کنار آمدن کودکان با مرگ عزیزان
مرگ عزیزان یا افرادی که مورد توجه ما هستند تغییرات زیادی را در زندگی ما ایجاد می کند. این موضوع برای کودکان نیز مصداق دارد. برای آنکه بتوانیم در چنین شرایطی به یک کودک کمک کنیم تا با مساله مرگ کنار بیاید لازم است بدانیم که آنها درباره مرگ چگونه فکر میکنند و چه چیزی برای آنها تغییر میکند.
عکس العمل متفاوت:
هیچ دو کودکی بطور یکسان نسبت به مرگ کسی که او را دوست دارند پاسخ نمیدهند. به همین دلیل نحوه کمک به آنها نیز متفاوت خواهد بود و به تجربیات گذشته آنها، سن و سال آنها و حوادث پس از وقوع مرگ بستگی دارد. در این مواقع ضمن آنکه سعی میکنید اعتقادات معنوی خانوادگی خود را بطور ساده برای کودکتان بیان کنید، این احتمال را نیز در نظر داشته باشید که ممکن است کودکتان گفتهها و رفتار شما را عینا تکرار کند بدون آنکه مفهوم درستی از مرگ درک کرده باشد. لذا در ادامه این یادداشت به این مطالب توجه کنید:
– مطمئن شوید کودکتان دچار تصورات نادرست نشده باشد
بچه ها معتقدند که تفکرات، احساسات و گفته هایشان قدرت جادویی دارند. تمام آنها ممکن است گاهگاهی از افرادی که آنها را دوست دارند مانند خواهر یا برادر کوچکتر ناراحت و حتی عصبانی شوند. بنابراین به هنگام وقوع مرگ اطرافیان خود باید به آنها تفهیم شود که عصبانیت یا حتی آرزوهای ناگوار، نمیتواند سبب مرگ کسی شود. حتی گاهی اوقات نیاز است که این موضوع به نوجوانان، جوانان و حتی افراد بزرگسال نیز گوشزد شود.
هیچ دو کودکی بطور یکسان نسبت به مرگ کسی که او را دوست دارند پاسخ نمیدهند.
– برای کودکان روند طبیعی قبل از حادثه را احیا کنید
توجه داشته باشید که مرگ میتواند زندگی کودک شما را تا مدت های طولانی تحت تأثیر قرار دهد. گاهی اوقات این کودکان داغدیده، در زندگی خود دچار افسردگی و مشکلات هیجانی و احساسی شدید میشوند. در مقابل، کودکانی که به خواستههایشان در این وضعیت توجه میشود و مورد کمک و حمایت بزرگسالان موثق و مطمئن قرار میگیرند و نیز کسانی که شرایطی عادی و پایدار برایشان مهیا میشود از این مشکلات هیجانی رهایی مییابند.
اولین مطلبی که برای حصول اطمینان از آسیب ندیدن این کودکان هنگام مرگ اطرافیان و حتی والدین باید مورد توجه قرار گیرد، نحوهی رفتار و معاشرت با آنهاست. در صورت بروز حوادث منجر به مرگ، بایستی به کودکان اجازه داده شود که در فرآیند سوگواری و غم و اندوه خانواده مشارکت داشته باشند. در این صورت کودکان نیز شبیه به افراد بزرگسال هر چه زودتر به شرایط عادی و طبیعی قبل از مرگ برخواهند گشت.
– اجازه دهید کودکان همراه بزرگسالان عزاداری کنند نه شبیه آنها
از آنجایی که کودکان تصور درستی از مرگ و برگشت ناپذیری آن ندارند ممکن است در حین عزاداری اعضای خانواده، مشغول بازیهای شاد و فعالیتهای عادی و روزمره خود شوند. در این وضعیت نباید آنها را تنبیه کرد و یا مورد غضب قرار داد و مجبورشان کرد که مانند بزرگسالان عزاداری کنند. اگر به اندازه کافی بزرگ شده باشند آثار غم و اندوه خود بخود در چهره آنها نمایان خواهد شد و نیازی به تهدید و یا تنبیه نخواهند داشت.
همچنین نباید کودکان را از احساس غم و اندوه بزرگسالان دور نگه داشت البته به شرطی که این موضوع سبب وحشتزدگی آنها نشود. چنانچه حس میکنید توان و قدرت کافی برای مراقبت کافی از کودکتان را در هنگام سوگواری ندارید حتماً از دیگران کمک بخواهید و اجازه ندهید کودکتان به تنهایی خیلی از شما دور شود. اجازه دهید دیگران او را به فعالیتهای عادی و روزمرهاش سرگرم کنند و به نیازهای او توجه نمایند.
چنانچه کم توجهی به فرزندتان در روزها و هفتههای بعد نیز مشاهده شد حتماً به مشاورهای روانشناسی و درمانگرها مراجعه نمایید تا بتوانید خود و خانوادهتان را به شرایط عادی زندگی برگردانید. در غیر اینصورت بیشترین خطر متوجه بروز سوء رفتارها در فرزندان خردسالتان خواهد شد.
نباید کودکان را از احساس غم و اندوه بزرگسالان دور نگه داشت البته به شرطی که این موضوع سبب وحشتزدگی آنها نشود.
– به کودکتان خود آگاهی دهید
با مرگ یک عزیز و یا حتی والدین، بچههای مدرسهای (۱۰- ۷ ساله) تصور میکنند که آنها نیز خواهند مرد. علائم این گونه تصورات میتواند خودداری از رفتن به مدرسه، سردردها و شکم دردها و حتی مشکلات رفتاری باشد. مهمترین کار در این وضعیت صحبت کردن با آنها، جویا شدن احساسات و تصورات آنها و قوت قلب دادن به آنهاست.
به عنوان مثال، چنانچه علت مرگ شخص متوفی بیماری باشد و یا شخص متوفی جوان باشد، اغلب کودکانی مدرسهای دچار تصورات غلط میشوند و اظهار میکند که از سلامت جسمی برخوردار نیستند. در این شرایط بهترین کار دادن اطمینان از سلامتی جسمانی به آنهاست.
چنانچه فرزندتان اظهار میکند که سردرد یا شکم درد دارد با بردن او به پزشک به او اطمینان دهید که از سلامت کامل جسمانی برخوردار است. در عین حال از روانشناسان کودک و نوجوان و یا مشاوران با سابقه، در کار کردن با کودک غم دیده کمک بگیرید. گاهی اوقات چندین جلسه بازی درمانی میتواند به کودک کمک کند که احساسات درونیاش را بیان کند و بدین ترتیب بدون نیاز به خدمات پزشکی و درمانی خاص، دردهای فیزیکیاش برطرف شود.