مفارقت روح از بدن

مفارقت روح از بدن

سفر از دنیا به آخرت، مسافرت بسیار حساسی است. سرآغاز این سفر مرگ است. مرگ دریچه‌ای است به سوی عالم
 بقا لحظه مرگ لحظه خطرناکی است. ازآیات استفاده می‌شود که مرگ همراه شداید و وحشت گیچ کننده‌ای است.

قرآن می‌فرماید: “به حق، لحظه گیج کننده مرگ فرا رسید، همان که از آن فرار می‌کردی”. [۹] امیرمؤمنان (ع) صحنه مرگ را چنینبیانمی‌کند:”انواع گیجی‌ها وحسرت ها و فراق از دنیا و رو آوردن به جهان پر خطر دیگر برای انسان پیدا می‌شود. 
آنچه بر انسان بر لحظه مرگ وارد می‌شود قابل توصیف نیست. اطراف بدن شل می‌شود، رنگ می‌پرد، زبان می‌گیرد، انسان می‌بیند ولی قدرت حرف زدن ندارد، محتضر در آن لحظه‌ای از اموالی که جمع کرده یاد می‌کند و با خود می‌گوید: این اموال را از چه راهی به دست آوردم؟ چرا فکر حلال و حرام آن نبودم؟ الآن گناه و حسابش با من و لذت و بهره‌اش با دیگران است. 
ولی مأمور مرگ همچنان روح او را از اعضا جدا می‌کند. تا زبان و گوش هم از کار می افتد و فقط چشمانش می‌بیند، و به اطراف خود نگاه می‌کند و تلاش و وحشت و حرکات اطرافیان را مشاهده کرده ولی صدایی نمی‌شنود و حرفی نمی‌زند.
در لحظه آخر روح از چشم هم گرفته می‌شود و او در میان دوستان و بستگان هم چون مرداری می افتد، و همه از او می‌ترسند واز اطرافش فرار می‌کنند و پس از اندکی او را به خاک و به عملش سپرده و از او دور می‌شوند”. [۱۰] لحظه‌جان دادن خوبان: امام صادق (ع) فرمود: “مؤمن به هنگام قبض روح وحشت دارد، ولی ملک الموت به او دلداری داده و می‌گوید: چرا می‌ترسی؟ من از پدر به تو مهربان‌تر هستم. چشمانت را باز کن. 
مؤمن چشمانش را باز می‌کند و قیافه‌های ملکوتی رسول خدا (ص) و امامان (ع) و حضرت زهرا (س) را می‌بیند و خوشحال می‌شود و سپس از طرف خدا ندایی می‌رسد که وارد بهشت خدایت شو”. [۱۱] لحظه جان دادن: رسول خدا (ص) فرمود:‌”ملک الموت برای قبض روح کافر سیخی از آتش می‌آورد و روح او را با آن سیخ بیرون می‌کشد، پس جهنم صیحه می‌کشد”. علی (ع) عرض کرد: از امت شما کسی این گونه قبض روح می‌شود؟ فرمود:‌”بلی، حاکمی که ظلم کند و کسی که مال یتیم را به حرام بخورد و کسی که شهادت دروغ دهد”. [۱۲] پس از مرگ تا قبر: امام صادق (ع) فرمود:‌”چون روح از بدن جدا شود (مؤمن و کافر) مانند پرنده بر بالای جسد سایه افکن باشد، و کارهایی که با آن می‌شود از غسل و کفن و غیره را نظاره می‌کند، و چون مراسم غسل و کفن تمام شد و جسد را به تابوت نهادند و مردم آن را به دوش کشیدند که به سوی قبر ببرند، روح به بدن باز می‌گردد، آن گاه پرده از چشمش کنار می‌رود و جایگاه خود را در بهشت یا دوزخ را می‌بیند.
 اگر اهل بهشت باشد با رساترین صدا فریاد می‌کند که هر چه زودتر مرا به قبر برسانید، و اگر از اهل جهنم باشد فریاد می‌کند که مرا برگردانید، و او در آن حال هر کاری را که با او می‌شود متوجه می‌گردد و همه را می‌داند”. [۱۳] قبر: امام سجاد (ع) فرمود: “قبر باغی از باغ‌های بهشت، یا گودالی از گودال‌های آتش است”. [۱۴] رسول خدا (ص) فرمود:‌”قبر نخستین منزل آخرت است. اگر آدمی از آن نجات یابد، منزل‌های بعدی بر وی آسان‌تر خواهد بود”. [۱۵] (منظور از قبر عالَم برزخ است). 
در این منزل دو مسئله مهم برای انسان اتفاق می افتد: یکی فشار قبر و دیگری سؤال قبر. فشار قبر: فشار قبر در احادیث فراوانی آمده است، حتی استفاده می‌شود که فشار قبر برای همه وجود دارد، منتهی در بعضی شدید است و کیفر اعمال محسوب می‌شود، و در بعضی ملایم‌تر و به منزله کفاره گناهان و جبران کوتاهی است. رسول خدا (ص) فرمود: “هیچ مؤمنی نیست مگر این که فشاری در قبر دارد”. [۱۶] سؤال قبر: در قبر “نکیر” و “منکر” از اصول عقاید، توحید، نبوت و ولایت و طبق بعضی از روایات از چگونگی مصرف کردن عمر در راه‌های مختلف و طریق کسب اموال و مصرف آن‌ها سؤال می‌کنند. اگر از مؤمنان راستین باشد به خوبی از عهده جواب بر می‌آید و مشمول رحمت و عنایات حق می‌شود، و اگر نباشد در پاسخ این سؤالات می‌ماند و مشمول عذاب دردناک برزخی می‌شود. 
برای اطلاع از کارهایی که موجب آسانی یا سختی جان کندن، و سبب برطرف شدن یا تخفیف یا تشدید فشار قبر می‌شود و یا کمک به پاسخ گویی به سؤالات در قبر می‌کند، به کتاب “معاد” آقای قرائتی و “منازل الآخره” مرحوم شیخ عباس قمی مراجعه فرماید. نیز برای اطلاع از مباحث علمی معاد، به کتاب “معاد در نگاه عقل و دین” از حجه الأسلام محمد باقر شریعتی سبزواری مراجعه شود.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا