کاربرد روایات آخرالزمان

كاربرد روايات آخرالزمان

بهرهگیری از روایات فراوانی که در موضوع آخرالزمان و نشانههای ظهور وارد شدهاند، برای برنامهریزیها، سیاستگذاریها و حتی تدوین استراتژیهای عصر غیبت، موضوع مهمی است که در سالهای اخیر مورد توجه برخی از نویسندگان و پژوهشگران حوزه مهدویت قرار گرفته است در مقاله حاضر تلاش شده است که با تبیین کاربریهای روایات آخرالزمان، به ویژه کاربریهای استراتژیک، افق تازهای در این زمینه گشوده شود. جهت صدور اخبار آخرالزمان
قریب به دوهزار روایت پیرامون مهدویت و آخرالزمان از زبان معصومین(ع) در موسوعهها جمعآوری شده است.۱ با تورقی ساده، سهم بزرگی از این مجموعهها را درباره مشخصات و مختصات آخرالزمان، ظهور و پس از ظهور مییابیم.
سؤال اساسی این است که این همه اخبار برای چیست؟ ترسیم دوران پیش از ظهور از جنبههای مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و…، موقعیت جبهه حق و باطل در هنگام ظهور، و مختصات ظهور و تصویر پس از ظهور با این بسط و گسترش به چه منظور است؟ اگر فقط برای «دادن امید» یا «باوراندن قطعیت آن» و مانند اینها بود با جملاتی کوتاه اما مکرر مثل «یملأ الأرض قسطاً و عدلاً کما ملئت ظلماً و جوراً؛ زمین را پر از قسط و عدل میسازد آن چنان که پر از ظلم و جور شده است.» نیز به دست میآمد و این همه بازکاوی در زوایای زندگی بشر را نمیخواست. به علاوه، چه بسا این همه تنوع در عبارات و حوادث متفاوت و… مخل به آن منظور هم جلوه نماید! سؤال وقتی جدیتر میشود که میبینیم نحوی دیگر از استفاده از روایات «به نام توقیت» را خود معصومین(ع) در ضمن همین روایات به طور حتمی و قطعی و محکم سد کردهاند. دستهای از روایات با مضمون مشترک «کذب الوقّاتون، وقتگذران دروغ میگویند» در این مجموعه بزرگ روایی قرار گرفته است. اگر از این پیشگوییها و اخبار و اوصاف نمیتوان «وقت ظهور» را به دست آورد و صرفاً هم برای امید و قطعیت صادر نشدهاند؛ به خصوص که به ادله متفاوت معتقدیم که از ناحیه معصوم(ع)، فعل لغو هم سر نمیزند، این سؤال بیشتر آشکار میشود که پس جهت صدور این روایات چیست؟
هر شیعهای باید به فکر فرو رود که امام خویش با این تراکم حدیثی خواسته است چه مطلبی را به او بگوید و چه تکلیفی را از او طلب نموده است؟ این اولین نکتهای است که توجه به آن قبل از مطالعه و دستهبندی این روایات لازم است.
در یک تقسیم اولی این بخش از روایات مهدویت (یعنی اخبار آخرالزمان) را میتوان به دو بخش تقسیم کرد: اخبار نشانهگذار و اخبار استراتژیک.
الف) اخبار نشانهگذار: اخبار نشانهگذار که اغلب سیاق پیشگویی دارند روایاتی هستند که برای نشانهگذاری مسیر حق و باطل صادر شده است. این مطلب در گذشته سابقه نداشته است. مثلاً وقتی عمار درساخت مسجد پیامبر(ص) جد و جهد میورزید و برخی راحتطلبان بر او سنگ بیشتر بار میکردند، در جواب کسی که گفت: این گونه عمار را میکشید! پیامبر(ص) فرمودند: «عمار را قوم طاغی میکشند!» و از آن پس عمار پرچم شد و نشانه. هر جا عمار شمشیر میزد مقابل او طاغی قلمداد میشد. یا وقتی که پیامبر(ص) عایشه را از «سگهای حوأب» بیم داد سگها نشانهای شدند برای جریان باطلی که عایشه در آن بود.
جالب این که علامه طباطبایی برخی از خطابهای شرعی و غیراخباری قرآن را نیز دارای این کاربری میداند. برای نمونه آیه «و قرن فی بیوتکنّ و لاتبرّجن تبرّج الجاهلیّه الأولی؛ و در خانههایتان قرار گیرید و مانند روزگار جاهلیت قدیم زینتهای خود را آشکار مکنید.»۲ غیر از این که بیانگر یک حکم تکلیفی است دارای این کاربری نیز هست، و گویا میخواهد خبر دهد که تبرج جاهلی در پیش است و برخی زنان پیامبر(ص) در آن سهیماند.
در اخبار آخرالزمان نیز این اخبار نشانهگذار را میشود یافت. از باب نمونه برخی از اخبار که نشانههای حتمی ظهور را میشمارد دارای این کاربریاند. برای مثال ادعای مهدویت قبل از صیحه آسمانی محکوم به کذب است چون موعود واقعی نشانهگذاری شده است.۳
ب) اخبار استراتژیک: بخش قابل توجهی از این اخبار، کاربری بالاتری دارند و آن استراتژیسازی است. استراتژی بدین معنا که همه امکانات و داراییها و استعدادها در مسیری خاص و برای هدفی خاص مدیریت شود. قرآن از سیره استراتژیسازی پیامبران با توجه به اخبار استراتژیک نمونهها دارد. از جمله میتوان از سیره یوسف(ع) مثال زد. رؤیای شاه وقتی نزد او صادق جلوه میکند و میفهمد هفت سال پس از این قحطی در پیش است از این خبر استراتژی میسازد، و از شاه میخواهد او را خزانهدار نماید و هفت سال بکارند و سیلو کنند.۴
استراتژی یعنی این که با توجه به هدفی خاص که از سوی خبر غیبی به دست آمده بود امکانات را بسیج کردن، چنانچه یوسف انجام داد. این مسئله در خرد و کلان مطرح است برای نمونه به حسب روایات پس از ظهور، امام عصر(ع) گنبد و مناره مساجد را ویران کرده مساجد را مثل زمان نبوی بنا میکند. به فرض صحت صدور و دلالت این روایات، انسان خیّری را فرض کنید که میخواهد مساجد برای مسلمین وقف نموده و علیالقاعده آرزویش این است که تا ظهور امام عصر(ع) بلکه تا قیامت مسجد او برپا باشد و یاران حضرت در آن نماز بگزارند؛ آیا اگر این خبر را شنید، هزینه خود را خرج چیزی میکند که به دست امام عصر(ع) ویران شود؟! این کاربری استراتژیک از اخبار آینده است.
فرق عمده اخبار نشانهگذار با استراتژیک این است که در اخبار نشانهگذار، نشانه که رخ داد باید عمل مقتضی آنرا انجام دهی مثلاً امام باقر(ع) فرمود: «نشانه حوادث ماه رمضان (در آخرالزمان) علامتی در آسمان است که پس از آن مردم دچار اختلاف میشوند. وقتی که آنرا درک کردی زیاد دنبال ذخیره غذا باش»۵. نشانه آسمانی علامت است برای ذخیره غذا و عمل، متأخر از نشانه است. اما در اخبار استراتژیک برعکس؛ با توجه به خبر قبل از بروز آن باید خود را برای آن به شکلی خاص مهیا کنی که گاه این تمهید باید به شکل اجتماعی و جمعی باشد که استراتژی در آن صورت کلان میسازد. ضرورت کشف مختصات ظهور
داشتن مختصات ظهور پیامبر آخرالزمان محمد(ص)، دو دسته را به مکه کشانده بود: یکی مشتاقانی چون سلمان فارسی و برخی رهبانان مسیحی را، و یکی هم دشمنانی را، که به قصد جلوگیری یا تأویل آن آمده بودند، مانند اغلب احبار یهودی.
داشتن مختصات ظهور موعود آخرالزمان نیز میتواند در فعل و عمل منتظران از انتخاب شغل و محل سکونت گرفته تا عرصههای بالاتر سیاسی و اقتصادی تأثیر بنهد.
برای نمونه فرض کنید «مختصات جغرافیایی» ظهور را آنگونه که برخی از محققان جمعبندی کردهاند بدینگونه یافتهایم که ظهور از مدینه به مکه و از مکه ـ از طریق جنوب ایران به عراق و کوفه و سپس به بیتالمقدس کشیده میشود، در حالی که پایگاههای لشکر دشمن نیز درشامات، عراق و حجاز و… مستقرند.۶ یا از میان «مختصات سیاسی» جبهه حق پیش از ظهور، جنبشی شیعی را در ایران و جنبشی دیگر را در یمن یافتیم که اولی با فاصله بیشتر و دومی نزدیک به ظهور اتفاق میافتد.۷
این گونه مختصات کاربری استراتژیک دارد ابتدا حساسیت منتظران را نسبت به آن موقعیتها و مناطق افزایش میدهد. کوچکترین حرکات دشمن، به خصوص دشمنان معروف اسلام مانند یهود نیز که قرآن درباره آنها فرمود:
لتجدنّ أشدّ الناس عداوهً للذین آمنوا الیهود؛
مسلماً یهودیان را دشمنترین مردم نسبت به مؤمنان خواهی یافت…،۸
هوشمندانه بررسی میشود.
به تحقیق این حساسیت اگر عمومیت یابد، دوستشناسی و دشمنشناسی ویژهای نهادینه میشود که بسیاری از اختلافات قومی و قبیلهای را زایل و زمینههایی را که باعث فتنهها و بهرهوریهای دشمن میشود، از بین میبرد. سریان این حساسیت وقتی به رجال سیاسی، مذهبی و دولتمردان مذهبی جهان اسلام میرسد، به طور مستقیم در سیاستهای خارجی و بینالمللی آنها و استراتژیهای سیاسی کشورهای اسلامی راه مییابد و منشأ تحولات عظیم میشود.
در دنیای غرب قرائتی بنیادگرایانه از عهد عتیق توسط مسیحیان پروتستان موجب شد به این باور برسند که مسیح ظهور نمیکند مگر وقتی که «یهودیه» (سرزمین فلسطین) به دست یهود بیفتد و حکومت یهودی در اورشلیم برپا شود. این پیشبینی استراتژیک، جریان مسیحیت صهیونیست را پدید آورد که زمینه را برای صهیونیست یهودی و تشکیل دولت اسرائیل در قلب جهان اسلام مهیا کرد. امروزه با چندین سازمان بینالمللی و لابیهایی در کنگرههای کشورهای ثروتمند افکار عمومی به خصوص مسیحیان را به این سمت سوق میدهند و هزینههای بسیاری از دولتمردان مسیحی برای «استراتژی حکومت اسرائیل جهت ظهور مسیح» اخذ میکنند.
آیا این امر بر مسلمین گران نیست که دشمن امام عصر(عج)، با تکیه بر پیشگوییها و اخبار خود استراتژیسازی کرده و این همه قدرتمندانه و جسورانه وارد عرصه شود اما مسلمین و حتی شیعیان به اخبار صادق خود هرگز به این زاویه ننگرند، و کاری استراتژیک در این راستا انجام ندهند؟
ادله برهانی و قرآنی برایمان ثابت میکند که تقدیم و تأخیر در تقدیر الهی راه دارد، چنانچه ظهور موسی(ع) در میان بنیاسرائیل با رویکرد درست بنیاسرائیل، چهارصد سال مقدم شد. اما برداشتهای جبرگرایانه به جا مانده از عهد امویان و عباسیان در خاطر مسلمین موجب شده تا دست بر دست نهند تا خود خداوند، خود این اتفاق را به وجود آورد. در مقابل این برداشتها شاهدیم که یهود با وجود دیدگاه تفویضی خود که دست خدا را بسته میدانند، با درک مختصات آخرالزمان به تکاپو و تحرک افتاده شده به امیدی که بتوانند آن موعود را زایل یا برای خود به تأویل برند.
در حالی که خبر از «حضور» موردی امام عصر(ع) در مسجد مقدس جمکران، هزاران مشتاق را هر هفته عازم آن جا میکند تا قدمگاه او را زیارت و از فیض حضور یا توجه او بهره برند؛ اما چرا مختصات «ظهور» دائمی و مستمر امام عصر(ع) در کانون این توجه نیست و این اخبار منشأ اثری [در سطح اجتماعی] نمیشوند؟
یا در حالی که تنها آگاهی از خبر صادق حضور امام عصر(ع) در موسم حج مشتاقان را برمیانگیزد تا به امید تشرف با احتمال اندک چنان اجتماعی را در صحرای عرفات با آن ازدحام ترتیب اثر دهند، حال چرا وجود روایات قطعی و قوی و اطمینانبخش در زمینهسازی ظهور دائمی او منشأ تکاپو نمیگردد؟! اگر ایرانیان به این احتمال اطمینانبخش که انقلاب اسلامی همان جنبش شیعی ایرانی پیش از ظهور است، توجه عمومی نمایند و به باور برسند، در تقویت بنیانها و آرمانهای شیعی آن و حفظ و حراست از آن دوچندان میکوشند تا روند را تسریع کرده این حلقه از مختصات ظهور زودتر محقق شود. و به عنوان نمونه دیگر، مختصات آخرالزمانی کشور یمن نیز میتواند موجب خلق استراتژیهایی هم برای امالقرای تشیع ـ یعنی حوزه علمیه قم ـ و هم مردم یمن و هم سیاستهای خارجی کشورهای شیعی در قبال یمن و… گردد.۹ در این جاست که دو کار مهم زمین مانده جلوه مینماید: نخست تعیین دقیق و مجتهدانه مختصات همه جانبه ظهور و وقایع پیش از ظهور از سوی محققان حوزوی، و دیگر تعیین استراتژیهای کلان و خرد در همه زمینههای فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی با توجه به آن مختصات از سوی استراتژیستهای منتظر ظهور امام عصر(ع)؛ یعنی تدارک اتاقهای فکر حوزوی و دانشگاهی برای این مهم. توقیت، کاربری ممنوع
«توقیت» که عبارت از تعیین مختصات زمانی ظهور است، یک مانع اصلی برای کاربریهای ضروری به شمار میآید. متأسفانه در طول تاریخ تألیف و تبلیغ برای مهدویت، یا از این روایات استفاده نشده و یا اگر شده برای مختصات زمانی و توقیت بوده است که صراحتاً از سوی معصومان(ع) نفی شده است. از قضا چنین کاری فتنههایی را نیز در تاریخ شیعیان پدید آورده است. ثمره این کاربری مذموم آن شده که با شکست توقیتها، سرخوردگیها رخ داده و متعاقباً هیچ استفاده درستی به جای آن نشده است و همه کاربریهای مفید و ضروری به همین چوب رانده شده است.
در حالی که توقیت نه «مدلول مطابقی» این پیشگوییهاست و نه «مدلول التزامی» آنها، یعنی در روایات نه سال و ماه مشخصی برای ظهور معین شده است۱۰ و نه از اوصاف کلی و مختصات متفاوت ظهور میتوان به دلالت التزامی به طور محکم و قطعی، سال و ماهی را مشخص کرد. از این رو کاربری توقیت، تخصصاً از دلالت اخبار آخرالزمان خارج است. تطبیق و توقیت
توقیت، به معنای وقت مشخص کردن است و وقت مشخص نمیشود مگر به تعیین ابتدا و منتهای آن. مثلاً «تا بیست سال دیگر»، «تا پایان امسال» توقیت است. اما این که «دوره ظهور شروع شده است»، «این انقلاب به امام زمان(ع) میرسد»، «بین قتل نفس زکیه و قیام قائم بیش از ۱۵ شب فاصله نیست»۱۱ و مانند اینها توقیت نیست. چون یا ابتدای وقت مشخص نیست (مثل مورد قتل نفس زکیه) یا انتهای آن (در دو مثال اول).
این را از معنای عرفی توقیت میتوان فهمید، به علاوه، روایاتی که درباره علت منع توقیت رسیده هم مؤید همین معنا از توقیت است.۱۲
اما تطبیق، به معنای مشخص کردن موقعیات و مصادیق روایات است، مثل این که بگوید «نفس زکیه» فلانی است. یا «رجل من اهل قم»؛ را امام خمینی(ره) معرفی کند و یا منطقه قرقیسا را مشخص کند و… .
واضح است اگر تطبیق به توقیت نیانجامد منعی ندارد، لکن جواز استناد به معصوم ندارد. بیان این که منظور امام(ع) همین بوده است، نیاز به دلیل شرعی معتبر دارد ازاین رو تطبیق درحد ظن و گمان میماند.
نکته قابل تأمل این است که یافتن مختصات همهجانبه ظهور بدون داشتن تطبیق ممکن نیست، و از سوی دیگر تطبیق نیز حدسی است و قطعی نمیباشد پس منشأ استراتژیها لغزان و در نوسان میافتد! این مشکل چگونه قابل حل است؟
پاسخ این است که آنچه برای کشف مختصات همهجانبه ظهور لازم است جملهاش متفرع بر تطبیقهای استحسانی نیست. برخی تطبیق قطعی دارند و برخی احتمالی اطمینانبخش. و مقدار اندکی که دخل تام در استراتژیها ندارند ـ بلکه بیشتر برای توقیت نافعاند ـ تطبیق استحسانی و ذوقی بر میدارند.
برای مثال واژههایی مثل کوفه، بیتالمقدس، شامات، قم، طالقان، یمن و… دلالت قطعی بر همین مناطق دارند و حداکثر، با توجه به عصر صدور میتوان جغرافیای آن مناطق را یافت.
برخی دیگر مثل جنبش شیعی ایران، برخاسته از قم با ویژگیهای مبسوطی که در روایات بیان شده و با دستهبندی و جمعبندی واضح میشود گرچه از قطعیت بالا برخوردار نیست اما احتمالی اطمینانبخش و کافی برای انشای استراتژی است. اما نفس زکیه بودن فلان شهید، جز استحسان نیست و هیچ قرینه لفظی و لبی مؤید آن نمیباشد.۱۳ دامنه اخبار استراتژیک
از آنچه گفته شد روشن گردید که هر خبری از آینده خصوصیت استراتژیک ندارد و برخی برای کاربری نشانهگذاری صادر شدهاند. بر این مطلب افزوده، میگوییم الزاماً اخبار استراتژیک سیاق پیشگویی ندارند و گاه اخبار توصیفی یا انشایی نیز میتواند این کاربری را داشته باشد. برای نمونه فقره دعای افتتاح «اللّهمّ إنّا نرغب إلیک فی دوله کریمه» در مقام تمنی و انشا است لکن میتواند در کاربری استراتژیک نافع افتد. تحلیل دولت کریمه و تفسیر آن با توجه کلمات معصومین و نتایج آن (از جمله: تعزّبها الإسلام و أهله) سیمایی کلی از آخرین دولت روی زمین میدهد که فرق آن با رقبایش (مثل دولت مدرن) مشخص است از این به بعد ما میدانیم چه عناصری از دولتها جاویدان است و چه عناصر و صوری در حال انقراض و این دستاورد کمی نیست چون موجب خلق این استراتژی میشود که جز آنچه ناچاریم و گریزی از آن نیست از عناصر سختافزاری و نرمافزاری دشمن استفاده نکنیم و با توجه به آن نمای کلی، دولت خویش باشیم.۱۴
شما امروز ناسیونالیسم، فاشیسم و کمونیسم و… را در حافظه تاریخی خود منقرض دانسته درحوزههای سیاست و اقتصاد و… از عناصر مقوم آنها دوری کرده طرحها و حرفهایی که تداعی آنها را بکند محکوم کرده دور میریزید. داشتن مختصات توصیفی حکومت نهایی نیز همین کارکرد را نسبت به ایدئولوژیها و فرمهای موجود میتواند ایفا کند و این استراتژی رو به جلو داشتن و مترقی بودن است.
پینوشتها:
۱. ر.ک: معجم أحادیث الامام المهدی(ع)؛ مؤسسه المعارف الاسلامیه در ۵ جلد مجموعاً ۱۹۴۱ حدیث و منتخبالاثر فی الامام الثانی عشر(ع) اثر آیتالله صافی گلپایگانی در ۳ جلد ۱۲۸۷ حدیث را جمعآوری و دستهبندی کردهاند.
۲. سوره احزاب (۳۳)، آیه ۳۳.
۳. در این جا در مقام شمارش و احصای اخبار نشانهگذار در آخرالزمان نیستیم و فقط به همین نمونه اکتفا میکنیم.
۴. قرآن کریم در سوره یوسف آیات ۲۳ تا ۴۹ این قصه را بازگفته است.
۵. سلیمان، کامل، یوم الخلاص، ص ۵۱۳.
۶ و ۷ . برای تفصیل رجوع کنید به علی کورانی، عصر ظهور.
۸. سوره مائده (۵)، آیه ۸۲.
۹. در این جا به دنبال میان استراتژیها و حتی تعیین مختصات قطعی و اطمینانبخش نیستیم و به عنوان مثال نمونههای موجود در روایات را نقل کردهایم.
۱۰. این که از صیحه تا ظهور مدتگذاری شده باشد یا حتی ظهور را روزی خاص (مثل عاشورا) و… شمرده باشد را نمیتوان توقیت خواند.
۱۱. صافی گلپایگانی، همان، ج۳ ص۹۶.
۱۲. فضیل بن یسار از امام باقر(ع) نقل کرده که آن حضرت در پاسخ این پرسش که آیا برای این امر (قیام قائم) وقت مشخص وجود دارد؟ فرمود: کسانی که برای این امر وقت تعیین میکنند دروغ میگویند (و سه بار تکرار کرد) زمانی که موسی(ع) قومش را برای رفتن به قراری که با پروردگارش داشت ترک کرد به آنها وعده داد که تا سی روز دیگر برمیگردد اما زمانی که خداوند ده روز دیگر بر آن سی روز افزود قومش گفتند موسی خلاف وعده کرد پس آن کردند که کردند… (کلینی، الکافی، ج۱، ص۳۶۸)
۱۳. امید است در مقالهای مستقل به این فرقها و اسلوب درست تطبیق و… بپردازم.
۱۴. تحلیل دولت کریمه و رئوس کلی برنامههای دولت کریمه و تمایز آن با دولت مدرن و… مجالی واسع برای بررسی میخواهد.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا