خانواده یعنی زن و شوهر ، یعنی دل بستگی ، همراهی و هم فکری . یعنی رفع شدن نیاز ها در باهم بودنی که هر کدام کمک یک دیگر هستند تا رشد کنند ، بالنده شوند و در نتیجه احساس آرامش داشته باشند.
یعنی احساس نیاز اینکه کس دیگری هم در این خوشبختی شریک شود ، نیاز به داشتن فرزند. یعنی پدر بزرگ و مادر بزرگی که خیلی از ما تجربه ی صدای زیبای قصه های شان و نوازش دست های شان را داریم . یعنی حضور کسانی که می دانی دوستت دارند و در مواقع نیاز تنهایت نمی گذارند و تنهایشان نمی گذاری و این عمیق ترین مفهوم امنیت و آرامش است.
این مفهوم هم همچون هر مفهوم انتزاعی دیگر ، در فرهنگ ها ی مختلف و در زمان های مختلف تغییراتی می کند.اما اصل آن باقی می ماند. برای مثال در ایران و در چند دهه ی پیش خیلی بیش از این مرسوم بود که فرزندان پس از ازدواج در خانه ی پدری خود بمانند ودر یکی از همان اطاق ها در کنار اعضای دیگر خانواده زندگی مشترکشان را شروع کنند. ولی امروزه اگر جوانان بعد ازازدواج با خانواده ی خود زندگی کنند در طبقه ای مستقل زندگی شان را شروع می کنند.
***
صنعتی شدن جوامع ، پیچیده شدن نقش ها،بعد مسافت و خلاصه عصر تکنولوژی ارمغان هایی را به همراه داشته که یکی از آن ها تغییر چهره ی نظام خانواده و سبک زندگی بعضی انسان هاست. انسان امروزه با وجود اس ام اس و ایمیل و…بیشتر از گذشته احساس تنهایی می کند.
انسان ها آن قدر از هم دور می شوند و دچار مشغله های زندگی که دید و بازدیدهای خانوادگی به صورت سالانه می شود. فقدان آرامش روحی و نگرانی های اجتماعی و از آن بدتر عدم اعتماد به همنوع ، افراد را وا می دارد تا به سوی حیوانات خانگی روی آورند. این حالت در بسیاری از جوامع صنعتی شایع است و متأسفانه ایران نیز به دلیل حرکت در این راه، بشدت دچار مدرن زدگی شده و افراد در سنین مختلف نگهداری یک حیوان را بسیار بهتر از دوستان یا افراد نزدیک به خود می دانند. مسایلی چون افزایش افسردگی، طلاق، تجرد و زندگی های نابسامان همچنین دورشدن روانی فرزندان از پدر و مادر باعث شده تا حیوانات خانگی به خصوص سگ ، خواهان زیادی پیدا کند.
فقدان آرامش روحی و نگرانی های اجتماعی و از آن بدتر عدم اعتماد به همنوع ، افراد را وا می دارد تا به سوی حیوانات خانگی روی آورند.
البته علاقه به حیوان و نگهداری از آن الزاما به معنی این نیست که فرد مشکل روحی دارد . در خیلی از کشورها بسیار مرسوم و متداول است که در هر خانه ای یک حیوان خانگی هم باشد اما بحث ما بر روی کشور خودمان است.
از سال ها پیش از سگ ها برای نگهبانی از گله،منزل و.. استفاده می شد و امروزه هم پلیس از توانائی های این حیوان در پیشبرد اهدافش استفاده می کند اما مسئله ی جدیدی که با آن روبرو هستیم دیدن افرادی است در خیابان ها که سگ کوچک و پشمالو یا بزرگ وکمی ترسناک را با قلاده های زیبا و حتی وسایلی چون شال گردن و.. با خود حمل می کنند.
این هم نشانه ی عجیب و جدید ی است برای مدرن بودن و از دهکده ی جهانی عقب نماندن بدون توجه به حکم نجس بودن این حیوان ، بیماری های احتمالی ،مشکلت اجتماعی که در صورت نگهداری ایجاد می شود و شرط رعایت حقوق آپارتمان نشینی.
سالانه تعداد زیادی از انسان ها به علت تماس با حیوانات، بیمار می شوند یا جان خود را از دست می دهند. در وبلاگی در باره این که بیماری های مشترک انسان وحیوان زیاد است و نگهداری از سگ ها احتمال انتقال را برای صاحبش فراهم می کند ، نوشته شده بود که : بیماری های واگیر در بین انسانها بیشتر است وامکان بیمار شدن کودکی توسط مادرش بیشتر است از سگ خانگی شان!!!!!!!!
این نوع تفکر است که زنگ خطری است برای جامعه ی ما و یا در جایی خواندم که زن وشوهری که بچه دار نمی شوند ودر آستانه ی طلاق اند با آوردن یک سگ کوچولو ی دوست داشتنی نیازشان مرتفع گردیده وزندگی شان شیرین شده است.
شما به عنوان یک زن ایرانی آیا نگهداری از یک سگ و بردن او برای هواخوری و یا تهیه ی غذا ی مخصوص و مقوی برایش می تواند حس مادری تان را ارضا کند؟ آن هم در حالی که کودکان زیادی به خاطر نداشتن پدر ومادر یا عدم صلاحیت آنها در نگهداری از کودکشان در مراکز شبانه روزی و در رویای داشتن یک خانواده به سر می برند.
شاید یکی از ارمغان های زندگی ماشینی غریبگی انسان هاست باهم . انسان ها به قدری با هم غریبه شده اند که نمی توانند افکار و آراء مختلف هم را بپذیرند و شاید بهترین مونس برای آنها حیوانات اهلی باشد. در واقع فردگرایی، دوری از جمع، اخلاق خودخواهانه و فرار از واقعیات از همه بدتر فشار شدید زندگی های ماشینی باعث می شود تا انسانها ابتدا تنها و افسرده و سپس به سوی حیواناتی چون گربه و سگ روی آورده و با آنها همنشین و همدم شوند.
هر کدام از حیوانات مفید بوده و به دلیلی خلق شده اند و از دستورات اخلاقی دین ماست که با آن ها به خوبی رفتار کرد ه وآزارشان ندهیم اما انتخاب آنها به عنوان همدم و رفتار با آن ها مثل یک دوست یا فرزند اشتباه است و به تنها تر شدن انسان دامن می زند.
بهتراست به دنبال بهانه هایی برای بیشتر باهم بودن باشیم . دیدارهای خانوادگی و دوستی را بیشتر کنیم ،برای فرزندانمان وقت بگذاریم و کاری کنیم تا خانواده ی ایرانی با تمام مصداق ها وزیبایی هایش باقی بماند.
تبیان