحرمان) قبل از مسلمان شدن ایرانیان نازل شده است. در عهد جاهلیت نیز – همان طور که ویل دورانت میگوید(۱۲) و کتب تفسیر شیعه و سنی(۱۳) تأیید میکند – اعراب چنین پوششی نداشتند و عادتشان تبرّج و خودنمایی بود که اسلام آن را ممنوع ساخت: «وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِیهِ الْأُولی.»(۱۴)
آنچه از قدیم به ویژه نزد فقها در بحث نماز (کتاب الصلوه) و ازدواج (کتاب النکاح) رواج داشته، واژه «ستر» و «ساتر» به معنای پوشش و وسیله پوشش زن در مقابل نامحرمان بوده است. بنابراین، وظیفه پوشش اسلامی بانوان به معنای حبس و زندانی کردن و قرار دادن آنان پشت پرده و در نتیجه عدم مشارکت این گروه عظیم در فعالیتهای اجتماعی نیست. این وظیفه بدان معنا است که زن در معاشرت با مردان بدنش را بپوشاند و به جلوه گری و خودنمایی نپردازد و مشارکتش در فعالیتها بر اصول انسانی و اسلامی استوار باشد.(۱۵)
ضرورت پوشش اسلامی در قرآن
پوشش اسلامی از احکام ضروری اسلام(۱۶) است و هیچ مسلمانی نمیتواند در آن تردید کند؛ زیرا هم قرآن مجید به آن تصریح کرده است و هم روایات بسیار بر وجوب آن گواهی میدهند. به همین جهت، فقیهان شیعه و سنی به اتّفاق به آن فتوا دادهاند. همان طور که نماز و روزه به دورانی خاص اختصاص ندارد، دستور پوشش نیز چنین است و ادعای عصری بودن آن بیدلیل و غیر کارشناسانه مینماید.
خداوند متعال در آیه ۳۰ سوره نور نخست به مردان مسلمان و سپس در آیه بعد به زنان مسلمان فرمان میدهد از چشم چرانی اجتناب کنند و در رعایت پوشش بدن از نامحرمان کوشا باشند: قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ یحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِک أَزْکی لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِما یصْنَعُونَ.
[ای پیامبر] به مردان مؤمن بگو دیدگان خود فرو خوابانند و عفت پیشه ساخته، دامن خود را از نگاه نامحرمان بپوشانند. این کار برای پاکی و پاکیزگیشان بهتر است و خداوند بدانچه میکنند، آگاه است».
«غضّ» در لغت عرب – چنان که مرحوم طبرسی در مجمع البیان(۱۷) و راغب اصفهانی در مفردات(۱۸) گفتهاند – به معنای «کاستن» است و «غضّ بصر» یعنی کاهش دادن نگاه نه بستن چشم. البتّه متعلق این فعل و اینکه از چه چیز چشمان خود را فرو بندند، ذکر نشده است؛ امّا با توجّه به سیاق آیات، به ویژه آیه بعد، روشن میگردد مقصود آن است که خیره خیره زنان نامحرم را تماشا نکنند و از چشم چرانی(۱۹) بپرهیزند. از سوی دیگر، ممکن است مقصود از «حفظ فرج» در این آیه پاکدامنی و حفظ آن از آلودگی به زنا و فحشا باشد؛ ولی عقیده مفسران اولیه اسلام و نیز مفاد روایات از جمله سخن امام صادق(ع)(۲۰) این است که مراد از «حفظ فرج» در همه آیات قرآن کریم پاکدامنی و حفظ آن از آلودگی به فحشا است؛ جز در این دو آیه که به معنای حفظ از نظر و وجوب پوشش در مقابل نامحرم است. آنگاه خداوند متعال فلسفه این آموزه را نظافت و پاکی روح میداند و بر خلاف اهل جاهلیت قدیم و جدید – مانند «برتراند راسل» که این ممنوعیت را یک نوع محرومیت و اخلاق بیمنطق و به اصطلاح «تابو» (تحریمهای ترس آور رایج در میان ملل وحشی) میداند – میگوید: این پوشش به منظور طهارت روح بشر از اینکه پیوسته درباره مسائل مربوط به اسافل اعضا بیندیشد،(۲۱) واجب شده است. سپس در آیه بعد میفرماید:
«وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ یحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا یبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْیضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلی جُیوبِهِنَّ وَ لا یبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبائِهِنَّ أَوْ آباءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنائِهِنَّ أَوْ أَبْناءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَنِی إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَنِی أَخَواتِهِنَّ أَوْ نِسائِهِنَّ أَوْ ما مَلَکتْ أَیمانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِینَ غَیرِ أُولِی الْإِرْبَهِ مِنَ الرِّجالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یظْهَرُوا عَلی عَوْراتِ النِّساءِ وَ لا یضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیعْلَمَ ما یخْفِینَ مِنْ زِینَتِهِنَّ وَ تُوبُوا إِلَی اللَّهِ جَمِیعاً أَیهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکمْ تُفْلِحُونَ؛
[ای پیامبر] به زنان مؤمن بگو دیدگان خود فرو خوابانند و عفت پیشه ساخته، دامن خود را از نگاه بیگانگان بپوشانند و زیور خویش را جز برای شوهران و سایر محارم آشکار نکنند، مگر آنچه پیدا است؛ و روسریهای خویش را به گریبانها اندازند تا سر و گردن و سینه و گوشها پوشیده باشد و پاهاشان را به زمین نکوبند تا آنچه از زینت پنهان میکنند، معلوم شود. ای بندگان مؤمن، همه به سوی خدا توبه کنید تا رستگار شوید».
در این آیه خداوند تعالی، در خصوص پوشش بانوان، آنچه را بر مردان مؤمن لازم است، به دو شکل گسترش میدهد:
۱. پوشیدگی سر و گردن؛ ۲. پوشاندن زینتها.
«خُمُر» جمع «خِمار» و به معنای روسری و سرپوش(۲۲) است. «جیوب» از واژه «جیب» به معنای قلب و سینه و گریبان است.(۲۳) در تفسیر مجمع البیان چنین میخوانیم: زنان مدینه اطراف روسریهای خود را به پشت سر میانداختند و سینه و گردن و گوشهای آنان آشکار میشد. بر اساس این آیه، موظف شدند اطراف روسری خود را به گریبانها بیندازند تا این مواضع نیز مستور باشد.(۲۴) فخر رازی یاد آور میشود: خداوند متعال با به کارگرفتن واژههای «ضَرب» و «عَلی» که مبالغه در القا را میرساند، در پی بیان لزوم پوشش کامل این نواحی است.(۲۵) ابن عبّاس در تفسیر این جمله میگوید: «یعنی زن مو و سینه و دور گردن و زیر گلوی خود را بپوشاند».(۲۶)
برخی ادّعا میکنند، حجاب به معنای مقابله با برهنگی را قبول داریم؛ ولی در هیج جای قرآن از پوشش مو سخن به میان نیامده است؛ نا درستی این سخن آشکار مینماید؛ زیرا، با چشم پوشی از گفتار ابن عبّاس و نیز شأن نزول آیه، این واقعیت که زنان مسلمان حتّی قبل از نزول این آیه موهای خود را میپوشاندند و آشکار بودن گردن و گوش و زیر گلو و گردنشان تنها مشکل به شمار میآمد، تردیدناپذیر است. در آیه از رو سری سخن به میان آمده است، باید پرسید: آیا روسری جز آنچه بر سر میافکنند و موها را میپوشانند، معنایی دارد. افزون بر این، حکم میزان پوشش در روایات متعدد وارد شده است.(۲۷) اگر قرار باشد مانند برخی از صحابه یا گروهی روشنفکر مآبان جدید فقط به قرآن اکتفا کنیم، در کشف جزئیات ضروریترین احکام مانند رکعات نماز نیز ناکام میمانیم.
در خصوص «زینت» پرسشی مهم مطرح است. آیا مفهوم آن واژه «زیور» فارسی (زینتهای جدا از بدن مانند جواهرات) را نیز در بر میگیرد یا تنها آرایشهای متصل به بدن، مانند سرمه و خضاب، را شامل میشود.؟(۲۸) در پاسخ باید گفت: حکم کلی آن است که خودآرایی جایز و خودنمایی در مقابل نامحرم ممنوع است.
آرایش امری فطری و طبیعی است(۲۹) و حسّ زیبایی دوستی سرچشمه پیدایش انواع هنرها در زندگی بشر شمرده میشود. این گرایش طبیعی، افزون بر آن که آثار مثبت روانی در دیگران پدید میآورد، به تحقق آثار گرانبهای روانی در شخص آراسته نیز میانجامد. آراستن خود و پرهیز از آشفتگی و پریشانی در نظام فکری و ذوق سلیم انسان ریشه دارد. پرهیز از خودآرایی نه دلیل وارستگی از قید نفس است و نه علامت بیاعتنایی به دنیا. وضع ژولیده و آشفته و عدم مراعات تمیزی و نظافت ظاهری، خود به خود شخصت افراد را در نگاه دیگران خوار میسازد و زبان طعن و توهین دشمن را میگشاید.(۳۰) بر این اساس، پوشیدن جامه زیبا، بهرهگیری از مسواک و شانه، روغن زدن به مو و گیسوان، معطر بودن، انگشتر فاخر به دست کردن و سرانجام آراستن خویش هنگام عبادت و معاشرت با مردم از مستحبات مؤکد و برنامههای روزانه مسلمانان است.(۳۱) حضرت امام حسن مجتبی(ع) بهترین جامههای خود را در نماز میپوشید و در پاسخ کسانی که سبب این کار را میپرسیدند، میفرمود: «اِنَّ اللَّهَ جَمیلٌ وَ یحِبُّ الْجَمالَ فَاَتَجمَّلُ لِرَبّی؛ خداوند زیبا است و زیبایی را دوست دارد. پس خود را برای پروردگارم زیبا میسازم».(۳۲)
بنابراین، خداوند زینت و خودآرایی را نهی نمیکند؛ آنچه در شرع مقدس ممنوع شده است، تبرّج و خودنمایی و تحریک و تهییج به وسیله آشکار ساختن زینت در محافل اجتماعی است؛ چنان که میفرماید: «وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِیهِ الْأُولی.»(۳۳)
و نیز میفرماید: «وَ لا یضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیعْلَمَ ما یخْفِینَ مِنْ زِینَتِهِنَّ.»(۳۴)
این آیه زنان عرب را که معمولاً خلخال به پا میکردند و برای اینکه بفهمانند خلخال گرانبها دارند، پای خود را محکم به زمین میکوفتند، از این کار نهی میکند. فقیه بزرگوار علامه مطهری میگوید: «از این دستور میتوان فهمید هر چیزی که موجب جلب توجّه مردان میگردد، مانند استعمال عطرهای تند و همچنین آرایشهای جالب نظر در چهره، ممنوع است. به طور کلی زن در معاشرت، نباید کاری بکند که موجب تحریک و تهیج و جلب توجّه مردان نامحرم گردد.»(۳۵)
در آیه ۳۱ سوره نور میفرماید: «وَ لا یبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها». زینتهای زن دو گونه است: یک نوع زینتی که مانند لباس و سرمه و انگشتر و دست بند آشکار است و پوشانیدن آن واجب نیست؛ و نوع دیگر زینتی که پنهان است مگر آن که عمداً بخواهد آن را آشکار سازد؛ مانند گوشوار و گردن بند. پوشانیدن این نوع زینت واجب است. البتّه استثناهایی دارد که بعداً بیان خواهد شد.(۳۶) قرآن کریم، با همین معیار، در خصوص پوشش بانوان سالمند و از کار افتاده که امید زناشویی ندارند، سهلگیری کرده، به آنها اجازه داده است روی سرها را برگیرند؛(۳۷) ولی در عین حال آنها نیز اجازه خودنمایی و تهییج ندارند: «وَ الْقَواعِدُ مِنَ النِّساءِ اللاَّتِی لا یرْجُونَ نِکاحاً فَلَیسَ عَلَیهِنَّ جُناحٌ أَنْ یضَعْنَ ثِیابَهُنَّ غَیرَ مُتَبَرِّجاتٍ بِزِینَهٍ».(۳۸)
آیات دیگری که با صراحت کامل دستور پوشش اسلامی و فلسفه آن را بیان میکنند، چنین است:
«یا أَیهَا النَّبِی قُلْ لِأَزْواجِک وَ بَناتِک وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِینَ یدْنِینَ عَلَیهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ذلِک أَدْنی أَنْ یعْرَفْنَ فَلا یؤْذَینَ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِیماً.
ای پیامبر، به زنان و دخترانت و به زنان مؤمنان بگو: پوششهای (روسری و چادر) خود را برخود فروتر گیرند. این برای آن که شناخته گردند و اذیت نشوند، [به احتیاط] نزدیکتر است؛ و خدا آمرزنده و مهربان است.(۳۹)
با این حال، ممکن است گروهی از ارازل و اوباش به هتک حیثیت زنان مؤمن ادامه دهند. در این صورت، حاکم اسلامی وظیفه دارد با شدت تمام با این افراد بیمار دل برخورد کند. بنابراین، مسأله حفظ پوشش و عدم مزاحمت برای بانوان تنها یک توصیه اخلاقی نیست و حکمی اسلامی و حکومتی به شمار میآید: «لَئِنْ لَمْ ینْتَهِ الْمُنافِقُونَ وَ الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَ الْمُرْجِفُونَ فِی الْمَدِینَهِ لَنُغْرِینَّک بِهِمْ ثُمَّ لا یجاوِرُونَک فِیها إِلاَّ قَلِیلاً * مَلْعُونِینَ أَینَما ثُقِفُوا أُخِذُوا وَ قُتِّلُوا تَقْتِیلاً؛ اگر منافقان و بیماردلان و کسانی که در شهر نگرانی به وجود میآورند، از کارهای خود دست برندارند، ما تو را علیه آنها بر خواهیم انگیخت و تو را سخت بر آنان مسلط میکنیم تا جز مدتی اندک در همسایگی تو زندگی نکنند؛ از رحمت خدا دور گردیدند و هر کجا یافت شوند دستگیر و به سختی گشته خواهند شد».(۴۰)
در این آیات، سه مطلب مهم قابل توجّه مینماید:
۱ – «جلباب» چیست و نزدیک کردن آن یعنی چه؟
۲ – فلسفه پوشش اسلامی
۳ – مجازات افراد مزاحم(۴۱)
چه نوع پوششی توصیه شده است؟
در مفهوم جلباب اختلاف نظر وجود دارد. آنچه، با توجّه به کتب لغت(۴۲) و گفتار مفسران شیعه مانند علامه طباطبایی(۴۳) و فیض کاشانی(۴۴) و اهل سنّت مانند قرطبی(۴۵) صحیحتر به نظر میرسد، آن است که «جلباب» ملحفه و پوششی چادر مانند است نه روسری و خمار. از ابن عبّاس و ابن مسعود روایت شده که منظور عبا است. پس جلباب لباس گشاد و پارچهای است که همه بدن را میپوشاند. ضمناً همان طور که مفسران بزرگ مانند شیخ طوسی و طبرسی فرمودهاند، در گذشته دو نوع روسری برای زنان معمول بود: روسریهای کوچک که آنها را «خِمار» یا «مقنعه» مینامیدند و معمولاً در خانه از آن استفاده میکردند؛ و روسریهای بزرگ که مخصوص بیرون خانه به شمار میآمد. زنان با این روسری بزرگ که جلباب خوانده میشد و از «مقنعه» بزرگتر و از «رداء» کوچکتر است و به چادر امروزین شباهت دارد، مو و تمام بدن خود را میپوشاندند.(۴۶)
نزدیک ساختن جلباب – «یدنین علیهنّ من جلابیبهنّ» – کنایه از پوشیدن چهره و سر و گردن با آن است.(۴۷) یعنی چنان نباشد که چادر یا رو پوشهای بزرگ (مانتو) تنها جنبه تشریفاتی و رسمی داشته باشدو همه پیکرشان را نپوشاند. زنان حق ندارند چنان چادر بپوشند که نشان دهد اهل پرهیز از معاشرت با مردان بیگانه نیستند؛ از نگاه چشمهای نامحرم نمیپرهیزند و از مصادیق «کاسیات عاریات»(۴۸) شمرده میشوند. قرآن فرمان میدهد: بانوان با مراقبت جامهشان را بر خود گیرند و آن را رها نکنند تا نشان دهد اهل عفاف و حفظ به شمار میآیند. تعلیل پایانی آیه نیز بیانگر همین امر است؛ یعنی آن پوششی مطلوب است که خود به خود دورباش ایجاد میکند و ناپاکدلان را نومید میسازد.(۴۹)
۲. چرا پوشش ضرورت دارد؟
خداوند متعال درباره علت ضرورت پوشش اسلامی میفرماید: «ذلِک أَدْنی أَنْ یعْرَفْنَ فَلا یؤْذَینَ.» برخی این آیه را چنین معنا کردهاند: «بدین وسیله شناخته میشوند آزادند نه کنیز؛ پس با آزار و تعقیب جوانان رو به رو نمیشوند. بنابراین، در عصر حاضر که مسأله بردگی از میان گرفته، این حکم نیز منتفی میشود؛ ولی باید گفت:(۵۰) ایجاد مزاحمت و آزار کنیزان نیز روا نیست. حقیقت آن است که وقتی زن پوشیده و با وقار از خانه بیرون رود و جانب عفاف و پاک دامنی را رعایت کند، فاسدان و مزاحمان جرأت هتک حیثیت او را در خود نمییابند. بیمار دلانی که در پی شکار میگردند، فرد دارای حریم را شکاری مناسب نمیبینند. در روایات آمده است: «المرأه ریحانه؛(۵۱) زن همچون ریحانه یا شاخه گلی ظریف است.» بیتردید اگر باغبان او را پاس ندارد، از دید و دست گلچین مصون نمیماند. قرآن کریم، زنان ایده آل را که در بهشت جای دارند، به مروارید محجوب و پوشیده در صدف تشبیه میکند: «کأَمْثالِ اللُّؤْلُؤِ الْمَکنُونِ.»(۵۲) افزون بر این، گاه آنها را به جواهرات اصیلی چون یاقوت و مرجان که جواهر فروشان در پوششی ویژه قرار میدهند تا همچون جواهرات بَدَلی به آسانی در دسترس این و آن قرار نگیرند و ارزش و قدرشان کاستی نپذیرد، تشبیه میکند.(۵۳) بر این اساس، مرحوم علامه طباطبایی(۵۴) همین تفسیر را بر میگزیند. استاد شهید مطهری در این باره میفرماید: «حرکات و سکنات انسان گاهی زباندار است. گاهی وضع لباس، راه رفتن، سخن گفتن زن معنا دار است و به زبانِ بیزبانی میگوید: دلت را به من بده، در آرزوی من باش، مرا تعقیب کن؛ گاهی بر عکس، با زبان بیزبانی میگوید: دست تعرّض از این حریم کوتاه است.»(۵۵)
پی نوشتها:
۱. انسانیت از دیدگاه اسلامی، مصطفوی، ص ۱۲۹.
۲. نحل (۱۶): ۸۰.
۳. سوره نور (۲۴): ۳۱ و ۳۰ و ۵۹؛ احزاب (۳۳): ۵۹ و ۶۰.
۴. سوره اعراف (۷): ۲۶.
۵. ر. ک: المفردات فی غرائب القرآن، راغب اصفهانی و قاموس قرآن، سید علی اکبر قرشی.
۶. در اصطلاح تاریخ و حدیث اسلامی، هر جا نام «آیه حجاب آمده است مقصود این است نه آیات سوره نور که در خصوص پوشش اسلامی است.
۷. احزاب (۳۳): ۵۳.
۸. مسأله حجاب، مرتضی مطهری، ص ۷۴.
۹. واژه حجاب هفت بار در قرآن کریم به کار رفته است؛ ولی هرگز به معنای حجابِ اسلامی مصطلح نیست.
۱۰. مسأله حجاب، ص ۷۳.
۱۱. تاریخ تمدن؛ ویل دورانت، مترجمان احمد آرام (و دیگران)، ج ۱، ص ۴۳۳ و ۴۳۴.
۱۲. مسأله حجاب، ص ۲۲.
۱۳. ر. ک: تفاسیر مجمع البیان (طبرسی) و کشّاف (ز مخشری) ذیل آیات ۳۳ احزاب و ۶۰ نور.
۱۴. سوره احزاب (۳۳): ۳۳.
۱۵. مسأله حجاب، ص ۷۳. نیز ر. ک: تفسیر نمونه، ج ۱۷، ص ۴۰۱ – ۴۰۳.
۱۶. اصل قانون حجاب اسلامی، صرفاً از ضروریات فقه نیست؛ بلکه از ضروریات دین مبین است؛ چه اینکه نصّ صریح قرآن بر آن گواهی میدهد و تنها ظهور آیات قرآن دلیل بر آن نیست تا جای اختلاف برداشت و محل تردید باشد.
۱۷. مجمع البیان فی تفسیر القرآن، طبرسی، ج ۷ – ۸، ص ۲۱۶.
۱۸. المفردات فی غریب القرآن؛ راغب اصفهانی، ص ۳۶۱.
۱۹. مسأله حجاب، ص ۱۲۵ – ۱۲۸.
۲۰. تفسیر مجمع البیان، ص ۲۱۶ و ۲۱۷.
۲۱. مسأله حجاب، ص ۱۲۹.
۲۲. المفردات فی غرائب القرآن، ص ۱۵۹؛ مجمع البیان، ص ۲۱۷.
۲۳. مجمع البیان، ص ۲۱۷.
۲۴. همان.
۲۵. التفسیر الکبیر، ج ۲۳، ص ۱۷۹.
۲۶. مجمع البیان، ص ۲۱۷. (قال ابن عبّاس: تفطّی شعرها و صدرها و ترائبها و سوالفها).
۲۷. ر. ک: تفسیر الصافی، فیض کاشانی، ج ۳، ص ۴۳۰ و ۴۳۱.
۲۸. مسأله حجاب، ص ۱۳۱.
۲۹. علامه طباطبائی(ره) در تفسیر آیه ۳۲ سوره اعراف میفرماید: خدای متعال در این آیه زینتهایی را معرفی میکند که برای بندگان ایجاد و آنان را فطرتاً به وجود آن زینتها و استعمال و استفاده از آنها ملهم کرده است؛ و روشن است که فطرت جز به چیزهایی که وجود و بقای انسان نیازمند آن است، الهام نمیکند. (ر. ک: المیزان، ج ۸، ص ۷۹)
۳۰. آیین بهزیستی در اسلام، احمد صبور اردوبادی، ج ۱ (جنس پوشاک)، ص ۵۷.
۳۱. حلیه المتقین، محمدباقر مجلسی، ص ۳ – ۵ و ۱۰ – ۱۲ و ۹۱ – ۱۰۷.
۳۲. مجمع البیان، ج ۴ – ۳، ص ۶۷۳.
۳۳. سوره احزاب(۳۳): ۳۳.
۳۴. سوره نور(۲۴): ۳۱.
۳۵. مسأله حجاب، ص ۱۴۶ – ۱۴۷.
۳۶. ر. ک: تفسیر الصافی، ج ۳، ص ۴۳۰ و ۴۳۱.
۳۷. وسایل الشیعه، حر عاملی، ج ۱۴، ص ۱۴۰.
۳۸. سوره نور (۲۴): ۶۰.
۳۹. سوره احزاب(۳۳): ۵۹.
۴۰. سوره احزاب (۳۳): ۶۰ و ۶۱.
۴۱. مجازات این گونه افراد از نظر اسلام بسیار شدید است و بعد از ارشاد و امر به معروف و نهی از منکر، چنانچه این بیماردلان از عمل زشت خویش دست برندارند، باید از جامعه اسلامی تبعید شوند؛(مسأله حجاب، ص ۱۶۴) و در صورت استمرار، در ردیف محاربان با حکومت اسلامی جای میگیرند و به حکم قرآن اعدام میگردند. (المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۸، ص ۳۶۱ و ۳۶۲)
۴۲. ر. ک: مسأله حجاب، ص ۱۵۸ و ۱۵۹؛ قاموس قرآن، قرشی، ج ۲، ص ۴۱ و ۴۲. (این کتابها کلمات اهل لغت را ذکر کردهاند؛ مانند تعبیر به «الجلباب: القمیص أوالثواب الواسع» یا «الجلباب ثوب اوسع من الخمار دون الردّاء تُغطّی به المرأه رأسها و صدرها)
۴۳. المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۱۶، ص ۳۶۱. (هو ثوب تشتمل به المرأه فیغطّی جمیع بدنها)
۴۴. تفسیر الصافی، فیض کاشانی، ج ۴، ص ۲۰۳.
۴۵. الجامع لأحکام القرآن، قرطبی، ج ۱۴؛ ص ۱۵۶.
۴۶. درباره جلباب گفتهاند: آن روسری خاصی که بانوان هنگامی که برای کاری به خارج از منزل میروند، سر و روی خود را با آن میپوشند؛ «الجلباب خمارالمرأه الذی یفطّی رأسها و وجهها اذا خرجت لحاجه» (التبیان فی تفسیر القرآن، طوسی ج ۸، ص ۳۶۱؛ مجمع البیان، ج ۸ – ۷، ص ۵۷۸)
۴۷. مجمع البیان، ص ۵۸۰؛ المیزان، ج ۱۶، ص ۳۶۱.
۴۸. زنانی که ظاهراً پوشیده هستند ولی در واقع برهنهاند، روی عن رسول اللّه(ص): صنفان من اهل النار لم أرهما قوم معهم سیاط کأذناب البقر یضربون بها الناس و نساء کاسیات عاریات، ممیلات مائلات، رؤسهنّ کأسنمه البُخت المائله….» (میزان الحکمه، ری شهری، ج ۲، ص ۲۵۹)
۴۹. مسأله حجاب، ص ۱۶۰ و ۱۶۱.
۵۰. آسیبشناسی حجاب، ص ۱۹
۵۱. وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص ۱۲۰.
۵۲. سوره واقعه(۵۶): ۲۳.
۵۳. گستره عفاف به گستردگی زندگی، حمیده عامری، کتاب زنان، شورای فرهنگی اجتماعی زنان، ش ۱۲، ص ۱۱۷.
۵۴. المیزان، ج ۸، ص ۳۶۱.
۵۵. مسأله حجاب، ص ۱۶۳.