نماز صبح

نماز صبح

نماز صبح

شیخ صدوق در عیون از ابوعلی بیهقی از محمد بن یحیی صولی نقل کرده است که :مادر پدرم که نام او غدر بود برای من گفت که مرا با چند کنیز از کوفه خریدند و نزد مأمون آوردند از نظر خوراک و پوشاک و زر در خانه او گویا در بهشت بودیم

پس او مرا به امام رضا (ع) بخشید وقتی به خانه او آمدم، خبری از آن چیزها نبود. در آنجا زنی بود که ما را شب بیدار می‌کرد و به نماز وامیداشت و این انجام این کار از همه سختتر بود و من آرزو می‌کردم که از خانه او بیرون آیم تا این که مرا به جد تو عبدالله بن عباس داد و آنجا چون بهشت بود.

او می‌گوید که من از احوال امام رضا (ع) هیچ یاد ندارم غیر از این که می‌دیدم که با عود هندی بخور می‌کرد و بعد از آن گلاب و مشک به کار می‌برد و در اول وقت نماز صبح می‌خواند پس به سجده می‌رفت و سر بر می‌داشت تا آفتاب بلند می‌شد سپس برای «رسیدگی» کارهای مردم برمیخاست و کسی نمی‌توانست صدایش را بلند کند و با مردم کم سخن می‌گفت.(کرامات رضویه ج ۲ ص ۳۴۲)

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا