لحظه ی مرگ

لحظه ی جدا شدن روح از بدن ( بریدن ریسمان نقره ای ) بدون در نظر گرفتن شرایط خوب و بد بودن افراد انجام می شود و در همه نیز یکسان است و تفاوت در قبل از جدا شدن روح از بدن و پس از جدایی وجود دارد همینطور تفاوت در پس از مرگ و قبل از جذب روح به محیط مناسب می باشد و ………
در رابطه با لحظه ی مرگ باید به دو نکته اشاره کنم اول اینکه مرگ ( لحظه ی جدایی روح از بدن ) انواع مختلف نداشته و در همه یکسان است و تفاوت در لحظات قبل از مرگ و بعد از جدایی روح از بدن می باشد و دوم اینکه مرگ بد و خوب هم ندارد و این تفکر انسان است که به آن رنگ بد و خوب می دهد به عنوان مثال شخصی که در اثر یک تصادف اتومبیل فوت کرده و جسد او متلاشی شده را مرگی بد می داند و اگر کسی در منزل شب بخوابد و صبح بلند نشده و در همان حالت خواب بمیرد را مرگی خوب و زبیا می داند در صورتی که این تصوری کاملاً غلط است و این ها همه نتیجه ی عواطف انسان است و من این جمله را که صدقه مرگ بد را دفع می کند به هیچ عنوان قبول ندارم البته صدقه یک عمل خوب اجتماعی است اما نقشی در مرگ انسان ها ندارد اگر ما بخواهیم مرگ را دسته بندی کنیم و انواع به ظاهر دلخراش آن را نتیجه ی عمل دانسته و به افراد بد منتسب کنیم به چه نتیجه ای خواهیم رسید آیا امامان ما گناهکار بودند که مرگ بد داشته باشند و یا صدقه نداده بودن البته که اینطور نیست و جدا کردن سر از بدن نمی تواند مرگ بد باشد زیرا مرگ یک نوع بیشتر نیست و در همه یکسان است و بعد از جدایی روح از بدن دیگر وابستگی میان این دو ( روح و بدن ) وجود ندارد همانطور که قبلاً گفتم دقیقاً مانند ناخنی است که به انگشت وصل است و در اثر فشار و ضربه درد می گیرد ولی وقتی ناخنی را گرفتی و به زمین انداختی هر عملی روی آن انجام شود ( ضربه بخورد و یا سوزانده شود) شما را ناراحت نمی کند زیرا دیگر از اجزاع بدن شما نمی باشد و وابستگی هم وجود ندارد لحظه ی مرگ یعنی همان جدا شدن روح از بدن که در اثر بریدن واسط میان روح و جسم ( ریسمان نقره ای ) ایجاد می شود که هیچ انسانی قادر به درک آن لحظه نمی شود عملی است که بدون در نظر گرفتن شرایط خوب و بد افراد انجام می شود و در همه یکسان و به یک شکل می باشد اما تفاوت در لحظات قبل از مرگ و بعد از مرگ و قبل از جذب به محیط روحی مناسب وجود دارد که در جای دیگر به آن اشاره کرده و خواهم کرد .