راههای نوین همسرگزینی

راههاي نوين همسرگزيني

پروردگار عالم انسان را به گونه ای آفرید که بدون همسر ناقص است و برای رشد و تعالی و پاسخگویی درست به نیازهای روحی و جسمی، نیازمند تشکیل خانواده است، در سایه ازدواج انسان به اهدافی چون آرامش و سکون و تکمیل و تکامل فردی و ا جتماعی،‌تامین نیازهای جنسی و روانی و بقای نسل دست می یابد. آنچه در این میان از اهمیت بالایی برخوردار است راه صحیح شناخت و انتخاب همسری است.
بدون تردید زوج های جوان باید با دیدی بازو و آشنایی کامل از استعدادها و خصوصیات اخلاقی و فرهنگی یکدیگر، زندگی مشترک خود را آغاز کنند تا در فراز و نشیب زندگی، با همراهی و همدلی مشکلات را پشت سر بگذارند، در اسلام نیز همسطح بودن زن و شوهر مورد تاکید قرار گرفته است اما نکته اصلی در این است که آیا ارتباط و دوستی قبل ازدواج به وسیله آشنایی های خیابانی و تلفنی و یابه واسطه اینترنت – که متاسفانه امروز در برخی محافل تروجی و تبلیغ می شود – میتواند شناخت کامل را تامین کند و جوانان را به سوی کانونی سرشار از عشق و تفاهم و ایثار سوق دهد یا خیر؟
درآغاز باید به این نکته توجه کرد که چه شناختی تفاهم و درک متقابل را به همراه خواهد داشت و یکرنگی و یکدلی لازم را در زندگی به وجود خواهد آورد.
واضح است زمانی شناخت کامل و دقیق به دست می آید که با عقل و خرد، فرد مقابل را از جهات مختلف مورد ارزیابی قرار دهیم درضمن باید تلاشهای شناختی خویش را به گونه یی تحت کنترل درآوریم که از کجروی در اندیشه مصون بمانیم و در نتیجه، به شناخت با بازشناسی صحیح از یکدیگر راه یابیم. سه عامل سبب شناخت صحیح و حفظ از اشتباه است.
ارزشیابی کفایت ادله و شواهد: دلایلی که برای دست یافتن به نتیجه تدارک شده ارزیابی می گردد و از جهت کفایت مورد بازبینی قرار می گیرد (عقل و روزی).
برخورداری از علم: احاطه علمی و برخورداری از اطلاعات گسترده، این امکان را برای فدر فراهم می آورد که موارد بیشتر برای ترکیب و مقایسه مطالب در اختیار داشته باشد و از این رو به شناختی عمیق تر دست یابد و امکان عقل ورزی بیشتری خواهد داشت.
کنترل حب و بغض: عقل ورزی مستلزم آن است که از دخالت های انحراف آمیز حب و بغض، جلوگیری شود زیرا همانگونه که دشمنی مانع از دیدن قوت ها است، دوستی و احساسات عاطفی مانع بازشناسی ضعف ما است.
حال، بسی روشن است که دوستی های خیابانی و تلفنی و یا به وسیله اینترنت از آنجا که افراد در هاله یی از احساسات و عواطف غوطه ورند و در پی فردی هستد که با ساخته های ذهنی شان مطابق باشد در ارکان شناخت ناتمام است و کوری حاصل از احساس محبت و علاقه پیدا کردن فرد و ارتباط با او، حاکم است و با شور و هیجان جوانی همراه می گردد، حس واقعیت آزمایی ضعیف شده و درمقابل، حالت های کام بخشانه، بسیار قوی می گردند. بویژه زمانی که پای زیبایی و جذابیت های جسمانی به میان آید.
دکتر روانشناسی پیرامون همین مطلب می گوید: در یکسری تحقیقات، به مردان مورد آزمایش گفتند که در اینجا دو خط تلفن وجوددارد؛ با یکی از آنها با خانمی زیبا صحبت می کنید و با دیگری با خانمی زشت.
هنگام صحبت با خانم زیبا آنها فکر می کردند که او باهوشتر است و مثلا معاشرتی هم است و لذا خود اینها در صحبت با او معاشرتی می شدند و سعی می کردند جذابتر جلوه کنند؛ یعنی هر دو طرف بهتری چیزهایشان را در ویترین می گذارند و این ویترین ها هستند که با هم صحبت می کنند. هنگامی که دست از پیشگویی کام بخشانه برداریم انتظاراتمان هم متفاوت خواهد بود، یعنی هنگامی که با واقعیت ها روبرو می شویم، حس می کنیم معشوق چهره اش عوض شده است.
در نتیجه از آنجا که دراین گونه ارتباط ها هویت های بدلیل و ساختگی عرضه می شود نمی تواند طرفین را از الزام های درونی نسبت به عشق، محبت، خانواده و به دوش کشیدن یک عمر احساس مسوولیت و بخصوص از مقدار ظرفیت های روانی و عاطفی یکدیگر با خبر سازد، بلکه این آشنایی، سطحی و املا عاطفی است و حرف هایی هم که در آن مقطع رد و بدل می شود به همینگونه است است و در آنها از اصول موثر در شناخت، خبری نیست بویژه در ارتباط تلفن و یا اینترنتی که ازمواجهه حسی و مستقیم بی بهره است.
اگر سری به هفته نامه و مجلات خانوادگی بزنیم، صفحات همراز و پزشک مشاور، مملو از غمنامه هایی است که دختر و پسرها از دوستی و ازدواج های ناکام خود نوشته اند. بسیاری از ایشان، وقتی شور و اشتیاق اولیه شان فرو نشست و با واقعیت های زندگی، بیشتر روبه رو شدند، با یکدیگر احساس نوعی بیگانگی و غرابت کرده و با عدم تفاهم در زندگی مشترک مواجه شده اند.
دکتر جامعه شناسی پیرامون ضعف این پیوندها می گوید: جوانانی که همدیگر را در پارک و خیابان ها می یابند یا از طریق تماس تلفنی به همدیگر علاقه مند می شوند، اصولا مبنا و اساس علاقه مندی خود را بر همان نگاه های اولیه پایه گذاری می کنند و این عشق و علاقه وقتی ظاهری باشد قاعدتا بعد از مدت زمانی به تحلیل می رود، لذا می بینیم که اغلب چنین ازدواج هایی حتی بعد از مدت زمان کوتاهی (کمتر از دو سال) به طلاق می انجامد.
برای شناخت لازم باید بر بافت خانوادگی، فرهنگی، اقلیمی، شرایط محیطی که فرد در آن رشد یافته، میزان تحصیلات و شاخص هایی از این قبیل، دقت و مطالعه کرد تا طرفین زمینه های تفاهم را بازشناسی کنند. بسیار ساده انگاری است که انسان به کسی اعتماد کند که به صرف «دیدن عکس دختری در اینترنت بلافاصله پیام داده و خواستگاری کند و مدعی باشد نیمی از ثروت خود را از دست بدهد و به کشوری دیگر سفر کند» اگر هم چنین موردی وجود داشته باشد می تواند به عنوان ملاک عمومی و قانونی همگانی در امر ازدواج باشد.
ازدواج و همدلی و همراهی در فراز و نشیب زندگی شناختی بسیار عمیق و فراتر از این دست مسائل نیاز دارد. البته اگر دختر و پسر پس از مطالعه دقیق بر عوامل ایجاد شناخت به تفاهم رسیده و قصد ازدواج داشته باشند می توانند با هماهنگی خانواده ها برای اطمینان و ایجاد هماهنگی و همسانی بیشتر با نامزدی شرعی (عقد موقت) به خواست خود برسند، بدین ترتیب طرفین با راهیابی به مقصود از طریق مواجهه حسی و نظری از راه صحیح و موردپسند عرف و شرع به شناخت کاملی از یکدیگر خواهند رسید.
به امید آنکه رسانه ها به جای ارایه الگوی ناصحیح و مردود در انظار کارشناسان علوم تربیتی و اجتماعی و خلاف شرع آن هم بهاسم استفاده از پدیده اطلاع رسانی جدید و به جای معرفی سایت ها و راههای بی ارزش و گمراه کننده و تبلیغ ضدارزش ها به وظیفه خطیر خود توجه بیشتری کرده و جوانان را به سوی راههایی علمی و مطابق با علم و اخلاق آشنا سازند.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا