مقابله با بحران در زندگی مشترک

مقابله با بحران در زندگي مشترک

همه انسان ها تمایل دارند پس از ازدواج و تشکیل خانواده، لحظات بسیار خوب و خوشی را در کنار همسرشان داشته باشند. البته این هدفی مطلوب است. اما آنچه حائز اهمیت است این که همواره توجه داشته باشید که زندگی مشترک ۲ نفر که از ۲ جنس با ۲ روحیه، خانواده، فرهنگ و… متفاوت هستند همواره هم با آرامش و بدون مشکل نخواهد بود.
آنچه اهمیت دارد این است که هر یک از زوجین از نقش، مسوولیت ها و تعهدات خود در زندگی مشترک بخوبی آگاه باشد و هنگام بروز مشکل یا رنجش نیز درصدد حل مشکل باشند نه پاک کردن صورت مساله، زیرا در غیر این صورت تا مدتی در ظاهر آرامش حکمفرما خواهد بود ، اما پس از مدتی شدت مسائل و رنجش های سرکوب شده با فشار هر چه بیشتر بیرون خواهد زد و قدرت ویرانگری خواهد داشت.
در مواردی که مسأله ای در زندگی پیش می آید ، بهترین کار این است که زوجین با مراجعه به یک مشاور متخصص و کارآزموده، برای رفع هرچه سریع تر آن بکوشند می شوند و در این مورد نیز نتیجه مطلوب تر در صورتی حاصل می شود که هر دو به مشاور مراجعه کنند. اما در شرایطی که زوجین احساس کنند خود بخوبی از عهده حل مسائل بر می آیند نیز بهتر است نکاتی را مد نظر داشته باشند تا بهتر بر مشکلات غلبه کنند.
پیش از هر چیز بهتر است در یک محیط آرام که بد نیست گاهی اوقات در یک محیط آرام خارج از منزل باشد ، شروع به گفتگو و تبادل نظر کنید.
نخست باید ماهیت مشکل مشخص شود. از عقاید یکدیگر آگاه شوید تا بتوانید اهدافی را برای خود تعیین کنید.برای رسیدن به یک توافق دو جانبه باید از درک طرف مقابل نسبت به موضوع آگاه شوید و این هم میسر نخواهد شد مگر این که درباره آن صحبت کنید.
در گفتگوها از درد، رنج، نگرانی و حتی خشم های خود با رعایت احترام و آرامش صحبت کنید.باید روند گفتگو به صورتی باشد که طرفین احساس نکنند مورد قضاوت واقع می شود و پس از گفتگو از صحبت هایشان علیه خودشان استفاده می شود.
به یاد داشته باشید که ادامه یک رابطه مهم و حساس مانند رابطه زناشویی نیاز به مراقبت و توجه زیاد دارد و صرفاً با انتخاب درست همسر خوشبختی تا آخر عمر در قلب ما احساس نخواهد شد.
در گفتگوها احترام به عقاید یکدیگر و حساسیت نسبت به احساسات طرفین در ایجاد محیطی آزاد برای بیان صادقانه عقاید و نظرات الزامی است.
برای حل نهایی مشکلات باید هر دو طرف در یافتن یک راه حل مناسب انگیزه کمک به یکدیگر را داشته باشند وگرنه فقط مطرح کردن مسائل و مشکلات گذشته و نمک روی زخم طرف مقابل پاشیدن مشکلی را برطرف نمی کند.
شما در هر سنی که باشید بی نیاز از آموختن نخواهید بود. بنابراین آموختن مهارت های ارتباطی جدید و موثر در رسیدن به هماهنگی، رضایت و نهایتا آرامش نقش قابل توجهی ایفا می کند.
به آنچه موجب نارضایتی شده دقت کنید تا بهتر بتوانید مطمئن باشید که برای دوام و بقای یک رابطه مشترک عشق کافی نیست.
وقتی یکدیگر را دوست دارید اما نقش یکدیگر را نادیده می گیرید، به مسوولیت ها و تعهدات خود در رابطه نمی اندیشید، تصمیمات یکجانبه و بدون مشورت با همسر می گیرید، بدانید که رابطه سالم و خوشحال کننده ای نخواهید داشت و در نتیجه احساس رضایت و خوشبختی نخواهید کرد.
شکست روابط در بسیاری موارد به دلیل ناامیدی از یکدیگر است. پس بدانید که تمام افراد حتی سرسخت ترین آنها نیز از نظر رفتاری دارای دو روی سکه هستند و قابلیت های قابل تحسینی برای خوب بودن دارند ، اما در صورتی که احساس آزادی و آرامش کنند نه این که زیر ذره بین هستند و برای تمام حرکات و رفتارشان باید پاسخگو باشند. پس با تنگ کردن عرصه بر طرف مقابل، هرگز نتیجه نمی گیرید.
یکی دیگر از مسائل مهم این است که همان طور که هر دو نفر به نوعی در مشکلات احساس می کنند ، قربانی رفتار طرف مقابل بوده اند به نوعی نیز در حق طرف مقابل ظلم کرده اند. در بسیاری از شرایط با توجه به این که ما در سطح متفاوتی از امیال، عواطف، احساسات و انتظارات نسبت به همسرمان هستیم ، نباید توقع داشته باشیم که او هم در سطح احساسی ما رفتار کند. در غیر این صورت موجب بروز مشکلات مضاعف و تشدید بحران در خانواده می شویم.
البته انتظار توجه و محبت معقول از طرف همسر امری طبیعی و بدیهی است، اما میزان آن بسته به وجود هر فرد است. بهتر است طرف مقابل را همان طور که هست بپذیریم و مرتب در پی تغییر وی نباشم.
ممکن است برخی افراد ذاتا برونگرا بوده و تمایل به ابراز تمامی احساسات کنند، اما در مقابل برخی افراد درونگرا سعی کنند با رفتار و کارهایشان برخی مسائل اعم از علاقه یا ناراحتی را نشان دهند و علت رفتار آنها این نیست که مطابق میل همسرشان نباشند یا حتی او را برنجانند.
از طرفی باید توجه داشت که انتظارات و توقعات ما از همسرمان معلول تلقین عوامل و اشخاص دیگر نباشد. زیرا طرف مقابل بسرعت این موضوع را درک خواهد کرد و احساس می کند تحت فشار روحی است. پس رفتاری به مراتب نامطلوب تر انجام داده و مرتب در لاک دفاعی فرو می رود و اکثر رفتارهای بی منظور شما را نیز به قصد خاصی تلقی می کند.
یکی دیگر از موضوعات مهم در حل مسائل این است که همواره به دنبال غلبه و پیروزی بر همسرتان نباشید. زیرا اگر در ظاهر نیز این طور باشد در واقع شما برنده نیستید بلکه در حقیقت هر دو شکست خورده و روابط به سردی می گراید و خدشه دار می شود.
در مقابل برای این که طرف مقابل تمایل به امتیاز دادن قلبی به شما شود ، سعی در خوشحال کردن یکدیگر داشته باشید تا شانس موفقیت هر دو افزایش یابد. زیرا حالا من و تو معنی ندارد بلکه « ما »مساله اصلی خانواده است.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا