دوستان و همسالان از عوامل مؤثر تربیت کودک هستند. برخلاف رابطه کودک با پدر و مادر، رابطه با دوستان، رابطهای همراه با تساوی و برابری است و بر تفاهم متقابل استوار است.
کودک و نوجوان، بسیاری از هنجارهای جامعه از جمله الگوی همکاری، دوستی و علاقه متقابل را از دوستان و همسالان یاد میگیرد. آنچه را که جامعهشناسان «اخلاق همکاری» مینامند، کودک در جمع دوستان و همبازیهای خود تمرین میکند. برخی از جامعهشناسان معتقدند که تأثیر افراد هم سنوسال عمیقتر از تأثیر بزرگسالان است. چرا که فاصله سنی زیاد، درک تلقینات بزرگان را برای کودک دشوار میسازد و توصیههای آنان را برای وی یک امر تحمیلی و تلقینی میسازد که بدون فهم و درک باید آنها را بپذیرد. ولی چیزهایی را که از دوستان همسال فرامیگیرد، از طریق تفهیم و تفاهم بوده و در نتیجه ریشهدارتر است.
شاید وقتی صحبت از گروه همسالان میشود در ذهن بیشتر مردم گروهها و دستجات ناجور و ناخوشایند تداعی شود، درحالی که از دیدگاه روانشناسی رشد و روانشناسی اجتماعی، گروه همسالان نقش مهمی در رشد اجتماعی کودک بازی میکند. در سرتاسر دوره کودکی، میل به ارتباط با گروه همسالان به طور فزایندهای وجود دارد و این نیاز به طور یکسان در دختران و پسران دیده میشود. در این دوره کودکان از اینکه به تنهایی یا تنها با خواهران و برادران خود در خانه بازی کنند، قانع نمیشوند. آنها زمانی که از همسالان خود دورند، احساس دلتنگی و غم میکنند و برعکس زمانی که با آنها هستند، به شور و شعف میآیند.
کودک از طریق ارتباط با دوستان، علاوه بر کسب رضایت و تسلی خاطر، به امکانات خود و انتظارهای دیگران پی میبرد و روش های همکاری و آمیزش با اطرافیان و حل مسأله را یاد میگیرد.
در این دوره برای کودکان یک یا دو دوست نیز کافی نیست بلکه آنها میخواهند به صورت دستهای و گروهی با همسالان خود به سر برند. بازی کودکان شما زمانی به اوج لذت خود میرسد که کودکان بسیاری در آن شرکت داشته باشند.
گروه همسالان با هر یک از افراد خود شرط میکند که نسبت به دوستانش مخلص باشد و از هر نوع سخنچینی و جاسوسی خودداری کند، در رفتار و روش خود پاکدامن باشد، احترام دوستان خود را نگاه دارد، در مواقع ضروری به ایشان کمک کند، امین و محتاط و مسلط بر خود باشد، از شنیدن نکتههای طنز شاد شود و خود نیز گاهی گفتنیهای خندهدار بگوید، کینه توز و درشتخوی نباشد و به فرمانروایی و حکمرانی بر دوستان و مردم نکوشد.
همچنین ارتباط با دوستان در تغییر یا تحکیم نگرشهای قبلی کودک و نیز ایجاد رفتارهای جدید مؤثر است. چنانچه رفتار دوستان با ارزشهای کودک متفاوت باشد، او با تعارض مواجه میشود و برای حل آن در بیشتر مواقع ارزشهای خانواده را رها میسازد و خود را با دوستان همانند و سازگار میکند.
گروه همسالان از راههای خاص در شکلگیری شخصیت، رفتار اجتماعی، نظام ارزشی و نحوه نگرشهای یکدیگر دخالت دارند. کودکان از طریق سرمشقدهی و سرمشقگیری در مورد اعمالی که قابل تقلید است و با ارزیابی فعالیتهای یکدیگر و بازخوردی که به یکدیگر میدهند، بر همدیگر تأثیر میگذارند.
کودکان بسیاری از مهارتهای اجتماعی را از طریق کنش متقابل یکدیگر یاد میگیرند. آنها میآموزند که چگونه چیزی بدهند و چیزی بگیرند، در فعالیتهای دستهجمعی شرکت کنند، از جنب و جوش دیگران لذت ببرند، احساسات دیگران را درک کنند، تواناییهای خود را ارزیابی کنند. اعتمادبه نفس پیدا کنند، به تدریج از خانواده مستقل شوند و سرانجام با جامعه سازگار شوند. گروه همسالان مهارتهای اجتماعی مهمی را به کودکان میآموزند که بزرگسالان به هیچ وجه نمیتوانند آنها را به کودک بیاموزند. از جمله این که چگونه با همسالان کنش متقابل داشته باشند و چگونه با تسلط و اذیت کردن دیگران مواجه شوند. گروه همسالان رقابت با دیگران و صداقت و وفاداری و پذیرش مسئولیت و انجام دادن آنها را به کودکان یاد میدهد و به آنها میآموزد که چگونه در رفتار بد دیگران دخالت کرده، آنها را اصلاح کنند.
اثر منفی گروه این است که با گرایش کودک به گروه همسالان، تعصبات او به بافت اجتماعی، فرهنگی گروه نیز بیشتر میشود
باید اذعان داشت که وابستگی به گروه؛ غیر از تأثیرات مثبت، آثار منفی هم دارد، از جمله اینکه کودک از پذیرش ارزشها و اصول والدین سرپیچی کند و بین کودکان و والدین از این نظر برخورد به وجود آید. اثر منفی دیگر گروه این است که با گرایش کودک به گروه همسالان، تعصبات او به بافت اجتماعی، فرهنگی گروه نیز بیشتر میشود و درنتیجه اگر ویژگیهای اجتماعی، فرهنگی نامناسبی در گروه وجود داشته باشد، بهتدریج در کودک به صورت یک امر قطعی و غیرقابل تغییر در میآید و ارتباط او را با سایر گروههای دارای بافت اجتماعی و فرهنگی مناسب دشوار میسازد. همچنین ممکن است گروه باعث محدود شدن روابط اجتماعی کودک شود و رفتار او را با سایر همسالان غیرعضو در گروه نامناسب سازد. کودک مجبور است برای برقراری ارتباط با گروه همسن، مرتب رفتار خود را مورد ارزیابی قرار دهد و رفتارهای مفید و مؤثر را در روابط با دیگران انتخاب کند و رفتارهای ناخوشایندی را که باعث طرد او و دوری دیگران میشود، تکرار نکند، تا زمانی که کودک رشد ذهنی لازم را پیدا نکرده و خودمدار است، نمیتواند خواستهای دیگران را درنظر بگیرد، ولی معاشرت با همسالان در قبول و پذیرش نظرات دیگران مؤثر است.
توجه به میزانهای گروهی از طرف بزرگسالان بهخصوص معلمان، ضروری است. مخالفت با میزانهای گروهی بچهها سبب مقاومت آنها در مقابل بزرگسالان و بیاعتنایی نسبت به ایشان است. پدر و مادر آگاه و معلم خوب در تعیین میزانها با توجه به احتیاجات و تمایلات بچهها به ایشان کمک میکنند و از مخالفت با میزانهای گروهی خودداری میکنند.
با استفاده از کتاب “هشدارهای تربیتی” می توانید با مجموعه نکات مفید در مورد تربیت کودکان آشنا شوید.
همچنین در بخش مطالب روزانه می توانید از مقالات مرتبط با روان شناسی کودک استفاده کنید.
اطلاعات