توبه دری است باز و گشاده به سوی رحمت الهی که همیشه بر روی بندگان خداوند باز است. گویا خداوند به دنبال بهانهای میگردد که بندگانش را از بیابان تاریک نادانی به درون شهر رحمت خود راهنمایی کند.
نیمنگاهی به آثار توبه ذهن انسان را به تحیر وامیدارد. زیرا توبه قانونهای عجیب و غریبی دارد که گاهی حسابش با چرتکههای دنیایی جور درنمیآید.
اینکه خداوند گناهان توبهکننده را میبخشد و میآمرزد، عجیب است اما قابلپذیرش (آلعمران، ۸۹). اینکه گناهان او را از صفحه دل و نامه اعمالش محو میکند، شگفتآور است اما پذیرفتنی (سوره تحریم، آیه ۸). اینکه توبه زمینهساز برخورداری از رحمت الهی است، تعجببرانگیز است اما خوشآیند و قابلفهم (سوره هود، آیه ۹۰). اما اینکه خداوند پس از محو گناهان توبهکننده، آنها را تبدیل به حسنات میکند، با حساب و کتاب هیچ آدمی جور درنمیآید. خداوند در قرآن میفرماید:
إِلاَّ مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صالِحاً فَأُوْلئِک یبَدِّلُ اللَّهُ سَیئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحیما. (سوره فرقان، آیه ۷۰)
مگر کسانی که توبه کنند و ایمان آورند و عمل صالح انجام دهند که خداوند گناهان آنان را به حسنات مبدّل میکند و خداوند همواره آمرزنده و مهربان بوده است!
چگونه ممکن است انسانی که غرق در گناه است، با گفتن یک جمله استغفار، توبه کند و همه کارهای زشتش تبدیل به گل و بلبل شود؟ آیا این با عدل خداوند سازگار است؟
ما این سؤال را با سؤال دیگری پاسخ میدهیم. چگونه ممکن است در یک گلخانه زیبا از میان کود بدبوی حیوانی گلهایی خوشرنگ و خوشبو بروید؟ گلهایی که شامه را مست بوی خوش میکند و چشمها را خمار رنگ و جلوه زیبای خود.
آری، اگر انسان بتواند در میان لاشههای بدبوی گناه، بذر پرارزش توبه را بکارد، پس از چندی گل خوشبوی حسنات را خواهد کاوید.
البته باید دانست که به این راحتیها هم نیست. صبر میخواهد و تحمل. تلاش میخواهد و تکاپو.
توبهکننده باید همانند باغبانی دلسوز به دل خود رسیدگی کند و گلهای خوشبوی خیرات را به ثمر برساند. میبینید که این با عدل خدا هم سازگار است. زیرا انسان با تلاش خود به نتیجه دلخواهش میرسد. قانون خدا هم این است که «لَیسَ لِلإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعی»(سوره نجم، آیه ۳۹)
چگونه ممکن است انسانی که غرق در گناه است، با گفتن یک جمله استغفار، توبه کند و همه کارهای زشتش تبدیل به گل و بلبل شود؟ آیا این با عدل خداوند سازگار است؟
بیایید یک بار دیگر به شرایطی که در این آیه برای تبدیل گناهان به حسنات گذاشته شده، توجه کنیم. خداوند سه شرط را برای این تبدیل خوشآیند قرار داده است. اول: توبه، دوم: ایمان و سوم: عمل صالح. بنابراین توبه باید چنان قوی و قدرتمند باشد که شاخههای ایمان را به سوی آسمان بکشاند و در نهایت عمل صالح را به بار آورد. پس توبه زبانی یا توبه بیحال و بیرمق چنین تأثیر اعجابانگیزی را نخواهد داشت.
گاهی هم یک خوی نیکو چنان راه نجات را هموار میکند که زشتیها به خوبی و زیبایی مبدل میشود. درست مثل خورشیدی که میتابد و سیارههای تاریک و بیروح را درخشان میکند.
امام رضا علیهالسلام فرمود: به پیامبر صلّی الله علیه و آله گفته شد: فلانی انسان بدبختی است. زیرا بسیاری از گناهان را مرتکب شده است. پیامبر فرمود: هرگز چنین نیست که شما میگویید. بلکه او نجات یافت و به حسن عاقبت رسید و گناهانش از بین رفت و «به حسنات تبدیل شد». زیرا او روزی از راهی میگذشت، مؤمنی را دید که عورتش پیدا بود و خود متوجّه نبود. (گویا خواب بوده است) این شخص بدن او را پوشاند و برای آن که خجالت نکشد او را باخبر نکرد.
وقتی آن مؤمن متوجّه شد، در حقّ او چنین دعا کرد: خداوند به تو پاداش بسیار عطا کند. آخرت تو را با خیر همراه سازد و در حساب با تو مناقشه و سختگیری نکند. خداوند دعای آن مؤمن را در حقّ آن شخص، مستجاب فرمود و او خوشعاقبت شد.
وقتی که این مژده پیامبر اکرم به آن گناهکار رسید، او از همه گناهانش توبه کرد و اهل طاعت خدا شد. پس از یک هفته که گروهی از دشمنان اسلام به مدینه حمله کردند، پیامبر دستور دفاع داد. آن مرد نیز همراه با دیگر مسلمانان برای دفاع آماده شد و در درگیری با دشمنان به شهادت رسید و عاقبتش به خیر و سعادت ختم گردید. (بحارالانوار، ج ۵، ص ۱۵۵)
پرسش پراهمیتی که در مورد تبدیل گناهان به حسنات وجود دارد، کیفیت و چگونگی آن است؟ آیا در دنیا است یا آخرت؟ تغییر در خود اعمال است یا عقاب آن؟
در مورد چگونگی این مسئله، احتمالاتی گفته شده است که همه آنها میتواند قابل قبول باشد. زیرا زوایای متفاوتی که در هر یک از این نظرات وجود دارد، دیدگاههای گوناگونی را ساخته است.
۱ ـ دگرگونی اعمال در دنیا
هنگامی که انسان توبه میکند و به خدا ایمان میآورد، دگرگونی عمیقی در سراسر وجودش پیدا میشود. این تحول و انقلاب درونی اعمال زشت گذشته را در آینده تبدیل به کارهای نیک میکند. اگر در گذشته مرتکب قتل نفس میشد در آینده دفاع از مظلومان و مبارزه با ظالمان را جای آن میگذارد و اگر زناکار بود، عفیف و پاکدامن میشود. باید توجه داشت که این دگرگونی توفیقی است الهی که در سایه ایمان و توبه پدیدار گشته است. (الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج ۵، ص ۷)
اگر انسان بتواند در میان لاشههای بدبوی گناه، بذر پرارزش توبه را بکارد، پس از چندی گل خوشبوی حسنات را خواهد کاوید. البته باید دانست که به این راحتیها هم نیست. صبر میخواهد و تحمل. تلاش میخواهد و تکاپو.
توبهکننده باید همانند باغبانی دلسوز به دل خود رسیدگی کند و گلهای خوشبوی خیرات را به ثمر برساند. میبینید که این با عدل خدا هم سازگار است. زیرا انسان با تلاش خود به نتیجه دلخواهش میرسد. قانون خدا هم این است که «لَیسَ لِلإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعی»(سوره نجم، آیه ۳۹)
۲ ـ دگرگونی اعمال در آخرت
خداوند به لطف و کرمش بعد از توبه، گناهان را محو میکند و به جای آن حسنات مینشاند. ابوذر نقل میکند که پیامبر فرمود:
روز قیامت که میشود بعضی از افراد را حاضر میکنند. خداوند دستور میدهد گناهان صغیره او را به او عرضه کنید و کبیرهها را بپوشانید. به او گفته میشود تو در فلان روز فلان گناه صغیره را انجام دادی و او به آن اعتراف میکند ولی قلبش از کبائر ترسان و لرزان است.
در اینجا هر گاه خدا بخواهد به او لطفی کند دستور میدهد بجای هر گناهی حسنهای به او بدهید. عرض میکند پروردگارا! من گناهان مهمی داشتم که آنها را در اینجا نمیبینم.
ابوذر میگوید: در این هنگام پیامبر (ص) از شدت شادی و سرور چنان خندید که دندانهای او نمایان شد و سپس همین آیه را تلاوت فرمود. (نور الثقلین، ج ۴، ص ۳۳)
۳ ـ دگرگونی عقاب اعمال به ثواب
هنگامی که انسان توبه میکند و در دل از گناه خود پشیمان میگردد، خداوند به پاس توبه او از مجازات گناهان او میگذرد و به جای آن پاداش اعمال نیک به او اهدا میکند. (مفاتیح الغیب -تفسیر کبیر فخر رازی-، ج ۲۴، ص ۴۸۵)
۴ ـ دگرگونی ملکه بدی به ملکه خوبی
توبه تغییر درونی انسانهایی است که خود را از بدیها به سوی خوبیها سوق میدهند. خداوند هم حرکت آنها را تکمیل نموده، عادات زشت آنها را به عادات نیک مبدل میکند. (منهج الصادقین، ج ۶، ص ۴۲۱)
۵ ـ دگرگونی آثار سوء اعمال به آثار خیر در سایه تغییر خود اعمال
تفاوت اعمال انسان در موافقت و مخالفت آن با گفته خدا است. وگرنه در ظاهر تفاوتی میان روزی حلال و حرام و یا ازدواج و زنا وجود ندارد. بنابراین منظور از گناهان، خود اعمالی که انسان انجام میدهد نیست، بلکه آثار سویی است که از آن بر روح و جان انسان مینشیند.
هنگامی که نفس ناپاک انسان با توبه، ایمان و عمل صالح به ذاتی پاکیزه تبدیل میشود، آثار سوء آن نیز از روح و جانش برچیده میشود و تبدیل به آثار خیر میگردد. چراکه این آثار باید با نفس پاکیزه توبهکننده تناسب داشته باشد. (المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۱۵، ص ۲۴)
سید مصطفی بهشتی – گروه دین و اندیشه تبیان