شب آویز

شب آویز

 و اگر از عمر دنیا تنها یک روز مانده باشد، خداوند بر آن روز آن میزان بیفزاید که در آن، مردی از آل محمد قیام کند که دنیا را خانه عدل و داد کند همانطور که جایگاه ظلم و جور شده بود

… یملا الارض قسطا و عدلا کما ملئت ظلما و جورا …

خیال روی او را دمی در کارگاه دل به میهمانی اندیشه فرا خواندم …

 من و امام من، حکایت ظلمت است در مقابل پرده های نور …

او چه کند و به چه ماند و من چه کنم و به چه مانم؟

 … یملا الارض قسطا و عدلا کما ملئت ظلما و جورا …

اگر ظلم، ضایع نمودن حق خویش است و جور، جفا در حق دیگران، و او می آید که طومار ظلم و جور را در هم پیچد، مرا که عمری است در کار ظلم و جورم با او چه کار؟

 و در این اندیشه بودم که اگر او بیاید، من و زندگانی من به چه راهی خواهند رفت؟

پس: تا من چنینم و او چنان، ….. خدا کند که نیاید

 در دست کس چو نیست حصول لقای او  ……  آن به که کار خود به عنایت رها کنند

حالی درون پرده ز مهرش زنند لاف        ……  تا آن زمان که پرده بر افتد چه ها کنند؟

گر طالب رضای امامی به علم کوش     …..     اهل نظر معامله با آشنا کنند …

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا