شرایط گزینش همسر از دیدگاه اسلام

شرايط گزينش همسر از ديدگاه اسلام

از مراحل مهم زندگى هر فرد، مرحله ی مهم گزینش همسر است که فرد باید تقریبا تا پایان عمر، پیامدهای انتخاب خود را بپذیرد. برخى مسائلى که در این مرحله براى فرد مطرح است، از این قرارند: ملاکهاى گزینش همسر، چگونگى رعایت نظریات والدین در عین حفظ استقلال در تصمیم گیرى و آمادگى، و رشد و پختگى لازم براى ازدواج. یکى از ویژگى هاى روانى نوجوانان و جوانان، شدت میل جنسى است که آن را نوعى جهش در تحول شمرده اند.(۱) از وظایف مهم فرد در این دو مرحله، مهار میل جنسى پیش از فراهم آمدن زمینه ازدواج است. در این رابطه قرآن به افرادی که زمینه ازدواج برایشان مقدور نیست، توصیه مى کند پاکدامنى در پیشگیرند تا خداوند از فضل خود آنان را بى نیاز کند؛(۲) از این رو، تعالیم اسلام راههایى براى مهار میل جنسى پیشنهاد مى کند که از جمله آنها روزه گرفتن و برخى امور دیگر از جمله اشتغال و فعالیت است.(۳) این امور به نوعى تمرین و ورزش جسمانى به منظور تقویت اراده باز مى گردد.(۴) یادآوری و مرور عبارات متون دینى در مورد نعمتهاى اخروی و فضیلت کسانى که در جوانى امیال خود را مهار مى کنند، مى تواند در تقویت اراده فرد مؤثر باشد؛(۵) برای نمونه، گفته شده است فرد عفیف که دامن خود را از آلودگى های جنسى حفظ کند، نزدیک است فرشته شده و به مقام روحانى معصومیت دست مى یابد.(۶) در عین حال – چنان که گذشت – توصیه هاى اکیدی وجود دارد که افراد دارای نیازهاى شدید جنسى هرچه سریع تر ازدواج کنند. این عباراتها فرد را به ازدواج مشتاق تر مى کند؛ عبارتهایی مانند: «هرکس ازدواج کند، نیمى از دین خود را حفظ کرده است»(۷) یا «دو رکعت نماز فردی که ازدواج کرده، با ارزش تر از هفتاد رکعت نماز ازدواج نکرده است.«(۸)

فرد در آستانه ازدواج، دغدغه های روانى متعددى دارد. ترس و اضطراب در مورد مسائل اقتصادى، و ویژگى هاى همسر آینده از این موارد است. اعتماد به خداوند و وعده هاى او، و توصیه های دیگری مانند برگزاری دو رکعت نماز و دعا برای طلب همسرى شایسته و ازدواجى مناسب،(۹) مى تواند تا حدى فرد را در رویارویى با فشارهاى روانى این مرحله، یارى رساند. شاید بتوان مسئله گزینش همسر را، یکى از فشارزاترین رویداد جوانى دانست که فرد را معمولا دچار نوعى بحران در تعیین ملاکهای لازم براى همسر مطلوب و تعارضهای اساسى در تطبیق ملاکها بر فرد مورد نظر و تصمیم گیرى نهایى مى کند. میل و انگیزه های جنسى، جاذبه های ظاهرى، ملاکهاى روانى و اعتقادى و تحمیل نظرهایی از سوى والدین و سایر افراد، نیروهایی است که فرد را دچار تنیدگى شدید مى نماید. تعالیم اسلام توصیه های عملى براى حل این مسئله دارد. اکنون پیش از بررسى دیدگاه اسلام، به ملاکهاى عرفى گزینش همسر که در بیشتر جوامع کم و بیش مورد تأکید قرار مى گیرد، مى پردازیم.

۱ – ملاک هاى عرفى گزینش همسر
فرآیند گزینش همسر، در دوره های گذشته کم تر در اختیار دختر و پسرى بود که با هم ازدواج مى کردند. معمولا بزرگ ترها، به ویژه والدین، بیشترین نقش را در ازواج فرزندان داشتند. این امر شاید به دلیل ازدواج در سن کم به ویژه در مورد دختران بود. به علاوه، خانواده ی گسترده و وابستگى دختر و پسر جوان تا سالها به خانواده ی اصلى موجب مى شد تصمیم گیری اصلى بر عهده خانواده آنها باشد. در عصر کنونى، به ویژه در دهه های اخیر در ایران، تدریج خواست دو زوج در امری که بزرگ ترین اقدام در تعیین سرنوشتشان به شمار مى رود، عامل اساسى گردیده است. آزادی های فردى دختر و پسر، در گزینش همسر فزونى یافته است، با وجود این، آنان در انتخاب شریک زندگى باید قواعد پیچیده و دقیقى را رعایت کنند و در این میان نقش والدین هنوز برجسته است. دختر و پسر باید در فرآیندى که عواطف و شناختها در نظر گرفته مى شود، به انتخاب شریک زندگى بپردازند. اینک با بررسى ملاکهاى گزینش همسر، به چالشهاى جوانان در این تصمیم گیرى عقلانى و عاطفى اشاره مى کنیم.(۱۰)در بررسى ملاکهاى گزینش همسر، با پنج گونه ملاک کلى رو به رو هستیم: جسمانى، روان شناختى، اقتصادى، اجتماعى و خانوادگى. در زمینه ملاکهای جسمانى، سلامت ظاهرى و جسمانى فرد، اولین ملاکى است که مورد توجه قرار مى گیرد. سن همسران و تفاوت سنى آنها ملاک دیگری است که برخى تحقیقات جامعه شناسى خانواده را به خود اختصاص داده است.(۱۱) زیبایى چهره و اندام نیز ملاک جسمانى دیگری است. با وجود تعالیم خردمندانه ی بیشتر فرهنگها درباره ی اهمیت خصلتهاى درونى، واکنش بیش تر افراد بر اساس زیبایى قیافه و ظاهر خوشایند صورت مى گیرد؛ البته بررسى ها نشان مى دهد که مردان بیش از زنان تحت تأثیر زیبایى قرار مى گیرند.(۱۲) توانایى باروری نیز ملاک جسمانى دیگرى است که در گذشته در مورد زنان بیشتر مورد توجه بود، ولى در حال حاضر، بارورى مردان نیز یک ملاک مهم به شمار مى رود. رنگ پوست و به تعبیر دیگر، نژاد، ویژگى جسمانى است که در گزینش همسر آن چنان اهمیت دارد که برخى گمان کرده اند همسان همسری نژادی پدیده ای غریزى است. با وجود تردیدها، گرایش انسانها به این پدیده قابل انکار نیست.(۱۳)
دومین دسته ملاکها، به صفات روان شناختى افراد مربوط مى شود. هوشمندى و همگونى زن و شوهر در آن، به عنوان یک شرط زمینه ساز زندگى رضایت بخش زناشویى مورد تأکید قرار گرفته است. تحقیقات در مورد رابطه هوشمندى همسران و سعادت خانوادگى نشان مى دهد که اگر زن یا مرد شریک زندگى خود را کم هوش تر از خود بداند، میزان رضایت زناشویى در این خانواده ها کم تر خواهد بود.(۱۴) تحصیلات نیز در عصر حاضر به عنوان ملاکى براى گزینش همسر پذیرفته شده است. تشابه در نگرشها، ملاک روان شناختى دیگرى است که در اولین ملاقات بین دو نفر عامل مهمى براى جذب افراد به یکدیگر است.(۱۵) برخى ملاکها نیز به بعد عواطف و شخصیت افراد بازمى گردد؛ براى نمونه، اقتدار در مرد و در مقابل همراهى و پذیرش در زن، به نوع عواطف آن ها باز مى گردد.
ملاک هاى رفتارى و اخلاقى نیز، در گزینش همسر مؤثر است. داشتن صفات اخلاقى مناسب گاه به حدى مورد تأکید قرار مى گیرد که یکى از شرایط لازم به شمار مى آید. نظرسنجى ها در ایران نشان مى دهد، صفاتى مانند اخلاق و رفتار خوب، نجابت، صداقت، گذشت، از نظر بیش از نیمى از افراد، مهم ترین ویژگى یک مرد یا زن خوب براى ازدواج به حساب مى آید.(۱۶) از آن جا که رفتار، یکى از مهم ترین ابعاد روان شناختى افراد محسوب مى شود و صفات اخلاقى نیز در رگه هاى شخصیت جاى مى گیرد، این دو بعد را در ضمن ملاکهای روان شناختى در نظر مى آوریم.
سومین دسته از ملاکها، به جنبه های اقتصادی مربوط مى شود. توانایى اداره خانواده، نوع شغل، ثروت و درآمد در مرد و کم هزینه بودن، توانایى کسب درآمد و اشتغال و توانایى کافى براى انجام کارها و اداره ی خانه در زن، ویژگى هایى است که براى فرد در آستانه ازدواج در نظر گرفته مى شود.(۱۷) چهارمین دسته ی ملاکها به مسائل اجتماعى باز مى گردد. نوع فرهنگ، طبقه اجتماعى، قومیت، ملیت، دین و مذهب به جنبه های اجتماعى هویت هر فرد مربوط مى شود. در همه دنیا، اعتقادات دینى از مهم ترین عوامل مؤثر در گزینش همسر است، به طوری که بیش از ۹۸ درصد ازدواجها بین یهودیان و ۹۳ درصد ازدواج ها بین کاتولیکها و بیش از ۷۴ درصد ازدواجها بین پروتستاتها درون دینی است. همسانی طبقات اجتماعی نیز ملاک مهمی برای ازدواجهاست هر چند در سال های اخیر، ازدواجهای مختلط از طبقات اجتماعی متفاوت رو به افزایش نهاده است.(۱۸) ملاکهای خانوادگی به مسائلی چون ازدواج با خویشاوند یا بیگانه، وضعیت خانوادگی فرد، مانند پدر و مادر، و خواهر و برادر و نظر مثبت یا منفی خانواده در مورد یک فرد باز می گردد. در شکل ۲، طرح کلی ملاکهای گزینش همسر دیده می شود.
قاعده ی همسان همسری: صرف نظر از توجه به ملاکها برای یک همسر مناسب، به طور کلی انتخاب همسان، به عنوان یک قاعده ی جهانی همسر گزینی پذیرفته شده است. تشابه و همسانی همسران در مکان زندگی و تولد، طبقه اجتماعی، صفات اخلاقی و ویژگی های روان شناختی، مذهب و سن، و ویژگی های فرهنگی و نژادی، مورد تأکید بیشتر محققان قرار گرفته است.(۱۹) در تبیین روان شناختی این قاعده می توان گفت که در مرتبه ی نخست، تشابه موجب جذب افراد به یکدیگر به سبب برانگیخته شدن عواطف مثبت آنان است. تعمیم گسترده پیوستگی دو امر «مشابهت» و «جاذبه» در مطالعه افراد گروه های سنی متفاوت، سطوح اقتصادی – اجتماعی متفاوت و فرهنگهای مختلف، ثابت شده است. در مرتبه دوم، تشابه بیشتر، موجب سازگاری بیشتر است. هر چه توافق میان دو نفر بیشتر باشد، بیشتر به هم علاقه مند خواهند شد. هنگام بروز اختلاف که در واقع ناشی از تفاوت هاست، طرفین می کوشند با تغییر وضعیت روانی خود، به تشابه و توافق دست یابند.(۲۰) تحقیقات نشان می دهد همسانی به استمرار و استحکام پیوند نیز کمک می کند، از سوی دیگر، بررسی علل اختلافات زناشویی نشان می دهد که در این موارد زوجین نوعی عدم تشابه در خصلتهای مختلف از خود بوز می دهند. مطالعه درجه رضایت خانواده ها نیز به همین نتایج دست یافته است.(۲۱)

۲ – صفات همسر مناسب از دیدگاه اسلام
در تعالیم اسلام نیز بر نقش و اهمیت ملاکهای یاد شده، تأکید گردیده و در عین حال، ملاکهای دیگری نیز بیان شده است. صفات مناسب برای همسر (زن)، بر اساس تعالیم اسلام عبارتند از:
۱. صفات جسمانی مانند سلامت، فرزند آوری(۲۲) و دوشیزه بودن(۲۳) و زیبایی های ظاهرى مانند زیبایى چهره،(۲۴) اندام.(۲۵) و موها؛(۲۶) ولى اسلام، رنگ پوست و نژاد را ملاکى غالب و مسلط در نظر نیاورده است.(۲۷)

۲. صفات روان شناختى مانند هوشمندى در حد مناسب،(۲۸) و صفات اخلاقى، حالات و رفتارهای مناسب مانند فروتنى در برابر همسر،(۲۹) سهل گیری و نرم خوبى،(۳۰) امانت دارى،(۳۱) سپاس گزارى از همسر،(۳۲) مهربانى و عشق به همسر و فرزندان،(۳۳) تسلیم و همراهى در روابط جنسى،(۳۴) و صبر و بردباری در مشکلات.(۳۵)

۳. توانایی ها و ابعاد اقتصادى؛ مانند مهارت های ویژه در اداره خانه، کم بودن مهریه،(۳۶) هزینه ازدواج و سایر مخارج شخصى(۳۷) و یارى کردن مرد در مسائل زندگى.(۳۸)

۴. صفات دینى که در اعتقادات به اموری مانند ایمان به خداوند و زندگى پس از مرگ،(۳۹) دین دارى،(۴۰) تکیه و توکل بر خداوند در مشکلات زندگى باز مى گردد. توصیه همسر به صبر،(۴۱) تقوا و دوری از گناهان،(۴۲) رعایت عفاف و پوشش شرعى،(۴۳) و دوست داشتن اولیاى دین (ع) و پیروی از آنها،(۴۴) برخى نمودهاى عاطفى و رفتارى دین داری است.

۵. شرایط اجتماعى و فرهنگى که در این امور غالبا تشابه زوجین مورد نظر است. در برخى روایات توصیه شده است که با زنان برخى مناطق و اقوام ازدواج نکنید.(۴۵) این روایات را مى توان نوعى تأکید بر همسانى فرهنگى زن و شوهر دانست. تبیین دقیق تر آن است که این روایات به شرایط اجتماعى و فرهنگى مناطق فوق اشاره دارد که اخلاق و رفتارهاى نامناسبى(۴۶) را پرورش داده است؛ در غیر – این صورت، بر اساس تعالیم اسلام صرف زندگى در یک منطقه خاص یا تعلق به قومیت و ملیتى خاص، موجب برتری یا کهتری فرد نمى شود.

۶. از میان ملاکهاى مربوط به خانواده ی زن و مرد، خویشاوندى نیز مى تواند ملاکى مناسب براى گزینش همسر باشد،(۴۷) هر چند در برخى روایات به احتمال بروز نقصهایى در فرزندان پدید آمده از این گونه ازدواجها اشاره شده است.(۴۸) تعالیم اسلإم بر مناسب بودن خانواده ی همسر بسیار تأکید دارد و تأتیرات خانواده ی زن و شوهر را بر فرزندان به عنوان یک رکن مهم در تربیت و پرورش آنها در نظر مى گیرد.(۴۹) ازدواج با فردى که خود ویژگى های مناسبى دارد ولى اعضای خانواده او از صفات اخلاقى، باورهاى دینى و رفتارهاى مناسب برخوردار نیستند، آشکارا نهى شده است.(۵۰) تأثیر خانواده بر فرزندان چه از بعد وراثت و چه تربیت، مهم ترین عامل شکل گیری شخصیت آنهاست؛(۵۱) از این رو، هر چند فرد مى تواند با اراده و پشتکار تا حدى بر این عوامل غالب شود، از آنجا که بیشتر افراد تحت تأثیر شدید این عوامل هستند، اولیاى دین (ع) به طور جدی توصیه مى کنند که وضعیت خانوادگى فرد، ملاکى مهم محسوب گردد. افزون بر این، چگونگى برخورد خانواده دختر با وی و برخوردارى او از احترام و عزتمندی مناسب در میان اعضاى خانواده، مى تواند نشانه اى از رفتارها و صفات مناسب فرد باشد.(۵۲)
تعالیم اسلام برای گزینش یک مرد به عنوان همسر مناسب، افزون بر ملاکهاى یاد شده، بر نکات دیگرى نیز تأکید دارد. به علت تأثیر بیشتر مرد بر زن در زندگى خانوادگى، برخوردارى او از باورهاى دینى و مذهبى استوار، بیشتر مورد تأکید قرار گرفته است.(۵۳) اولیاى دین (ع) حسن خلق را ملاکى اساسى در مرد اعلام نموده و توصیه مى کنند که در صورت بداخلاقى مرد، ازدواج با وی صورت نگیرد.(۵۴) تقوا و پرهیزگارى نیز ملاک مهمى است که بر زندگى خانوادگى و روابط مناسب، حتى در صورت اختلاف بین زن و شوهر، تأثیری بارز دارد.(۵۵) دورى از گناهانى مانند روابط نامشروع جنسى(۵۶) و شراب خوارى(۵۷)، از ملاکهای اساسى یک همسر مناسب است. در بعد اقتصادی نیز توانایى مرد در اداره خانواده،(۵۸) گشاده دستى و دوری از بخل،(۵۹) ملاکهای اصلى یک همسر مناسب بیان شده است. اولیاى دین (ع) توجه به ثروت و طبقه اجتماعى و اقتصادى بالاتر را به صراحت نهى کرده اند.(۶۰) در مورد ملاکهای خانوادگى، – افزون بر آنچه در مورد زنان گفته شد – روابط مناسب با والدین، برای مردان به عنوان یک ملاک در نظر گرفته شده است.(۶۱) بدیهى است کسى که نتواند والدین خود را که بالاترین خدمت و فداکارى را در حق او انجام داده اند، خشنود سازد، در برقراری رابطه با همسر و فرزندان نیز مشکل خواهد داشت.
تعالیم اسلام در گزینش همسر، بر اصل کفو به معنای همتایى و همانندى تأکید دارد؛ به عبارت دیگر، بهتر است زن و مرد در ویژگى های مناسب برای ازدواج، مشابه و تقریبا همتا(۶۲) باشند. این شرط که در سخنان اولیاى دین (ع) مورد تأکید قرار گرفته، بر قاعده همسان همسری قابل تطبیق است. البته این همسانى بیشتر در خصوص ایمان تأکید شده، و زن و مرد به سبب ایمان، همتاى یکدیگر دانسته شده اند(۶۳) و ملاکهاى قومى، طبقاتى و اقتصادی، در همتایى در نظر گرفته نشده است.(۶۴) در نتیجه، افزون برخوردارى فرد از ویژگى هاى مناسب، همتایی زن و مرد نیز ملاکى مهم براى گزینش همسر است. پس از همانندی و تشابه زن و مرد در اصل ایمان و باورهای دینى، تشابه مراتب ایمان و ویژگی هاى اخلاقى نیز باید مورد توجه قرار گیرد. این که گفته شده اگر حضرت على (ع) نبود، همتا و همانندی برای ازدواج با حضرت زهرا (س) در میان انسانها یافت نمى شد،(۶۵) به همانندى در مراتب ایمان و اخلاق اشاره دارد. در تعبیرى دیگر آمده است که برخى مؤمنان، همتا و همسان هم هستند؛(۶۶) از این رو، صرف ایمان باعث همتایی دو نفر نمى شود و باید مراتب ایمان و ویژگى هاى اخلاقى را نیز در نظر گرفت. تصریح قرآن به تعلق افراد پاک و وارسته به افراد پاک،(۶۷) دلیل دیگری بر همتایى زن و مرد در تقوا، دوری از گناهان و دین داری است.(۶۸) در یک نظرسنجی از دانشجویان، تفاهم اخلاقی و تشابه در باورهای دینی، یکی از ملاکهای همسر ایده ال اعلام شده است.(۶۹)

پی نوشت :
۱. ماسن، پاول، رشد و شخصت کودک، ص ۵۳۳.
۲. نور، ۳۲.
۳. «ما اکثر شعر رجل قط الا قل شهوته» مجلسی، بحارالانوار، ج ۱۰۱، ص ۸۷.
۴. طبرسى، فضل بن حسن، مجمع البیان، ذیل آیه ی ۳۳ سوره ی نور، ص ۲۲۰ و نراقی، مهدی، جامع السعادات، ج ۲، ص ۸ – ۱۷.
۵. «افضل العباده العفاف» کلینی، کافی، ج ۲، ص ۷۹؛ «ما عبدالله بشیء افضل من عفه بطن و فرج» همان.
۶. «لکاد العفیف ان یکون ملکا من الملائکه» نهج البلاغه، حکمت، ۴۷۴.
۷. «من تزوج احرز نصف دینه» حرعاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص ۵.
۸. «رکعتان یصلیها المتزوج افضل من سبعین رکعه یصلیها اعزب» همان، ص ۸.
۹. همان، ص ۷۹.
۱۰. ساروخانی، مقدمه ای بر جامعه شناسی خانواده، ص ۳۳ – ۳۸.
۱۱. صدیق اورعی، غلامرضا، جامعه شناسی مسائل اجتماعی ایران، ص ۹۱ – ۹۹.
۱۲. آذربایجانی، مسعود و دیگران، روان شناسی اجتماعی…، ص ۲۵۰.
۱۳. ساروخانی، مقدمه ای بر جامعه شناسی خانواده، ص ۵۱ – ۵۲.
۱۴. همان، ص ۶۳ – ۶۴.
۱۵. آذربایجانی و دیگران، روان شناسی اجتماعی…، ص ۲۵۶ – ۲۵۷.
۱۶. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ارزشها و نگرشهای ایرانیان، ص ۳۸ – ۳۹.
۱۷. همان.
۱۸. ساروخانی، مقدمه ای بر جامعه شناسی خانواده، ص ۶۲.
۱۹. همان، ص ۴۰ – ۷۲.
۲۰. آذربایجانی و دیگران، روان شناسی اجتماعی…، ص ۲۵۶ – ۲۶۱.
۲۱. ساروخانی، مقدمه ای بر جامعه شناسی خانواده، ص ۴۱.
۲۲. «السلیم الطرفین…»، هر چند این روایت در مورد مردان است، مسئولیتهای اداره خانه و فرزندان و تأمین نیازهای عاطفی همسر، این ویژگی را در زن نیز حائز اهمیت می کند: «ان خیر نسائکم الولود…» حرعاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص ۱۴.
۲۳. «تزوجوا الابکار فانهن اطیب شیئا افواها»، همان، ص ۲۰ و ۳۴.
۲۴. «امرأه ذات دین و جمال»، نوری، مستدرک الوسائل، ج ۱۴، ص ۱۶۹؛ «انظر الی وجهها و کفیها»، ص ۱۹۴؛ «خیر نساء امتی اصبحهن وجها»، حرعاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص ۷۸.
۲۵. «… و ینظر الی خلفها…»، حرعاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص ۵۹؛ مجلسی، بحارالانوار، ج ۱۰۰، ص ۲۳۱.
۲۶. «اذا ارادکم احدکم ان یتزوج امرأه فلیسأل عن شعرها کما یسأل عن وجهها فان الشعر احد الجمالین»، مجلسی، بحارالانوار، ج ۱۰۰، ص ۲۳۷.
۲۷. حجرات، ۱۱؛ کلینی، کافی، ج ۵، ص ۳۴۴ (در مرود ازدواج مقداد با یکی از دختران عبدالمطلب).
۲۸. «ایاکم و تزویج الحمقاء، فان صحبتها ضیاع و ولدها ضباع»، مجلسی، بحارالانوار، ج ۱۰۰، ص ۲۳۷؛ «و خیر الجواری ما کان لها عقل و ادب فلست تحتاج الی ان تأمر و تنهی»، حرعاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص ۱۳.
۲۹. «الذلیله مع بعلها…»، همان، ص ۱۴.
۳۰. «الهینه اللینه…» همان، ص ۱۵.
۳۱. «… اذا غاب عنها حفظته فی نفسه و مالیه»، همان، ص ۲۲.
۳۲. عن النبی (ص): «خیر النساء اذا اعطیت شکرت و اذا حرمت صبرت» و «لا ینظر الله الی امرأه لا تشکر لزوجها و هی لا تستغنی عنها» سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور، ج ۱، ص ۱۵۲.
۳۳. «…اطفهن بازواجهن و ارحمهن باولادهن…» و «…احنی علی ولد…» حرعاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص ۲۰.
۳۴. «المترجه مع زوجها الحصان علی غیره… و اذا خلا بها بذلت له ما یرید منها» همان، ص ۴.
۳۵. سیوطی، الدر المنثور، ج ۲، ص ۱۵۲.
۳۶. «الطیبه الطبیخ المقتصده القلیله المهر» حرعاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص ۱۳.
۳۷. همان؛ «من برکه المرأه خفه موونتها» (مجلسی،بحارالانوار، ج ۱۰۰، ص ۲۳۱).
۳۸. «…تعین زوجها علی دهره و تساعده علی دنیاه و لا تعین الدهر» طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، ص ۱۹۹؛ «… زوجه صالحه تعینه علی امر الدنیا و الاخره» مجلسی، بحارالانوار، ج ۱۰۰، ص ۲۳۸.
۳۹. «ولأمه مؤمنه خیر من مشرکه» بقره، ۲۲۱.
۴۰. «علیک بذوات الذین تربت یداک» حرعاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص ۲۲؛ «ما افاد رجل بعد الایمان خیر من امرأه ذات دین و جمال» نوری، مستدرک الوسائل، ج ۱۴، ص ۱۶۱.
۴۱. «لی زوجه اذا رأتنی مهموما قالت لی: ما یهمک؟ ان کنت تهتم لرزقک فقد تکفل لک به غیرک… فقال رسول (ص): هذه من عماله [الله] لها نصف اجر الشهید» همان، ص ۱۷.
۴۲. «ان من شر نسائکم… التی لا تتورع من قبیح…» مجلسی، بحارالانوار، ج ۱۰۰، ص ۲۳۵.
۴۳. «خیر النساء ان لایرین الرجال و لا یراهن الرجال» حرعاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص ۴۳؛ «ان من خیر نسائکم… الستیره…» مجلسی، بحارالانوار، ج ۱۰۰، ص ۲۳۵؛ «خیر نسائکم… العفیفه فی فرجها» ص ۲۳۷.
۴۴. «لا یتزوج المؤمن ناصبه و لا یتزوج الناصب مؤمنه» مجلسی، بحارالانوار، ج ۱۰۰، ص ۲۳۶.
۴۵. حرعاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص ۵۴.
۴۶. «ایاکم و نکاح الزنج فانه خلق مشوه» مجلسی، بحارالانوار، ج ۱۰۰، ص ۲۳۶.
۴۷. «من تزوج لله و لصله الرحم توجه الله بتاج الملک» حرعاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص ۳۱؛ در سیره ائمه (ع) نیز ازدواج با خویشان، زیاد دیده می شود.
۴۸. «لا تنکحوا القرابه القریبه فان الولد یخلق ضاویا» فرید، مرتضی، الحدیث، ج ۱، ص ۱۸۴؛ عن رسول الله (ص) قال «اغتربوا و لا تضووا» همان.
۴۹. «تخیروا لنطفکم فان النساء یلدن اشباه اخوانهن و اخواتهن» محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، ص ۲۲۵۸، ج ۵؛ کلینی، فروغ الکافی، ج ۵، باب اختیار الزوجه، ص ۳۳۲.
۵۰. «… ایاکم و خضراء الدمن… المرأه الحسناء فی منبت السوء» حرعاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص ۱۹.
۵۱. «اختاروا لنطفکم فان الخال احد الضجیعین»، همان،ص ۲۹؛ «تزوجوا فی الحجر الصالح فان العرق دساس»، محمدی ری شهری، میزان الحمه، ح ۷۸۴۸.
۵۲. «خیر نسائکم… العزیزه فی اهلها» همان، ص ۱۴.
۵۳. «… لا تزوجها الا ممن هو علی رأیها» مجلسی، بحارالانوار، ج ۱۰۰، ص ۳۷۸؛ «تزوجوا فی الشکاک و لا تزوجوهم، لان المرأه تأخذ من ادب الرجل و یقهرها علی دینه» ص ۳۷۷؛ «لا یتزوج المستضعف مؤمنه» ص ۳۷۸.
۵۴. «لا تزوجه ان کان سیئ الخلق» حرعاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص ۵۴.
۵۵. «التقی النقی…» همان، ص ۱۸؛ «زوجها ممن یتقی الله فان احبها اکرمها و ان ابغضها لم یظلمها» فرید تنکابنی، الحدیث، ج ۱، ص ۱۷۷.
۵۶. «الزانی لا ینکح الا زانیه او مشرکه و الزانیه لا ینکحها الا زان أو مشرک و حرم ذلک علی المؤمنین» نور، ۳.
۵۷. «لا یتزوج شارب خمر فان من فعل فکانما قادها الی الزنا» مجلسی، بحارالانوار، ج ۱۰۰، ص ۳۷۲.
۵۸. «… عنده یسار»، حرعاملی ،وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص ۱۸.
۵۹. «… السمح الکفین… لا یلجی عیاله الی غیره… ان من شر رجالکم البهات البخیل الفاحش. الآکل وحده… الملجی عیاله الی غیره…» همان.
۶۰. مجلسی، بحارالانوار، ج ۲۲، ص ۲۶۵؛ «ان خطب الیک رجل رضیت دینه و خلقه فزوجه و لایمنعک فقره وفاقته…» ج ۱۰۰، ص ۳۷۹.
۶۱. «ان من خیر رجالکم… البر بوالدیه… أن من شر رجالکم… العاق بوالدیه» حرعاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص ۱۸.
۶۲. «انکحوا الاکفاء و انکحوا فیهم و اختاروا لنطفکم» همان، ص ۲۹.
۶۳. «المؤمن کفو المؤمنه و المسلم کفو المسلمه» همان، ص ۴۴.
۶۴. ازدواج «جویبر» که مردی فقیر و فاقد زیبایی های ظاهری و از سیاهان سودان بود،با دختری از اشراف عرب به نام «ذلفاء» به تشویق پیامبر (ص) روی داد و در نفی ملاکهای قومی و طبقاتی مؤثر بود (همان).
۶۵. «لولا ان الله خلق فاطمه لعلی ما کان لها علی وجه الارض کفو، آدم فمن دونه» همان، ص ۴۹.
۶۶. «المؤمنون بعضهم اکفاء بعض» همان.
۶۷. «… والطیبت للطیبین و الطیبون للطیبت…» نور، ۲۶.
۶۸. طباطبایی، تفسیر المیزان، ج ۱۵، ص ۱۱۵.
۶۹. حق دوست، علی اکبر و دیگران، «بررسی دیدگاه دانشجویان…»، اندیشه و رفتار، سال دوم، ش ۳.

۳ – اولویت بندی و وزن ملاکهای مختلف
پس از روشن شدن ملاکهاى همسر مناسب، باید به بررسى میزان اهمیت و نقش هر یک از آنها در گزینش همسر پرداخت. آنچه در مورد ملاکهاى همسر مناسب بیان شد، به صورت فهرستى از ملاکها بود، ولى اکنون نقش آنها و اولویت بندی بین ملاکها را بررسى مى کنیم. پس از آن باید در مقام عمل و گزینش مصادیق، شرایط هر فرد و اقتضائات محیط اجتماعى در نظر گرفته شود؛ زیرا معمولا افراد از همه ویژگى هاى مناسب یا از حد مناسبى از آنها برخوردار نیستند. در این موقعیت، فرد در تصمیم گیری دچار تعارض و مشکل مى شود. در این بحث به دو مرحله نظرى و کاربردى فرآیند گزینش همسر مى پردازیم.بر اساس تعالیم اسلام، ایمان و باورهای صحیح و در حد مناسب مهم ترین ویژگى لازم براى همسر محسوب مى شود. این شرط را مى توان یک ملاک مطلق دانست که در همه شرایط زمانى و مکانى، برای یک همسر مناسب ضروری است؛ بنابراین، اگر فردى از ایمان و باورهای دینى در حد مناسبى برخوردار نباشد، فاقد شرایط محسوب مى شود؛ هر چند ویژگى های دیگر را در حد مناسب دارا باشد. آیات قرآن(۱) و کلمات اولیاى دین (ع)،(۲) بر مطلق بودن شرط ایمان تصریح دارند: «زنان مشرک را تا ایمان نیاورده اند، به زنى مگیرید و کنیز مؤمن بهتر از آزاد زن مشرک است، هر چند زیبایى او شما را به شگفت آورد و به مردان مشرک تا ایمان نیاورده اند، زن مؤمن ندهید و برده ی مؤمن بهتر از مرد آزاد مشرک است، هر چند شما را به شگفت آورد؛ آنان شما را به سوى آتش فرامى خوانند…»(۳) بر اساس مضمون این آیه، ازدواج با افراد بى ایمان، فرد را از سعادت اخروى باز مى دارد؛ بنابراین، چنین ازدواجى نباید صورت گیرد. نکته مهم در این آیه آن است که حتى اگر با فردی از پایین ترین طبقات اجتماعى آن روز یعنى بردگان که نه تنها هیچ دارایى نداشتند بلکه خود متعلق به فرد دیگری بودند، ازدواج صورت مى پذیرفت، بهتر از ازدواج با فرد آزادى بود که ایمان و باورهاى دینى مستحکمى نداشت. امام باقر (ع) فرمود: سزاوار نیست، مسلمان با غیر مسلمان ازدواج کند و حرمت این عمل را به آیه «و لا تمسکوا بعصم الکوافر»(۴) استناد داد. صاحب نظران علوم اسلامى نیز بر اساس دلایل فوق، ایمان و باور دینى را شرط لازم برای همسر مى دانند.(۵)
ایمان و باورهای دینى به عنوان یک نگرش اصلى و محورى، به طور مستقیم و غیر مستقیم بر همه ابعاد شخصیت فرد مانند هدف زندگى، ابعاد اجتماعى، فرهنگى و اقتصادى زندگى و دیدگاه های فرد نسبت به شغل، ازدواج، تحصیل و حتى جنبه هاى جزئى ترى مانند تفریحات، علایق و ترجیحات رفتاری در زندگى، اثرگذار است؛(۶) از این رو، تعالیم اسلام بر ملاک ایمان بیشترین تأکید را دارد.
دومین ویژگى لازم براى یک همسر مناسب، حسن خلق است. مراد از حسن خلق در این جا، رفتارها و تعاملهای مناسب در زندگى، سازگاری و مدارا با افراد است.(۷) اساس زندگى زناشویى، سازگارى، تفاهم و همکارى است که این امور فقط در پرتو حسن خلق فراهم مى شود.(۸) حسن خلق نیز شرطى لازم و ملاکى مطلق برای همسر مناسب است؛ بنابراین، اگر فردی از حسن خلق در حد مناسب برخوردار نباشد، فاقد شرایط لازم محسوب مى شود؛ به همین جهت، اولیای دین (ع) به صراحت از ازدواج با افراد بدخلق نهى کرده اند.(۹) در این جا باید توجه داشت که اگر پس از ازدواج روشن شود که زن یا مرد ناسازگار و بدخلق است، شیوه ی برخورد با موضوع، با مرحله ی گزینش همسر متفاوت است. در این شرایط و در رویارویى با این مشکل، اگر بدخلقى به ناسازگاری شدید بین زن و مرد بینجامد، ادامه زندگى مناسب نیست.(۱۰) اما اگر بدخلقى در حد پایین تر و در برخى شرایط روی دهد، صبر و مدارا و ادامه ی زندگى خانوادگى بهترین شیوه مواجهه با مشکل است. روایاتى که به ثواب صبر و تحمل مرد یا زن در برابر بدخلقى همسر، اشاره دارد(۱۱) نیز مربوط به چنین شرایطى است. در غیر این صورت، اگر از ابتدا روشن شود که فردى بدخلق است، اصولا چنین ازدواجى به دلیل عدم برخورداری فرد از دست کم یکى از شرایط لازم همسر، مناسب نیست. نکته دیگر این که حسن خلق یکى از ارکان مهم ایمان است(۱۲) و به همین دلیل بداخلاقى فرد نشانه اى از ضعف ایمان او نیز محسوب مى شود و درجات ایمان افراد به حسن خلق آنها مربوط مى شود.(۱۳) حسن خلق در خانواده نیز از ملاکهاى دین داری و کمال افراد محسوب مى شود؛(۱۴) بنابراین، اخلاق نامناسب موجب مى شود فرد در ویژگى ایمان نیز ناقص باشد.
سومین صفت لازم برای یک همسر مناسب، برخورداری از تقوا(۱۵) در حدی است که ازگناهانى مانند زنا(۱۶) و شرابخوارى(۱۷) دوری کرده و به طور علنى و آشکار مرتکب گناه نشود.(۱۸) این ملاک نیز مطلق محسوب مى شود و در صورتى که روشن شود فرد مورد نظر فاقد چنین تقوایى است، برگزیدن او مناسب نخواهد بود. سلامت جسمانى و روانى نیز جزء شرایط لازم یک همسر مناسب به شمار مى رود؛ بنابراین، اگر فرد به بیمارى جسمى لاعلاج یا بیماری روانى شدید دچار باشد، گزینش او به عنوان همسر، کارکردها و اهداف مورد نظر ازدواج را تأمین نخواهد کرد؛ به همین جهت، فقها در مواردی از نقصان جسمانى و روانى، ازدواج را قابل فسخ مى دانند.(۱۹)
به جز چهار صفت یاد شده، سایر ملاکهای اعلام شده، نسبى محسوب مى شود؛ بدین معنا که باید آنها را با توجه به سایر ملاکها و بود و نبود یا ضعف و قوتشان، در نظر گرفت. باید توجه داشت که پس از آگاهى از برخوردارى فرد از ایمان، تقوا و حسن خلق در حد مطلوب، پاسخ رد به درخواست ازدواج بدون دلیل عرفى یا عقلى قابل توجه، ممکن است موجب بروز مشکلات اخلاقى در بعد فردی و اجتماعى شود؛ از این رو، در کلمات اولیاى دین (ع) آمده است وقتى خواستگاری پیدا شد که اخلاق و دین دارى او را مى پسندید، زمینه ازدواج با او را فراهم کنید؛ در غیر این صورت، فتنه و فسادى بزرگ زمین را فرا خواهد گرفت.(۲۰)
زیبایی و جذابیت ظاهری یکى از ملاکهای مهم در پیوند ازدواج و استمرار آن است. حصول میل و علاقه متقابل و برطرف شدن نیازهای جنسى، مبتنى بر احساس زیبایى زن و مرد نسبت به یکدیگر است. جذابیت و کشش زیبایى، خصوصیتى طبیعى است که در متون اسلامى شواهدی بر آن وجود دارد: «خداوند زیباست و زیبایى را دوست دارد…»(۲۱) و «خوبى را نزد خوبروبان بجویید؛ زیرا اعمال و رفتار آنان براى نیکویى شایسته تر است».(۲۲)
اگر در ازدواج میل و علاقه وجود نداشته باشد، زمینه نارضایتى خانوادگى از ابتدا فراهم مى شود؛ بنابراین، علاقه و میل فردی که قصد ازدواج دارد، اهمیت بسیاری دارد و حتى بر میل و نظر والدین ترجیح مى یابد.(۲۳) تأکید اولیای دین (ع) بر این پدیده روان شناختى، یعنى گرایش عاطفى به طرف مقابل در زن و مرد(۲۴) در آستانه ازدواج، برای تأمین اهداف مهم ازدواج مانند حصول دوستى و عواطف شدید(۲۵) بین زن و مرد و حمایت روانى(۲۶) آنها از یکدیگر است؛ بنابراین، توجه به زیبایى و جذابیت ظاهری به عنوان یک ملاک، زمینه اساسى میل و علاقه ی دو طرف به یکدیگر را که ملاک مهم دیگرى براى گزینش همسر است، فراهم مى آورد؛ از این رو، بر اساس تعالیم اسلام نگاه به چهره و اندام فرد مورد نظر به جهت ازدواج، در صورتى که قصد لذتى در آن نباشد، نه تنها مجاز شناخته شده(۲۷) بلکه مورد تأیید قرار گرفته است؛(۲۸) زیرا این امر زمینه استمرار عواطف مثبت بین زن و شوهر را فراهم مى کند.(۲۹) نکته ی درخور توجه آن است که زیبایى و جذابیت مرد یا زن باید نسبت به طرف مقابل و اعضای خانواده هر دو طرف در نظر گرفته شود؛ بنابراین، ممکن است دو فرد از لحاظ جذابیت جسمانى با هم متناسب باشند، هر چند از منظر فرد دیگرى یکى از آن دو زیبا به نظر نرسد.
با وجود این، هرچند از دیدگاه اسلام جذابیت ظاهرى در خور اهمیت است، لیکن برخى ملاکهای دیگر مانند دین دارى و فرزندآورى بر آن ترجیح دارد؛ در نتیجه اگر معلوم شود که فردی فرزندآور نیست، هر چند زیبا باشد، از شرایط قابل قبول برخوردار نخواهد بود.(۳۰) همچنین اگر کسى فقط با توجه به زیبایى فرد با او ازدواج کند، ممکن است نه تنها از زیبایى بلکه از صفات دیگری مانند دین دارى وى نیز محروم شود.(۳۱) فرزندآورى به عنوان یک ملاک مهم در ازدواج، نقص در جذابیت ظاهری را جبران مى کند،(۳۲) در حالى که در صورت نقص در فرزندآورى، فرد از شرایط لازم برخوردار نیست، هر چند داراى جذابیت ظاهری و کمال دینى باشد.(۳۳) توجه صرف به ثروت نیز ممکن است فرد را از جنبه هاى دیگر محروم کند، در حالى که اگر ازدواج بر اساس دین دارى صورت گیرد، زیبایى و ثروت نیز از جانب خداوند تأمین خواهد شد.(۳۴) از آن جا که یکى از اهداف مهم ازدواج، تولید و پرورش فرزند است و یکى از نیازهاى مهم روانى انسانها تعلق و پیوستگى، به ویژه به فرزند است،(۳۵) فرزندآوری یک ویژگى مهم براى همسر مناسب در نظر گرفته شده است البته در مواردى نادر، پیش از ازدواج مى توان نابارورى مرد یا زن را تشخیص داد.کفو بودن و همانندی زن و شوهر، با وجود اهمیت زیاد، از ملاکهاى نسبى همسر مناسب محسوب مى شود. مفهوم کفو امری نسبى است؛ بدین معنا که داراى مراتب متعدد است و باید با توجه به ملاکهای دیگر در نظر گرفته شود. همان گونه که گفته شد، «کفو» مشابه مفهوم «همسان همسری» در جامعه شناسى خانواده است. همسان همسرى نیز داراى جنبه های متعدد است که به آن اشاره شد؛ بنابراین، باید همتایى دو نفر در جمع بندى همه ملاکها در نظر گرفته شود. ممکن است فردى نسبت به همسرش در جنبه هاى بالاتر باشد، در حالى که همسر او در جنبه هاى دیگرى از او بالاتر است. در کلمات اولیای دین (ع) آمده است: همتا و هم شأن به این است که فرد پاکدامن و زندگى با او همراه با آسایش باشد.(۳۶) در جایى دیگر، امام جواد (ع) در پاسخ به نامه ی فردى مى فرماید: در مورد نیافتن مثل و مانند، زیاد فکر و توجه نکند بلکه اگر از اخلاق و دین دارى خواستگاران رضایت داشت، دختران را به همسرى آنان درآورد وگرنه فتنه و فساد بزرگ در زمین ایجاد مى شود.(۳۷) امام رضا (ع) نیز فرمود: «اگر ما مى خواستیم اعضاى خانواده خود را به افرادی که کاملا همتا و هم شأن ما باشند، به همسری دهیم، بدون همسر مى ماندند…»(۳۸)
از مجموع این سه روایت روشن مى شود که همتایی در ازدواج امری نسبى است و لازم است در برخى شرایط زمانى و مکانى، از آن صرف نظر شود.
در نتیجه، مناسب نیست اصل ازدواج که یک سنت مهم پیامبران الهى است، به دلیل فراهم نبودن همانند، ترک شود، و حال آن که ملاکهایى مانند ایمان، اخلاق و سلامت روانى و جسمانى، مطلق به شمار مى رود و در صورت تأمین آنها در فرد مورد نظر، ازدواج با او مناسب است. نکته جالب توجه آن است که بسیاری از همسران ائمه اطهار (ع) و پیامبر اکرم (ص) همتا و کفو آنها نبودند، ولى این باعث نمى شد که از ازدواج با آنها خودداری کنند.(۳۹) در مجموع، بر اساس تعالیم اسلام و برخى آیات قرآن،(۴۰) اصل حاکم ازدواج کردن با افراد دارای شرایط لازم مانند ایمان و اخلاق خوب است و نبود سایر ویژگى ها نباید مانع ازدواج شود.(۴۱)
همسانى زن و مرد در امور فرهنگى، اجتماعى و اقتصادی به سازگاری بیشتر آنان کمک مى کند، ولى نمى توان این امر را به عنوان ملاک لازم براى همسر مناسب در نظر گرفت. براساس آیات قرآن،(۴۲) رهنمودها و سیره عملى اولیاى دین (ع)(۴۳) در ازدواج، توجه صرف به این ملاکها، برای ترجیح افراد مردود دانسته شده است. امام سجاد (ع) در مخالفت با در نظر گرفتن ملاکهای قومى و اقتصادى در ازدواج،(۴۴) فرمود: خداوند به وسیله اسلام، پایین را بالا برد، ناقص را کامل کرد، و افراد پایین جامعه را کرامت بخشید؛ مسلمان پست نیست، پستى، پستى جاهلیت است.(۴۵) پیامبر (ص)، سیاهى فقیر را به ترویج زنى قریشى و بسیار ثروتمند درآورد و فرمود: «من برای آسان شدن ازدواجها چنین کردم» شیوه عمل رسول خدا (ص) را سنت و رسم خودتان قرار دهید و بدانید که گرامیترین شما نزد خدا با تقواترین شماست….»(۴۶)
تشابه زن و مرد متقاضى ازدواج در امور روان شناختى مانند هوش، عواطف، تحصیلات و نگرشها، در ضمن ملاک کفو بودن قرار مى گیرد. همان گونه که گذشت، این امور در پیوند دو نفر و استحکام و استمرار پیوند آنها تأثیر بسیار دارد. در مقابل، اختلاف زیاد بین هوش زن و شوهر موجب تفاوتهایى در رفتار، استدلال و حتى عقاید آنها می گردد و امکان بروز بحران در خانواده را به دنبال دارد.(۴۷) بنابراین، ملاک فوق در جمع بندی ملاکهاى همسر مناسب، دارای وزن قابل ملاحظه ای است. البته تشابه در این امور مانند ملاک کفویت، امرى نسبى است و صرف نبود یا نقص در آن، فرد را فاقد شرایط لازم نمى کند، و در این مورد باید اوضاع زمانى و مکانى و شخصیت افراد داوطلب ازدواج در نظر گرفته شود. بدیهى است هر چند تشابه بیشتر باشد، فرد مورد نظر از موقعیت بهتری برخوردار خواهد بود. تشابه فرهنگى و قومى نیز تا حدى که در سازگارى زن و مرد مؤثر باشد، در ضمن ملاک کفویت قرار مى گیرد و مى توان برای آن نیز وزنى در انتخاب همسر مناسب در نظر گرفت.

۴ –  اهداف گوناگون و گونه هاى مختلف ازدواج
نکاتى که در مورد ملاکهاى همسر مناسب بیان شد، مبتنى بر جهان بینى الهى و تعالیم اسلام است. از آن جا که اسلام تأمین نیازهای عاطفى و جنسى، تولید و پرورش فرزندان صالح، حفظ افراد از آلودگى ها و تکامل اخلاقى و معنوى را از اهداف اساسى ازدواج مى داند، ملاکهاى همسر مناسب را نیز در راستای تأمین این اهداف در نظر مى گیرد؛ از این رو، فردى که جهان بینى مادى دارد یا در باورهاى دینى ضعیف است، ممکن است ملاکهاى مادی از جمله جذابیت ظاهری و شرایط اقتصادى را اصل قرار دهد.
در عین حال اهدافى که برای ازدواج بیان شد، مربوط به غالب ازدواجها به ویژه ازدواج اولى و معمولا تنها ازدواج افراد است. تعداد اندکى از ازدواجها نیز ممکن است براى تأمین برخى اهداف دیگر صورت پذیرد؛ برای مثال، فردی که همسر خود را از دست داده و داراى چند فرزند است، در ازدواج دوم دیگر توجهى به بارورى ندارد و ممکن است با فردى نابارور ازدواج کند. همچنین، در ازدواجهایى که گاه اهدافى کوتاه مدت براى آنها در نظر گرفته شده، فقط به ملاکهایى مطلق و ضرورى توجه مى شود.
تعارض ملاکها و تصمیم گیری: در فرآیند گزینش همسر پس از شناخت ملاکهاى لازم، تطبیق آنها بر فرد مورد نظر امری مهم و براى بیشتر افراد دشوار است. همسان همسرى جغرافیایی و به عبارت دیگر، نزدیکى محل سکونت، و تحصیل یا اشتغال دو نفر، به شناخت آنها از صفات یکدیگر بسیار کمک مى کند. با وجود این، اکنون ازدواج با افراد متعلق به فرهنگهای گوناگون افزایش یافته است. این امر و برخى تحولات اساسى در گزینش همسر، از آثار پیشرفتهاى علمى و فن آورى اطلاعاتى عصر حاضر است. همین امر فرآیند شناخت ویژگى ها وگزینش همسر مناسب را دشوارتر کرده است. در این شرایط، اولین گام سعى در شناخت تحقق شرایط لازم مانند حد نصاب ایمان، تقوا، حسن خلق و سلامت جسمانى و روانى در فرد مورد نظر است. بدیهى است در این مرحله، اوصاف روانى و جسمانى ظاهرى زن و مرد در نظر یکدیگر، آنان را تا حدى مجذوب هم ساخته است؛ زیرا در غیر این صورت به دنبال شناخت بیشتر هم نبودند. همان گونه که گذشت، حتی اگر یکى از این چهار شرط تأمین نشود، فرد از شرایط لازم برخوردار نیست. با اطمینان یافتن از وجود شرایط لازم در فرد مورد نظر، باید به بررسى ملاکهاى دیگر و تصمیم گیری پرداخت. در میان ویژگى هاى دیگر، مهم ترین نکته توجه به همسیانى و تشابه زن و مرد است. در تعارض صفات، برخى جنبه هاى روان شناختى افراد که در سازگارى و رضایت زناشویى تأثیر بیشتر دارد، باید ترجیح داده شود. این موارد عبارت اند از: رفتار و شیوه برخورد در خانواده، و نگرشهای مربوط به زندگى خانوادگى، مانند فرزندپرورى، مهار و تعدیل عواطف. با توجه به این اولویت بندی، به نظر مى رسد بروز تعارض، بیشتر در اثر عدم شناخت کافى از فرد است؛ زیرا در صورت کسب اطلاعات کافى از فرد مورد نظر، با تأمل و دورى از احساسات گذرا مى توان به فرد فاقد شرایط لازم، پاسخ منفى داد و به بررسى ویژگى هاى دیگر فرد واجد شرایط پرداخت. البته پاسخ رد به فرد واجد شرایط لازم که فاقد یا داراى برخى صفات دیگر در حد پایین است، باید با تأمل بیشترى صورت گیرد؛ زیرا انتخاب او نیز مشکلى در زندگى آینده زناشویى در پى نخواهد داشت. همان گونه که بیان شد، بر اساس رهنمودهای اولیاى دین (ع)، رد کردن چنین افرادی، ممکن است پیامدهاى اجتماعى و فردی ناخوشایندى به دنبال داشته باشد؛ بنابراین، دو اصل مهم در فرآیند گزینش همسر، باید رعایت شود:
اول: شناخت شرایط لازم و سایر ویژگى های همسر مناسب، و نیز، شناخت صفات، حالات و رفتارهای مخل زندگى زناشویى مطلوب.
دوم: تلاش براى به دست آوردن اطلاعات لازم و کافى از فرد داوطلب برای ازدواج؛ بدین منظور با تحقیق در مورد ویژگى هاى فرد مورد نظر از محل تحصیل، کار و زندگى، و در مورد خانواده او، از بخش مهمى از شخصیت فرد آگاهى کسب مى شود. افزون بر این، با برگزارى چند جلسه ملاقات و توجه به گفتار و سایر حالات غیر کلامى فرد، اطلاعات مطلوبى برای تصمیم گیرى در اختیار طرفین قرار مى گیرد. به نظر مى رسد، هر چه دختر و پسر در فرآیند گزینش همسر به این دو اصل بیشتر پایبند باشند، انتخاب آنها مناسب تر خواهد بود.
در مرحله گزینش همسر از وظایف مهم والدین و نزدیکان، کمک به جوان در انتخاب همسر و شروع زندگى خانوادگى است. قرآن در خطابى عام به مسلمانان توصیه مى کند که مردان و زنان مجرد به ویژه افراد کم درآمد را همسر دهید.(۴۸) والدین افزون بر کمکهاى اقتصادى و راهنمایی در انتخاب همسر، باید به کسب استقلال جوان و آزادی او در تصمیم گیری توجه داشته باشند. کمک دیگر افراد به ازدواج دو نفر(۴۹) و معرفى اشخاص آماده ازدواج و وساطت در این امر نیز در اسلام بسیار با ارزش شمرده شده است، به گونه اى که آن را بالاترین شفاعتها (واسطه های خیر) اعلام کرده اند.(۵۰) یاری دیگران ممکن است به صورت حمایتهای مالى، در قالب دادن وام، هدیه و حتى کمکهای بلاعوض، و حمایتهای عاطفى مانند درک نیازها و وضعیت روانى فرد و کمک به رفع تردیدها، و راهنمایى جوانان در قالب مشاوره و آموزش مسائل ازدواج و خانواده باشد.
پی نوشت :
۱. «والطیبت للطیبین و الطیبون للطیبت»، نور، ۲۶.
۲. «… و علیک بذات الدین…» حرعاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص ۳۰ و احادیث ۲۳، ۲۲، ۲۱، ۱۷، ۱۵ و ۱۴.
۳. بقره، ۲۲۱.
۴. «فان علمتموهن مؤمنت فلا ترجعوهن الی الکفار لا هن حل لهم و لا هم یحلون لهن… و لا تمسکوا بعصم الکوافر…» ممتحنه، ۱۰؛ کلینی، کافی، ج ۵، ص ۳۵۸.
۵. نجفی، جواهر الکلام، ۳۴، ج ۳۰، ص ۹۰.
۶. آذربایجانی و دیگران، روان شناسی اجتماعی…، ص ۱۶۲.
۷. «قیل للصادق (ع) ما حد حسن الخلق؟ قال: تلین جانبک و تطیب کلامک و تلقی اخاک ببشر حسن» مجلسی، بحارالانوار، ج ۷۱، ص ۱۷۱.
۸. «حسن خلق یعیش به فی الناس» همان، ج ۶۹، ص ۴۰۴؛ «حسن خلق یداری به الناس» همان، ص ۴۰۸.
۹. حرعاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص ۵۴.
۱۰. «اصناف لا یستجاب دعاؤهم رجل توذیه امراته بکل ما تقدر علیه… یقول له… فان شئت خلیتها و ان شئت امسکتها» مجلسی، بحارالانوار، ج ۱۰۰، ص ۲۲۴.
۱۱. «من صبر علی خلق امرأه سیئه الخلق و احتسب فی ذلک الاجر، اعطاه الله ثواب الشاکرین فی الاخره» همان، ص ۲۴۴؛ «من صبرت علی سوء خلق زوجها، اعطاها مثل [ثواب] آسیه بنت مزاحم» ص ۲۴۷.
۱۲. «اربع من کن فیه کمل اسلامه… و حسن خلقه مع اهله» همان، ج ۷۵، ص ۹۳.
۱۳. «ان اکمل المؤمنین ایمانا احسنهم خلقا» همان، ج ۷۱، ص ۳۷۳.
۱۴. «خیارکم، خیارکم لنسائه» همان، ص۳۹۲.
۱۵. «زوجها من رجل تقی، فان احبها اکرمها و ان ابغضها لم یظلمها» همان.
۱۶. «الزانی لا ینکح الا زانیه أو مشرکه و الزانیه لا ینکحها الا زان زان أو مشرک و حرم ذلک علی المؤمنین» نور، ۳.
۱۷. «لا یتزوج شارب خمر فان من فعل فکانما قادها الی الزنا» مجلسی، بحارالانوار، ج ۱۰۰، ص ۳۷۲.
۱۸. «من زوج کریمته من فاسق نزل علیه کل یوم الف لعنه» نوری، مستدرک الوسائل، ج ۱۴، ص ۱۹۱.
۱۹. برخی از این نقصها در قانون مدنی مواد ۱۱۲۰ – ۱۱۲۵ مطرح شده است.
۲۰. «اذا جائکم من ترضون خلقه و دینه فزوجوه الا تفعلوه تکن فتنه فی الارض و فساد کبیر» حرعاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص ۵۱. این حدیث از رسول خدا (ص) و امام باقر (ع) به طرق مختلفی نقل شده است.
۲۱. «ان الله جمیل و یحب الجمال…» متقی هندی، علاء الدین، کنز العمال، ح ۱۷۱۶۶.
۲۲. پیامبر اکرم (ص): «اطلبوا الخیر عند حسان الوجوه فان افعالهم احری ان یکون حسنا» مجلسی، بحارالانوار، ج ۷۴، ص ۱۸۷.
۲۳. «تزوج التی هویت و دع التی هوی ابواک» همان، ج ۱۰۰، ص ۲۳۵.
۲۴. «خیر الجواری ما کان لک فیها هوی و کان لها عقل و ادب» حرعاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص ۱۳.
۲۵. «و من ءایته أن خلق لکم من أنفسکم أزوجا لتسکنوا الیها و جعل بینک موده و رحمه»، روم، ۲۱.
۲۶. حرعاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص ۱۳؛ «زوجه صالحه تعاونه و یحصن بها فرجه» ص ۲۱؛ «امرأه صالحه اذا رآها سرته و اذا اقسم علیها ابرته» ص ۲۲ و روایات ص ۲۲ – ۲۴.
۲۷. «اینظر الرجل الى المراه یرید تزویجها فینظر الى شعرها و محاسنها؟ قال: لابأس بذلک اذا لم یکن متلذذا» همان، ص ۶۰ و روایات باب ۳۶، ص ۵۹ – ۶۱.
۲۸. «الرجل یرید ان یتزوج المرأه یجوز له ان ینظر الیها؟ قال: نعم و ترفق له الثیاب لانه یرید ان یشتریها باغلى الثمن» همان، ص ۶۱.
۲۹. «انه قال للمغیره بن شعبه و قد خطب أمرأه: لو نظرت الیها فانه احری ان یدوم بینکما»، همان.
۳۰. «تزوجوا بکرا ولودأ و لا تزوجوا حسناء، جمیله عاقرأ فانى اباهى بکم الامم یوم القیامه» همان، ص ۳۳.
۳۱. «من تزوجها لجمالها رأى فیها ما یکره» و «من تزوج امرأه لایتزوجها الا لجمالها لم یر فیها ما یحب» همان، ص ۳۱.
۳۲. «تزوج سواء ولودا فانى مکاثر بکم الامم… ما السواء قال: القبیحه» همان، ص ۳۳.
۳۳. «یا نبى الله، ان لى ابنه عم قد رضیت جمالها و حسنها و دینها ولکنها عاقر؛ فقال: لا تزوجها» همان، ص ۳۳.
۳۴. «اذا تزوجها لدینها رزقه الله المال و الجمال» همان، ص ۳۰.
۳۵. مزلو، ابراهام، انگیزش و شخصیت، ص ۷۹.
۳۶. «الکفو ان یکون عفیفا و عنده یسار» مجلسی، بحارالانوار، ج ۱۰۰، ص ۳۷۲.
۳۷. همان، ص ۳۷۳.
۳۸. همان، ج ۷۵، ص ۳۶۷.
۳۹. قمی، شیخ عباس، منتهی الآمال، ج ۱ و ۲.
۴۰. مانند «وأنکحوا الأیمی منکم و الصلحین من عبادکم و امآئکم» نور، ۳۲.
۴۱. «و من لم یستطع منکم طولا أن ینکح المحصنت المؤمنت فمن ما ملکت أیمنکم من فتیتکم المؤمنت»، نساء، ۲۵.
۴۲. «یأیها الناس انا خلقنکم من ذکر و أنثی و جعلنکم شعوبا و قبائل لتعارفوا ان اکرمکم عند الله أتقئکم» حجرات، ۱۳.
۴۳. «ان خطب الیک رجل رضیت دینه و خلقه فزوجه و لا یمنعک فقره و فاقته» مجلسی، بحارالانوار، ج ۱۰۰، ص ۳۷۹.
۴۴. «مانند ازدواج امام سجاد (ع) با کنیزها و اینکه پیامبر (ص) عمه خود را به ازدواج خدمتکارش درآورد. همان، ص ۳۷۴.
۴۵. حرعاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص ۳۷۲.
۴۶. مجلسی، بحارالانوار، ج ۲۲، ص ۲۶۵ و ۴۳۷.
۴۷. ساروخانی، مقدمه ای بر جامعه شناسی خانواده، ص ۶۳.
۴۸. «و أنکحوا الأیمی منکم و الصلحین من عبادکم و امائکم ان یکونوا فقرآء یغنهم الله من فضله…» نور، ۳۲.
۴۹. «من زوج اخاه المؤمن امرأه یأنس بها و تشد عضده و یستریح الیها… انسه بمن احب من الصدیقین» نوری، مستدرک الوسائل، ج ۱۲، ص ۲۱۴.
۵۰. «افضل الشفاعات من تشفع بین اثنین فی نکاح حتی یجمع الله شملهما» همان، ص ۱۷۳.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا