واژه مهدویّت و مهدی علیهالسلام تبلور فرهنگ انتظار است که همه مسلمین، اعم از شیعه و اهل سنت در باور داشتِ آن، اتفاق نظر دارند.
ظهور منجی بشر در دوران آخرزمان، باوری است قطعی و همگانی. ادیان و شرایع توحیدی و غیرتوحیدی و نیز بعضی از مکاتب بشری، نوید چنین روزی را به پیروان خویش دادهاند. در این میان، اسلام با مبانی قویِ نظری و عملی، موضوع ظهور را به صورت صحیح تبیین کرده و با راهکارهای مناسب و درخور، واژه انتظار و منتظرِ مصلح را در میان جوامع اسلامی تبیین کرده است. واژه مهدویّت و مهدی علیهالسلام تبلور فرهنگ انتظار است که همه مسلمین، اعم از شیعه و اهل سنت در باور داشتِ آن، اتفاق نظر دارند. از زمان ظهور اسلام، پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله و اهل بیت علیهمالسلام و صحابه و یاران ایشان، عهدهدار تبیین فرهنگِ مهدویت بودهاند و این رسالت در هر عصری، میان آنها ادامه پیدا کرده تا دوران غیبت کبرایِ امام زمان علیهالسلام که در این برهه مهم و حساس، علما و مبلغان دینی مسئولیت تبیین و تثبیت آن را به عهده گرفته و مردم را به فرا رسیدن روزگار ظهور امیدوار میکنند.
ضرورت بیان نشانه های ظهور
هر مسئلهای که اهمیت و مقبولیت عمومی داشته باشد، مخاطرات و تهدیدها نسبت به آن از ناحیه سودجویان و فرصت طلبان بیشتر خواهد شد؛ از جمله این مسائل که دارای شاخصههای جهانی و همگانی است، ظهور منجی است که به منزله اعتقاد و باور عمومی در همه ادیان مطرح شده است. طبیعی است افرادی که به دنبال منفعت و سودجویی فردیاند با آزمندی بسیار و با ظاهر سازی فریبنده به اغفال مردم میپردازند تا به نیّت سوء خود برسند. از اینرو بیان نشانهها و علایم ظهور، ضروری است و رهبران و بزرگان دین، برای جلوگیری از این انحرافها و کجرویها و برای حفظ باورهای اصیل مردم، باید منجی و مصلحِ آخر زمان را با تمام شاخصهها و خصال معرفی نمایند و برای ظهور و قیام او نشانهها و علایمی را بیان کنند تا مردم در تمیز سره از ناسره در تحیر و تردید نمانند.
از همین رو در روایات و احادیث بسیاری منجیِ آخر زمان (= حضرت مهدی علیهالسلام ) و کیفیت ظهور او، با تمام علایم و نشانهها بیان شده است.
در رویکرد کلی و کلان، میتوان نشانهها و علایم ظهور امام زمان علیهالسلام را به انواع مختلف تقسیم کرد که به یکایک آنها خواهیم پراخت:
الف) نشانه های عام و خاص
۱. نشانه های عام:
آن دسته از نشانهها و علایمی که شاخصههای کلی و عمومی دارند یعنی در قالب پدیده خاص، در برهه خاص و در افراد خاصی متصف نشدهاند، «علایم عمومی» نامیده میشوند؛ نظیر احادیث و روایاتی که از احوال و اوضاع مردمان آخر زمان خبر میدهند و از انحرافات و کج رویهایی که در آن دوره رخ میدهد سخن به میان آوردهاند که در واقع، نوعی بیان علایم و نشانههای ظهور امام زمان علیهالسلام است، امّا در قالب و معیار کلی و عمومی.
«عَنْ اِبْنِ عَباس عَنْ رَسُولِ اللّهِ صلیاللهعلیهوآله : فِی حَدیثٍ اَنَّ اللّهَ اَوْحی اِلَیهِ لَیْلَهً اَسْری بِهِ اَنْ یُوصِیَ اِلی عَلِیِّ وَاَخْبَرَهُ بِالْأَئِمّهِ مِنْ وُلْدِهِ اِلی اَنْ قالَ وَآخِرُ رَجُلٍ مِنْهُمْ یُصَلّی عِیسَی ابْنُ مَرْیَمَ خَلْفَهُ یَمْلأُ الاَْرْضَ عَدْلاً کَما مُلِئَتْ جَورا وَظُلْما… فَقُلْتُ اِلهی وَسَیِّدی مَتی یَکُوُنُ ذاکَ؟ فَاَوْحَی اللّهُ عَزَّوَجَلَّ اِلَیَّ: یَکُوُنُ ذالِکَ اِذا رُفِعَ الْعِلْمُ وَظَهَرَ الْجَهْلُ وَکَثُرَ القِراءَهُ وَقَلَّ الْعَمَلُ وَکَثُرَ الْقَتْلُ وَقَلَّ الْفُقَهاء وَالْهادُونَ وَکَثُرَ فُقَهاءُ الضَّلالهِ وَالْخَوْنَهِ… وَکَثُرَ الْجَورُ وَالْفَسادُ وَظَهَرَ الْمُنْکَرُ وَاَمَرَ اُمّتُکَ بِهِ وَنَهی عَنِ الْمَعْروُفِ…؛۱
ابن عباس میگوید: «در شب معراج، مطالبی به رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله وحی شد که باید به حضرت علی علیهالسلام سفارش کند و به او در مورد ائمه بعد از آن حضرت که از فرزندانش هستند خبر داد؛ تا آنجا که فرمود: آخرین آنها [نشانه هایی دارد؛ از جمله اینکه [عیسی بن مریم پشت سرش نماز میخواند؛ زمین را پر از عدل و داد میکند، چنانچه پر از ظلم و جور شده باشد،… عرض کردم: خداوندا! آن کی خواهد شد؟ خداوند به من وحی کرد: هر گاه علم از میان برداشته شود و جهل و نادانی ظاهر شود؛ قرائتهای [قرآن [زیاد امّا عمل کم شود؛ قتل و کشتار زیاد شود، فقهاء و هدایت کنندگان واقعی کم شوند؛ علمای فاسق و خیانتکار زیاد شوند،… جور و فساد زیاد شود؛ منکر ظاهر شود؛ امت تو امر به منکر و نهی از معروف کنند،…»
«حضرت علی علیهالسلام در جواب سؤال «صعصعه بن صوحان» ـ که از یاران آن حضرت بود ـ در باب دجّال و خروجش، و پیرامون نشانههایی از ظهور امام زمان علیهالسلام ، چنین فرمودند:
«فَاِنَّ عَلامَهَ ذلِکَ اِذا اَماتَ النّاسُ الصَّلاهَ وَاَضاعُوا الاَمانَهَ وَاسْتَحَلُّوا الْکِذْبَ، وَاکَلُوا الرِّبا وَاَخَذُوا الرُّشا وَشَیَّدُوا البُنْیانَ وَباعُوا الدّین بِالدُّنْیا وَاسْتَعْمَلُوا السُّفَهاءَ وَشاوَرُوا النِّساءَ وَقَطَعُوا الاَرْحامَ وَاتَّبَعُوا الاَهْواءَ، وَاسْتَخَفُّوا بِالدِّماءِ…؛۲ علامت خروج و قیام دجال زمانی است که مردم نماز را ترک کنند [و در میان مردم بمیرد]، امانتها را ضایع کنند؛ دروغ گفتن را حلال شمارند؛ ربا بخورند؛ رشوه بگیرند؛ ساختمانها را محکم سازند و دین را به دنیا فروشند؛ مردمان کم عقل را بر کارها گمارند؛ زنان را در کارهای اجتماعی و شخصی طرف مشورت قرار دهند؛ قطع صله ارحام کنند؛ از هوا و هوس پیروی کنند و [کشتار و [خونریزی را کوچک شمارند،… .»
۲. نشانه های خاص:
بعضی از نشانهها و علایم ظهور، به صورت خاص و با شاخصهای ویژه در افراد متعین، تبلور مییابد؛ مثلاً در روایات بسیاری ذکر شده است، که ظهور امام زمان علیهالسلام در سال فرد و در روز فرد تحقق پیدا خواهد کرد. ظهور و خروج افرادی به نام «دجال» و «سفیانی» که مظهر ضلالت و گمراهی و نیز قیام افرادی مثل یمانی و سید خراسانی که سنبل هدایت هستند جزء علایم خاص شمرده میشود و در احادیث، با اسم و رسم و با ویژگیهای مخصوصشان وارد شده است.
امام باقر علیهالسلام فرمودند:
«تَنْزِلُ الرّایاتُ السُّودُ الَّتی تَخْرُجُ مِنْ خُراسان اِلیَ الْکُوفَهِ، فَاِذا ظَهَرَ الْمَهدیُّ بَعَثَ اِلَیه بِالْبَیْعَهِ؛۳ پرچمهای سیاهی از ناحیه خراسان بیرون میآید و به جانب کوفه به حرکت در میآید. پس چون مهدی ظاهر شود، اینان وی را دعوت به بیعت میکنند.»
و نیز امام باقر علیهالسلام فرمود:
«برای مهدی ما، دو نشانه است که از هنگامی که خداوند آسمانها و زمین را خلق فرمود، سابقه ندارد: خسوف در شب اوّل ماه رمضان و کسوف در نیمه همان ماه. و این دو از زمانی که خداوند آسمانها و زمین را خلق کرده است، [این چنین ] وجود نداشته است.»۴
در روایات فوق نشانهها و علایم خاصی برای ظهور امام زمان علیهالسلام تعیین شده است.
ب) نشانه های حتمی و غیر حتمی
۱. نشانه های حتمی:
علایم و نشانههایی که به طور قطع قبل از ظهور حضرت، رخ خواهند داد و در واقع، هیچ گونه قید و شرطی در ایجاد آنها لحاظ نشده است علایم حتمی نامیده میشوند و شاید بتوان گفت که ادعای ظهور قبل از تحقق آنها کذب و دروغ است.
امام سجاد علیهالسلام فرمود:
«اِنَّ اَمْرَالْقائِمِ حَتْمٌ مِنَ اللّهِ وَاَمْرَ السُّفیانِی حَتْمٌ مِنَ اللّهِ وَلایَکُونُ قائِمٌ اِلاّ بِسُفْیانِی۵؛ ظهور قائم، از ناحیه خداوند، قطعی و خروج سفیانی نیز، از جانب خداوند قطعی است و قائمی جز با سفیانی وجود ندارد.»
امام صادق علیه السلام فرمود:
«وَالْیَمانِی مِنَالْمَحْتُومِ؛ [قیام] یمانی از نشانههای حتمی است.»
فضل بن شاذان از ابی حمزه ثمالی نقل میکند:
«قُلْتُ لاَبیِ جَعْفَرٍ خُرُوجُ السُّفْیانِی مِنَ الْمَحْتُوم؟ قالَ نَعَمْ وَالنِّداءُ مِنَ الْمَحْتُومِ وَطُلُوعُ الشَّمْسِ مِنْ مَغْرِبِها مِنَ الْمَحتُومِ وَاخْتِلافُ بَنِی الْعَباسِ فِی الدَّوْلَهِ مِنَ الْمحْتُومِ وَقَتْلُ النَّفْسِ الزَّکِیه مَحْتُومٌ وَخُرُوجُ الْقائِمِ مِنْ آلِ مُحَّمد مَحْتُومٌ…۶؛ به امام باقر علیهالسلام عرض کردم:
آیا خروج سفیانی حتمی است؟ فرمودند آری، صیحه آسمانی نیز از علایم حتمی است و طلوع خورشید از مغرب حتمی است. اختلاف بین بنی عباس در رابطه با حکومت، حتمی است. کشته شدن نفس زکیّه حتمی است، قیام قائم آل محمد صلیاللهعلیهوآله حتمی است،…»
۲. نشانه های غیر حتمی:
بعضی از نشانههای ظهور قبل از ظهور، بطور مشروط رخ میدهند؛ یعنی اگر مقتضی آنها موجود و موانع مفقود باشد، تحققشان حتمی خواهد بود. در میان نشانهها و علایم، آنچه حتمی شمرده شده، جزء محتومیات هستند و غیر از آنها که گروه بسیاری از علایم را تشکیل میدهند جزء علایم غیر حتمی شمرده میشوند.
ج: علایم با فاصله و بی فاصله
۱. نشانه های نزدیک به وقت ظهور:
در بعضی از روایات، تصریح شده که بعضی از علایم در سال ظهور امام زمان علیهالسلام ، رخ میدهند؛ یعنی قبل از ظهور و در آستانه قیام حضرت مهدی علیهالسلام ، این نشانهها یکی پس از دیگری پدیدار شده، به ظهور امام زمان منتهی میشود.
امام صادق علیهالسلام فرمود:
«خُرُوجُ الثَّلاثَهِ، اَلخُراسانِی وَالسُّفْیانِی وَالیَمانِی فِی سَنَهٍ واحِدَهٍ فِی شَهْرٍ واحِدِ، فِی یَوْمٍ واحِدٍ وَلَیْسَ فیها رایهً بِأَهْدی مِنْ رایهِ الْیَمانی یَهدی اِلَی الْحَقِّ؛۷
خروج سه کس: قیام خراسانی و سفیانی و یمانی، در یک سال و در یک ماه و یک روز خواهد بود و در این میان، هیچ پرچمی به اندازه پرچم یمانی، به حق و هدایت دعوت نمیکند.»
امام باقر علیهالسلام فرمود:
«لَیْسَ بَیْنَ قِیامِ القائمِ وَقَتْلِ النَّفْسِ الزَّکیَّهِ اَکْثَرَ مِنْ خَمْسَ عَشَرَ لَیْلَه۸؛ بین ظهور مهدی علیهالسلام و کشته شدن نفس زکیه، بیش از پانزده شب فاصله نیست.»
۲. علایمی که با ظهور، فاصله زمانی دارد:
بعضی از نشانهها و علایم در بستر تاریخ با فاصله بسیاری با وقت ظهور تحقق مییابد؛ حتی بعضی از آنها قبل از تولد امام زمان رخ مینمایند و بعضی بعد از تولد و قبل از ظهور با فاصله زیاد، تحقق پیدا کرده و خواهند کرد؛ چنان که شماری از آنها، همچون از هم گسستن بنی امیه و بنی عباس، خروج ابومسلم خراسانی، اختلاف بین مسلمانان و… اتفاق افتاده است.
د) علایم زمینی و آسمانی
۱. علایم طبیعی و زمینی:
در میان نشانهها و علایم ظهور، غالب آنها نشانههای طبیعی و زمینیاند و هر کدام در تثبیت حقانیت ظهور و قیام حضرت مهدی علیهالسلام نقش اساسی دارند.
امام علی علیهالسلام فرمود:
«وَیَخْرُجُ رَجُلٌ مِنْ اَهْلِ بَیْتی فِی الْحَرَمِ فَیَبْلُغُ السُّفْیانِی، فَیَبْعَثُ اِلَیه جُنْدا مِنْ جُنْدِهِ فَیهْزِمُهُمْ فَیَسیرُ اِلَیه السُّفْیانی بِمَنْ مَعَهُ، حَتّی اِذا جاوَزوا بِبَیْداء مِنَ الاَرْضِ، خَسَفَ بِهِمْ، فَلایَنْجوا منْهُمْ اِلاّ المُخْبِرُ عَنْهُمْ؛ مردی از خاندان من، در سرزمین حرم قیام میکند، پس خبر خروج وی به سفیانی میرسد.
وی، سپاهی از لشکریان خود رابرای جنگ، به سوی او میفرستد و آنان را شکست میدهد، آنگاه خود سفیانی با همراهانش به جنگ وی میروند و چون از سرزمین بیداء میگذرند، زمین آنان را فرو میبرد و جز یک نفر، که خبر آنان را میآورد کسی از آنان نجات نمییابد.»
نشانه هایی نظیر فرو رفتن سفیانی در بیداء، قیام یمانی، خراسانی، سفیانی، دجّال، قتل نفس زکیّه، جنگهای خونین و غیره … از جمله علایم زمینی و طبیعی هستند.
۲. علایم آسمانی:
به علت اهمّیت ظهور امام زمان، علاوه بر نشانههای زمینی و طبیعی، برخی علایم آسمانی نیز در زمان ظهور حضرت رخ خواهند داد، تا مردم بهتر رهبر و مصلح آسمانی را شناخته و در راستای تحققِ رسالت و اهداف او مشارکت کنند؛ مانند:
ـ صیحه آسمانی:
امام صادق علیهالسلام فرمود:
«اِذا نادی مُنادٍ مِنَ السَّماءِ اَنَّ الْحَقَّ فِی آل محمَدٍ صلیاللهعلیهوآله فَعِنْدَ ذلِکَ یَظْهَرُ المَهدیُّ عَلی اَفْواهِ النّاسِ وَیَشْربُونَ حُبَّهُ، وَلایَکُونُ لَهُمْ ذِکْرُ غَیْرِهِ؛ هر گاه گویندهای از آسمان ندا دهد که حق با اولاد محمد صلیاللهعلیهوآله است، در آن هنگام، ظهور مهدی علیهالسلام به سر زبانها میافتد، و همه [شراب] دوستی او مینوشند و غیر او را یاد نمیکنند.»
ـ کسوف:
امام صادق علیهالسلام فرمود:
«عَلامَهُ خُرُوجِ الْمَهْدی کُسُوفُ الشَّمسِ فِی شَهْرِ رَمَضانٍ فی ثَلاثَ عَشَرَهَ وَاَرْبَعَ عَشَرَهَ مِنْهُ۹؛
نشانه ظهور مهدی علیهالسلام کسوف خورشید در ماه مبارک رمضان است [و وقت کسوف] سیزدهم یا چهاردهم ماه رمضان خواهد بود.»
پاورقیها:
۱. اثباه الهداه، ج۷، ص۳۹۰.
۲. بحار الانوار، ج ۵۲، ص۱۹۳.
۳. بحار الانوار، ج ۵۲، ص۲۱۷.
۴. منتخب الاثر، ص۴۴۴.
۵. بحارالانوار، ج۵۲، ص۸۲.
۶. ارشاد مفید، ج۳، ص۳۴۷.
۷. کتاب غیبت نعمانی، ص۲۵۲.
۸. ارشاد مفید، ج۲، ص۳۷۴؛ اعلام الوری، ص۴۲۷.
۹. غیبت نعمانی، ص۲۷۰.
التوقیع : چه می شد نازنین در فال من بودی که می خواهد ترا ؟ کاش مال من بودی
مرا کردی اسیرت فصل پیری، کاش به فصل کودکی همسال من بودی