نقش بازی عروسکی در شخصیت کودکان
«بازی» یک فعالیت طبیعی، لذتبخش و دلخواه برای کودکان میباشد. ولی متأسفانه بزرگترها این حقیقت را جدی تلقی نمیکنند. در صورتی که با بازی هدفدار میتوان در جهت رشد و تربیت آنان گام برداشت. گامهایی که از دریچه لطافت بازی شروع شده، به دنیای خیال و رویاها و ابعاد احساسی، عاطفی و شناختی کودکان خاتمه مییابد. به همین دلیل پرداختن به بازی خصوصا بازیهای عروسکی، بررسی نزدیکترین زاویه شخصیت کودکی میباشد،علاوه بر اینکه بازی، فرآیند یادگیری را برای یادگیرنده یعنی کودک و نوجوان شیرین میکند، موجب ارضای بسیاری از نیازهای اساسی و زیر بنایی کودک نیز میشود.
نیاز به تخلیه انرژی و بازتوانی
کودک، پر بار و غنی از انرژی بوده و نیاز دارد که این انرژیها را به شکلی از خود بروز دهد. وقتی در اطراف کودک زمینههای مثبت و منطقی جهت تخلیه انرژی وجود نداشته باشد، این انرژیها باعث بیقراری و پرکاری ناسالم کودک میگردد.
وجود کودک مثل یک ژنراتور فعال و پرکار، شروع به بازتوانی زایش مجدد انرژی مینماید استفاده مثبت از انرژیها، موجب افزایش اعتماد به نفس و تقویت اراده کودک میگردد. اگر عروسک بازی به شکلی مناسب، باعث تخلیه انرژیهای کودک گردد، نه تنها آرامش روحی او را افزایش میدهد بلکه باعث پویایی رفتار کودک نیز میگردد. اگر این انرژی مشمول سانسور والدین و یا مدرسه قرار گیرد، کودک انرژی خود را به عمیقترین ذخایر خود واپس میزند و آن را احتمالاً تبدیل به اضطراب میسازد. بعلاوه کودک، اضطرابهای خود را با عصبانیت، فریاد، اشک ریختن، شکستن اشیاء و … نشان میدهد و این فشارهای غیرقابل تحمل در کودک، ناراحتیهایی به صورت آثار جسمی نظیر ادرار شبانه، کهیر، اگزما و… را ظاهر میسازد.
تفاوت منحصر به فرد عروسک در میان اسباببازیها
کودک میتواند در بازی عروسکی، انرژیهای اضافی و روانی خود را تخلیه کند. کودک آنچنان به عروسکش اعتماد دارد و خودش را مثل او میبیند که کلیه احساسات و عواطفش را به عروسک فرافکن میکند و نسبت میدهد. این حالت نه تنها باعث تخلیه روانی شده بلکه درک و فهم بهتری از او را باعث میگردد.
پس عروسکها به کودک این اجازه را میدهد تا بدون واهمه از بزرگترها، خودش یک آدم بزرگ شود و یکسری مسائل را از روی کنجکاوی تجربه کند. اکثر اوقات، کودکان به تنهایی عروسک بازی میکنند چرا که والدین عروسک را برای او خریدهاند که دیگر کاری به کارشان نداشته باشد و اگر هم با آنها بازی کنند، بزرگترها خواستههای خودشان را به خواستههای کودکانشان تحمیل میکنند. واضح و روشن است که کودک عروسکش را از خودش طرد میکند و نیازهایش، در این ارتباط ناکام میگردد. نیازهای دیگری نیز برای کودک وجود دارد که در ارتباط با عروسک میتوانند برآورده و ارضا شوند، از قبیل نیاز به پیشرفت و کسب موفقیت، نیاز به رهبری و اداره کردن، نیاز به امنیت، نیاز به آزادی و کودک آزاد است.
کودک درون ما هم میل دارد آزادانه ابراز وجود نماید، گریه کند و به زندگی مشغول باشد. بزرگسالانی که در بازی کودکان شرکت میکنند تنها به فرزند خود محبت نکردهاند، بلکه در جهت آرام سازی خود نیز کوشش و تلاش نمودهاند و در صورتی که بزرگسالی بر اساس کودک شخصیت خود، با فرزندش رفتار نماید نتایج مفیدتر و موثرتری را خواهد گرفت.عروسکهای مناسب کودکان، عروسکهایی بومی با محتویات خودی هستند، نه عروسکهایی که سمبل فرهنگ غیرخودی است…
جهت شکوفایی و رشد فرزند دلبندتان:
۱- عروسک و عروسکبازی را به عنوان یک فرآیند جدی و مهم در زندگی کودک و رشد شخصیت کودک در نظر بگیرد.
۲- مشارکت فعال و هیجان داری با کودک خود، در هنگام بازی با او داشته باشید.
توجه داشته باشید که زندگی برای کودک در بازی معنی و مفهوم میگیرد. پس اگر بهصورت زندهای کودک درگیر بازی شود، بهتر رشد خواهد کرد و تعالی خواهد یافت. بازی را فرصتی برای انتقال مفاهیم و الگوهای تربیتی در نظر بگیرید.
۴- کودک از بازی با عروسکهایش لذت میبرد و با احترامی که ما به عروسکهایش میگذاریم، اطمینان مییابد که دوستش داریم .
۵- وقتی کودک خود را مشغول بازی کردن و گفت و شنود با عروسک و یا اشیای خارجی میبینید، در جهت افزایش اعتماد به نفس، کودک را یاری کنید.