زندگینامه
طاهره در سال ???? هجری قمری در یکی از خانوادههای مهم روحانی در قزوین به دنیا آمد. او دختر «آمنه خانم قزوینی»، زنی عالم و ملا محمدصلاح برغانی، و عروس محمدتقی برغانی معروف به «شهید ثالث» بود. «سید کاظم رشتی» پیشوای شیخیه به وی لقب «قرهالعین» داد و بهاالله او را «طاهره» نامید. قرهالعین شاعری خوش ذوق بود و در میان زنان شاعر شهرت خاصی داشته و دارد.[?] آثار شیخ احمد احسائی و سید کاظم رشتی را که رهبران مکتب شیخیه بودند، مطالعه کرد و با سید رشتی مکاتبه و ارتباط برقرار کرد و سید کاظم رشتی در رسائل خود او را قرهالعین نامید.)نیازمند منبع(
او توانست تحصیلاتی عالی نزد پدر و مادر که هر دو مجتهد بودند داشته باشد.[?] خانواده مادری او پیرو شیخیه بودند. اما خانواده پدری او از اصولیان معتقد بودند. هر چند او با پسر عمویش، ملا محمد برغانی (پسر محمدتقی برغانی)، ازدواج نمود اما سرانجام پا در مسیر خانواده مادری گذاشت. او به کربلا رفت و در معیت بیوه سید کاظم رشتی، در خانه رشتی که درگذشته بود ساکن شد. در آنجا او رهبر شیخیه ای شد که سرانجام به جنبش باب پیوستند.[?] فعالیتهای او و اصرار طاهره در این مورد که قوانین اسلامی دیگر جدا از بابیت هستند در جامعه بابیها جنجال آفرید. او در ماه محرم خشم علما را با پوشیدن تعمدی لباسهای شاد و ظاهر شدن بی نقاب به بهانه جشن تولد باب بر انگیخت. [?] سرانجام فرماندار کربلا برای پیشگیری از خشونت او را دستگیر و به ایران برگرداند. [?]
مذهب
طاهره قرهالعین جزو ?? نفر مومن اولیه به سید علی محمد باب بود. در بین این ?? نفر که به حروف حی معروفند، او تنها زن بود. در مورد نحوه ایمان او به باب در کتاب حروف حی ذکر گشتهاست که او از طریق رویای صادقه به باب ایمان آوردهاست و بابی شدهاست.[?]
درباره گرایش قره العین به بابیت و بهاییت دو دیدگاه غالب و نادر در بین محققان و مورخان وجود دارد که به آنها اشاره می شود:
• دیدگاه غالب: اکثریت غالب مورخان دوره قاجاریه و پس از آن بر این نظر هستند که قرهالعین در زمره ?? تن از نخستین گروندگان به باب بود که «حروف حی» نامیده می شدند. از بین آن جمع فقط قرهالعین بود که به شیراز نزد باب نرفت و تا آخر عمر او را ندید. بابیان از او اینگونه سخن می گویند: «او از جهت ایمان و عرفان که غایبانه حاصل نمود؛ در فضل و فداکاری و شهامت و شجاعت به مقامی اعلی” و ارفع رسید که گوی سبقت از رجال ربود». بر اساس این دیدگاه فراگیر، قرهالعین در رویدادهای مربوط به بابیت همانند خط دهی در ترور شهید ثالث در سال ????ق، مکاتبههای متعدد با باب، عزیمت به مناطقی همچون شاهرود، نور، سوادکوه، بابل و …. جهت تبلیغ بابیت، ترک همسر و فرزندان، اعلام نسخ تعالیم اسلامی همانند حجاب در واقعه تجمع سال ????ق بابیان در «بدشت» (روستایی در هفت کیلومتری شرق شاهرود ) نقش اساسی داشته است. به طوری که اعتمادالسلطنه از مورخان دوره قاجاریه در کتاب«فتنه باب» درباره یکی از سخنرانیهای قرهالعین در روستای بدشت می نویسند:«قرهالعین منبری نصب کرده و بر منبر رفته، نقاب از صورت برداشته و گفت: ای اصحاب ما، این روزگار از ایام فترت شمرده می شود، امروز تکلیف شرعیه یک باره ساقط است و این صوم و صلوه و ثنا و صلوات کاری بیهوده است. آنگه که میرزا محمدعلی باب اقالیم سبعه را فرو گیرد و این ادیان مختلفه یکی کند، تازه شریعتی خواهد آورد….» احمد کسروی نیز درباره اقدامات قرهالعین می نویسد:«داستان قرهالعین شگفت آور است ولی دلیلی از آن به سود کیشهای بابی و بهایی نتوان آورد. در کوششها نیز زیان قرهالعین کمتر از سودش نبوده. در جستن او از خانه شوهر و همرهیش با مردان و آن داستان دشت بدشت که خود بهائیان پوشیده نداشته اند، دستاویز دشمنان [بابیت و بهائیت] بیشتر گردیده تا دستاویز دوستان»
• دیدگاه نادر: جمعی از نویسندگان و محققان خاندان علمی برغانی (شامل خانوادههای شهیدی، صالحی و علوی شهیدی) که از بستگان نسبی قرهالعین هستند (همانند شیخ میرزا هدایت الله شهیدی معروف به حاج مجتهد (م????ق)، شیخ نصرالله آل شهید ثالث (م????ق)، سرهنگ یحیی شهیدی (م????ش) سردبیر مجله بررسیهای تاریخی و عبدالحسین شهیدی صالحی) و برخی شخصیتهای علمی همانند مفسر مشهور علامه محمود شکری آلوسی (مفتی دیار عراقیه در روزگار زیست قرهالعین)، دکتر علی الوردی و دکتر حسین محفوظ ( دو تن از اساتید دانشگاه بغداد) ضمن اشاره به گرایش قرهالعین به شیخیه، بابی و بهایی بودن او را مردود می دانند. آنها با ردّ دخالت قرهالعین در ترور شهید ثالث و دیگر حوادث مربوط به جنبش بابیه بر این نظرند که مورخان آن دوره که دارای دانستههای صحیحی در باره قرهالعین بودند به واسطه جّو مذهبی و سیاسی حاکم بر محیط، سکوت اختیار کردند تا اینکه مورخان متمایل به رژیم قاجاریه، مطالب مورد رضایت آن رژیم را با قصههای خیالی تلفیق کرده و در آثار خود منعکس کردند. در همین راستا عبدالحسین شهیدی صالحی کتابی به نام «قرهالعین علی” حقیقتها و واقعیتها» در دست تألیف دارد که در آن منابع و مأخذ اولیه خبر بابی و بهایی بودن قرهالعین را مورد تردید و نقد قرار داده است.[?]
ناصرالدین شاه و خواستگاری از طاهره
بر طبق روایاتی که در دست است میتوان دریافت که طاهره زنی زیبارو بودهاست. با توجه به فضیلت، علم و هوشیاری طاهره، ناصرالدین شاه قاجار دلباخته او شده و از وی خواستگاری میکند.
قرهالعین پیشنهاد ناصرالدین شاه را رد میکند و نمیپذیرد که از افکار و عقاید آزاداندیشانه اش دست کشیده و به ملکه دربار تبدیل شود و به حرمسرای پادشاهی برود. او در پاسخ به ناصرالدین شاه قاجار چنین گفتهاست[?][?][منبع از سایت brwska.org پیوند مرده است.]:
تو و ملک وجاه سکندری من و رسم و راه قلندری
اگر آن خوش است تو در خوری اگر این بد است، مرا سزا
واقعه بدشت [ویرایش]
در سال ???? و همزمان با محاکمه باب در آذربایجان جمع بزرگی از طرفداران باب در بَدَشت گرد آمدند. او در اجتماع بدشت که پیروان سیدعلی محمد باب ترتیب داده بودند سخنرانی نمود و با حاضر شدن بدون نقاب (روبنده) حاضرین را شوکه نمود. ضمن اجرای فرمان کشف حجاب، جدائی دین بابی از دین اسلام و نسخ احکام و سنن قدیم را اعلام نمود. [?] ریچارد فولتس می نویسد که هرچند بعضی از نویسندگان معاصر کشف حجاب طاهره را ژستی فمنیستی تعبیر می کنند، این کار طاهره بیشتر سمبل الغا قوانین اسلامی توسط باب بوده است. این اتفاق باعث افزایش نگرانیهای دولتیان و علما در آن زمان شد. [?]
دستگیری و کشته شدن
او در سال ???? میلادی، از حقوق برابر زنان و مردان سخن میگوید.[?][پیوند مرده] به همین دلیل محمود خان کلانتر تهران برای او زندانی در قلعه طبرسی که واقع شده در کاخ طبرسی بود ساخت و به مدت یک سال او را در حبس نگاه داشت.
در سال ???? بدنبال سوقصد نافرجام ناصر الدین شاه، کشتار عمومی باییان آغاز شد و طاهره یکی از قربانیان این کشتار بود. منابع بهایی آخرین کلام طاهره را چنین ثبت نموده اند:«می توانید به زودی، هر گاه که اراده کردید، مرا به قتل برسانید. اما جلوی پیشرفت و مبارزه? زنان برای آزادی را که روزگارش بزودی خواهد رسید، نمیتوانید بگیرید.» [?] هر چند رهبران مرد بابی در ملا عام کشته شدند. طاهره را در خفا به باغی بردند و خفه کردند.[?]
شعر و ادب
قرهالعین شعر هم میسروده و سخت متأثر از متقدمان، از جمله مولانا جلاالدین و جامی بوده است.[??]
نمونه اشعار
گر به تو افتدم نظر چهره به چهره رو به رو شرح دهم غم تو را نکته به نکته مو به مو
می رود از فراق تو خون دل از دو دیده ام دجله به دجله یم به یم چشمه به چشمه جو به جو
از پی دیدن رخت همچو صبا فتادهام خانه به خانه در به در کوُچه به کوچه کو به کو
دور دهان تنگ تو عارض عنبرین خطت غنچه به غنچه گل به گل لاله به لاله بو به بو
ابرو و چشم و خال تو صید نموده مرغ دل طبع به طبع دل به دل مهر به مهر و خو به خو
مهر تو را دل حزین بافته بر قماش جان رشته به رشته نخ به نخ تار به تار پو به پو
در دل خویش “طاهره” گشت و ندید جز تو را صفحه به صفحه لا به لا پرده به پرده تو به تو
پانویس
? Tahirih, The Pure, Iran’s Greatest Woman – by Martha Root,Chapter I, Early History of Tلhirih’s Life
? رادیو زمانه، چهره به چهره، رو به رو…، تاریخ روشنگری زنان در ایران
? ??? ??? ??? ??? ??? ??? Encyclopedia of Women & Islamic Cultures: Family, law, and politics By Suad Joseph, Afsaneh Najmabadi, Page ??-??
? حروف حی، نوشته هوشنگ گهرریز، انتشارات مرآت، هند، ??????
? مقاله «قره العین»، نوشته حسین عسکری، دایره المعارف تشیع، جلد ??، ص ???
? رادیو زمانه، چهره به چهره، رو به رو…، تاریخ روشنگری زنان در ایران
? صدای قوی زنان ایران
? ??? ??? Richard Foltz, Spirituality in the land of the noble: How Iran shaped world’s religions, Oneworld Publications, Oxford, England, ????
? تحول موقعیت زنان در ایران: روندها و چشماندازها
? رادیو زمانه، چهره به چهره، رو به رو…، تاریخ روشنگری زنان در ایران
منابع
دیوان اشعار طاهره قرَه العین، متن کامل، به کوشش دکتر سام واثقی و دکتر سهیلا واثقی
ازصبا تا نیما، یحیی آریانپور