برای پاسخ به این سؤال، بیان نکات در قالب سؤال لازم است:
۱. منظور از روابط بین زن و مرد چیست؟
۲. منظور از روابط اجتماعی چیست؟
۳. آیا روابط اجتماعی، مستلزم رابطه زن با مرد است و اگر چنین است، این روابط چگونه باید باشد؟
روابط بین زن و مرد، به صورتهای زیر، متصور است:
۱. رابطه زن و شوهری.
۲. رابطه علمی.
۳. رابطه حرفهای و شغلی.
۴. رابطه دوستانه.
رابطه زن و شوهری
اگر رابطه زن و شوهر بر اساس موازین شرعی و عقد رسمی، تحقق پیدا کند، مورد تأیید و تأکید اسلام میباشد که دهها آیه و صدها روایت از معصومین در مورد اهمیت ازدواج و روابط زناشویی، شاهد بر این مدعاست. خانواده، مهمترین کانون و نهاد اجتماعی است که با ازدواج و رابطه زن و مرد، شکل میگیرد. بنابراین، از نظر اسلام، این نوع رابطه اجتماعی، مشروع و مورد تأکید است و زن و مرد، هر دو، در شکلگیری آن سهیمند.
رابطه علمی بین زن و مرد
این نوع رابطه، با حفظ موازین شرعی و رعایت حدود الهی از ناحیه زن و مرد، مجاز است و بهترین مصداق بارز آن، رابطه بین استاد و شاگرد است؛ اعم از این که استاد، زن باشد و شاگرد، مرد یا شاگرد، زن باشد و استاد، مرد. آن چه مهم است، رعایت موازین شرعی است. اگر احکام الهی مراعات شود، این نوع رابطه، نه تنها مجاز است، بلکه مورد تأکید اسلام است و اگر حدود الهی مراعات نشود و حریمهای بین محرم و نامحرم شکسته شود، اسلام از این رابطه، ناخشنود است و از آن، نهی میکند؛ زیرا به ضرر زن، مرد و جامعه است.
رابطه شغلی و حرفهای
فعالیتهای شغلی موجود در جامعه، به سه دسته تقسیم میشوند:
۱. شغلهایی که الزاماً بر عهده زنان است و با وجود زنان، جایز نیست که مردان، آن شغلها را انتخاب کنند؛ مثل شغل مامایی و کارهایی که جنبه زنانه محض دارد. در این گونه موارد، اسلام تأکید میکند که شغلهای حساس و مهمی را که مربوط به بانوان است، خودشان بر عهده گیرند طبعاً نوع رابطه شغلی، در این جا، بین زنان است و مردان، حق ورود به این مشاغل را ندارند؛ مگر در شرایط ضروری.
۲. شغلهایی که مخصوص مردان است؛ مثل کارهای شاق و سختی که با فیزیک بدن زن و روحیات او سازگار نیست و طبیعی است که پذیرفتن این گونه کارها که برای زن یا جنین او ضرر داشته باشد، جایز نیست.
۳. شغلهایی که مشترک بین زنان و مردان است که اکثر موارد و بیشتر کارها، تقریباً بین زن و مرد مشترک است. در این گونه کارها، اگر زن و مرد، ضوابط شرعی را رعایت کنند و مرتکب عمل حرامی نشوند، میتوانند با هم مشارکت فعال داشته باشند؛ مانند نمایندگی مجلس، معلمی و صدها کار دیگر.
رابطه دوستی بین دختر و پسر
این نوع رابطه، از نظر اسلام حرام است و قرآن از دوستی بین دختر و پسر و این گونه روابط، نهی کرده است؛ زیرا عفت عمومی جامعه، با این گونه روابط، آسیب جدی میبیند؛ پایههای ازدواج و خانواده سست میشود و صدها مفسده اخلاقی برای دختر، پسر و جامعه دارد. بدون تردید، اگر ائمه علیهمالسلام از حضور زنان در جامعه نهی کردهاند، این نهی، کلی و مطلق نیست؛ بلکه سیره عملی آنها به این امر مطلق، تخصیص میزند و نشان میدهد که منظور آنان، این نیست که زنان، مطلقاً نباید در امور اجتماعی مشارکت داشته باشند؛ بلکه منظور آنها این است که زنان، بدون دلیل موجه، نباید در میان مردان و مقابل چشم آنها قرار گیرند و در صورت لزوم، باید حضورشان در حد نیاز و ضرورت باشد و زائد بر آن، به صلاح زنان و جامعه نیست؛ زیرا میتواند مفسدههای زیادی داشته باشد.
نکته دیگری که باید به آن توجه کرد، این است که اجتماعی بودن زنان و داشتن جایگاه اجتماعی، مستلزم حضور بیرویه و بدون دلیل در میان مردان نیست؛ بلکه خود زنان میتوانند تشکلهای اجتماعی – فرهنگی داشته باشند و در این تشکلها، در زمینههای گوناگون، حضور فعال داشته باشند. بنابراین، اسلام از حضور و مشارکت زنان در مسائل اجتماعی، نهی نمیکند؛ ضوابط، قوانین و حدود این حضور را مشخص میکند و این، به خاطر مصونیت زنان از آسیبهای اجتماعی است و از سوی دیگر، به خاطر مصون ماندن جامعه از آسیبهایی است که از ناحیه زنان و مردان فرصتطلب، به وجود میآید. بنابراین، هیچ تناقضی بین آموزههای دینی وجود ندارد و همه آنها، هماهنگ با یکدیگر و متناسب با نیاز جامعه انسانی است.
با توجه به شرایط خاص دوران جوانی و طولانی بودن دوران تجرد اغلب دانشجویان و خطرات جدی تمایلات آشکار و پنهان غرائز نفسانی، لازم است برادران و خواهران دانشجو، روابط خود را از نظر کمی و کیفی تحت کنترل قرار دهند و در سطح ضرورت، حفظ کنند. بنابراین، توصیه ما این است که به نکات زیر توجه کرده، حتماً به آنها عمل کنید:
۱. اگر ضرورتی ایجاب نمیکند، از ایجاد رابطه با نامحرم، پرهیز شود و خواهران دانشجو، در مقابل افراد نامحرم، رفتاری متکبرانه داشته باشند؛ نه رفتاری صمیمانه. در احکام شرعی آمده است که در غیر ضرورت، مکروه است که مرد با زن، همصحبت شود؛ مخصوصاً مرد و زن جوان که علت آن این است که چه بسا همین همصحبت شدنها، غرایز جنسی افراد را تحریک کند و یک الفت و محبت شهوانی بین مرد و زن ایجاد گردد و نقطه آغازی برای غوطهور شدن در انحراف و فساد شود. در هر حال، انسان باید دقیقاً درون خود را بکاود و باطنش را عمیقاً مطالعه کند تا بفهمد که صحبت کردن با افراد نامحرم، چه ضرورتی برای او دارد.
۲. در صورت ناچاری و ضرورت، روابط با نامحرم، تا آن جا که به شکستن حریم احکام الهی منجر نشود، اشکالی ندارد. بنابراین، گفتوگو و نگاههای متعارف و بدون قصد لذت و ریبه، اشکالی ندارد؛ اما با این حال، لازم است که ارتباط در کلاسها، به گونهای باشد که کمترین اختلاط پدید آید و در معاشرت و گفتوگو، هنجارهای شرعی زیر رعایت شود:
– از گفتوگوهای تحریک کننده پرهیز شود.
– از نگاههای آلوده و شهوانی خودداری شود.
– حجاب شرعی رعایت شود.
– قصد تلذذ و ریبه در کار نباشد.
– دو نفر نامحرم، در محیط بسته، تنها نمانند. بنابراین، سعی کنید خود را عادت دهید تا هنگام صحبت با نامحرم، به او نگاه نکنید و به هیچ قسمتی از بدن او خیره نشوید و قسمتهای باز و پوشیده، برایتان کاملاً مساوی فرض شوند و این مسأله را با تکرار و تلقین، ادامه دهید و نیز در همه حال، خدا را ناظر بر اعمال و رفتار خود بدانید و عفت و حیا را فراموش نکنید.