مصاحبه با فرزند شهید رحیم فتحی

مصاحبه با فرزند شهيد رحيم فتحي

بعد از مراسم عزاداری یکی از شب های ماه محرم می نشینیم پای درد دل پسر شهید. فرزندی که هر صبح برای پدر زنده اش فاتحه می خواند…
اهل محل همیشه از غیرتمند و پیرو ولی فقیه بودن شهید تعریف می کنند.ایشان فعالیتهای انقلابی خود را در مسجد ابوذر به همراه حجت السلام مطلبی امام جماعت این مسجد در سال ۱۳۵۶ شروع کردند.ایشان همواره جزو انتظامات و پیشگامان در برپایی تظاهرات بودند.وقتی به پادگانها حمله شد به علت آموزشهای تکاوری که سالها پیش در زمان خدمت دیده بودند،جزو مربیان آموزش سلاح به مردم شدند.
یکی از خاطراتی که در نوار ایشان
ایشان یکی از پامنبری های شیخ احمد کافی در مهدیه تهران بودند یک شب در همان حوالی یکی از عناصر ساواک با باتوم به ایشان حمله ور می شوند که ایشان وی را خلع سلاح کرده و از باتوم فرد ساواکی بر ضد خودش استفاده می کند.
ایشان با تنی چند از جوانان آن محل با صورتهای پوشیده به دکه ای محل پخش مواد مخدر می باشد حمله برده وآن را آتش می زنند.هر جوانی سر کوچه وا می ایستاد به احترام آقا رحیم سر کوچه را خالی می کردند.هم محلی ها ارادتی خاص به ایشان داشتند و هر کس در محل با مشکل خاصی مواجه می شد به آقا رحیم ۲۵ ساله مراجعه می کرد.حتی برادران بزرگتر شهید (چه در تهران و چه در شهرستان) به علت تعصب به خانواده و آشنایان برای حل مشکل خود دست به دامان برادر کوچکشان می شدند.یک روز برادر شهید به دو جوان که در حال روزه خوری در ملا عام بودند تذکری می دهد که در نهایت زیر بار نرفتن این دو جوان باعث بروز برخورد فیزیکی بین دو جوان خاطی و برادر زاده های شهید می شوند . دو جوان به محله خود فرار کرده وبا تعداد زیادی هم محلی های خود به همراه چوب و چماق برای ادامه دعوا بر می گردند شهید با دیدن جمعیت دو محله در نهایت تدبیر و تواضع در حالی که ترسی در دل نداشت همه هم محلی های خود را مجبور به برگشت به خانه ها یشان کرد.و خود تنها به حالت عذر خواهی به سمت هم محلی های آن دو جوان حرکت کرد.کسانی که برای دعوا آمده بودند با دیدن این صحنه وبا علم به اینکه این حرکت آقا رحیم از ترس او نیست از قصد خود منصرف شدند و قائله بواسطه تواضع شهید ختم به خیرشد.
در دهه فجر به همراه آقای طالقانی جزو محافظان و ملازمان امام ره بودند.همسر و برادر شهید می گفتند که ما قبل از شهادتش می دانستیم که رفتنی است.آقا رحیم در سه روز آخر زندگی به خانه برنمی گردد و سه روز بعد بعد از شهادتشان پیکر آن سرفراز به خانوادشان باز می گردانند.. همه محل بر اساس پیشینه نیک و مردمی شهید برای تشییع پیکرش آمده بودند.بعد از شهادتش همگان گفتند: بیچاره خانواده آقا رحیم اما همسر شهید گفت خوشا به حال ما که چنین توفیقی نصیبمان شد.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا