در این مقاله به چرایی پوشش برای زن می پردازیم و این که مردان می توانند با لباس آستین کوتاه در محافل عمومی ظاهر شوند و در آخر در این رابطه به دو قاعده فقهی اعانت بر و اثم تعاون بر اثم می پردازیم.
فلسفه حجاب (پوشش) میتواند ناشی از امور زیر باشد:
۱. حفظ تعادل جامعه از نظر امنیت و آرامش روانی.
یکی از غرایز خدادادی در ساختمان وجودی انسان، غریزه جنسی است که نیرومندترین و ریشهدارترین غریزه آدمی است و در صورت کنترل آن، میتواند علاوه بر تداوم و استمرار نسل بشر، موجبات و امنیت روانی انسانها را فراهم کند.
در قوانین اسلام، برای استفاده درست از این غریزه حیاتی، مکانیسمهای گوناگونی مطرح شده است که «حجاب» و وجود حریم بین زن و مرد، یکی از راهکارهای مهم آن است.
بدون شک، نبودن حریم بین زن و مرد و آزادی معاشرتهای تعریف نشده و بیبندوبار (با آرایشهای گوناگون)، هیجانها و التهابهای جنسی را فزونی میبخشد و تقاضای برهنگی و سکس را به صورت یک عطش روحی و یک خواست سیریناپذیر درمیآورد.
اسلام به قدرت شگرف این غریزه آتشین توجه کامل داشته و تدابیر زیادی برای تعدیل و رام کردن این غریزه اندیشیده است و در این زمینه هم برای زنان و هم برای مردان، تکالیف خاصی معین کرده است. وظیفه مشترک زن و مرد این است که چشم خویش را از نگاه به نامحرم بپوشانند و از نگاه شهوتآمیز بپرهیزند؛ اما زنان – به خاطر جاذبههای بیشتر – وظیفه خاصی دارند و آن این که بدن خود را از مردان بیگانه بپوشانند و در اجتماع با آرایشهای تحریکآمیز، ظاهر نشوند و به جلوهگری و دلربایی نپردازند تا زمینه انحراف مردان و به ویژه جوانان فراهم نشود.
لباس افراد جامعه و مخصوصاً لباس زنان نمیتواند به هر شکل و اندازهای باشد و باید حد و ضابطهای داشته باشد. بیبندباری در پوشش و لباس ، موجب بیبندباری در تحریک غریزه جنسی است. تحقیقات علمی در فیزیولوژی و روانشناسی در باب تفاوتهای جسمی و روحی زن و مرد ثابت کرده است که مردان نسبت به محرکهای چشمی شهوتانگیز، حساستر از زنانند و برعکس زنان در مقابل محرک های لمسی حساسیت بیشتری دارند.
آستانه حس لمس و درد در زنان از همان زمان تولد پایینتر از مردان است…؛ در عوض مردان بینایی بهتری دارند. این مزیتهای جنسی در استعداد حسی، آموخته یا اکتسابی نیست؛ بلکه از زمان کودکی آشکار است… .مردان بالغ به محرکهای بینایی شهوانی حساسیت بیشتر میداند. اصطلاح «چشم چرانی» که برای این ویژگی مردان به کار میرود، زاییده حساسیت مردان نسبت به محرکهای بینایی شهوانی است؛ چون دامنه و برد حس بینایی زیاد است؛ یعنی چشم میتواند از فاصله نسبتا دور، تحت تأثیر محرکها قرار گیرد و از این گذشته وسعت زیادی از محیط در آن واحد دیده میشود. از سوی دیگر، چون حس لامسه دامنه و برد زیاد ندارد و فعالیتش محدود به تماس از نزدیک است و هورمونهای جنسی زن به صورتی دورهای ترشح میشوند و به طور متناوب عمل میکند، تأثیر محرکهای شهوانی بر زن، صورتی بسیار محدود دارد و از این نظر فعالیت زنان بسیار کم است؛ به خلاف مردان که ترشح اندروژنها در آنها صورتی یکنواخت دارد و هیچ عامل طبیعی آن را قطع نمیکند. مردان به صورتی گستردهتر تحت تأثیر محرکهای شهوانی قرار میگیرند و از این نظر فعالترند.۱
۲. حفظ و تحکیم بنیان خانواده
بیتردید نهاد خانواده، یکی از مقدسترین نهادهای اجتماعی است که بشر تا به حال خود دیده است. نقش خانواده در پروسه ایجاد جامعه سالم، یک نقش بیبدیل است و در این میان نقش حجاب و پوشش اسلامی در سلامت و استمرار پیوند خانوادگی، غیر قابل انکار است. در مقابل، برهنگی، سمّ کشنده نظم و پیوند موجود در نهاد خانواده است.
آمارهای مستند نشان میدهد که با افزایش برهنگی در جهان، طلاق و از هم گسیختگی زندگی زناشویی در دنیا همواره بالا رفته است؛ زیرا «هر چه دیده بیند، دل کند یاد» و هر چه دل در مقوله هوسهای سرکش بخواهد، به هر قیمتی باشد، به دنبال آن میرود و به این ترتیب، هر روز دل به دلبری جدید میبندد و با قبلی وداع میکند؛ اما در محیطی که «حجاب» حاکم است و شرایط دیگر اسلامی رعایت میشود، دو همسر تعلق به یکدیگر دارند و احساساتشان و عشق و عواطفشان، مخصوص یکدیگر است. در بازار آزاد برهنگی، قداست پیمان زناشویی مفهومی ندارد. خانوادهها به سادگی متلاشی میشوند و کودکان بیسرپرست میمانند.
۳. پیشگیری از فحشا و فروپاشی نظم جامعه.
گسترش دامنه فحشا و افزایش فرزندان نامشروع، از دردناکترین پیامدهای بیحجابی و آزادیهای بیحد و حصر جنسی است که در جوامع غربی و سایر جوامع مشابه، کاملا مشهود است. عامل اصلی فحشا و ازدیاد فرزندان نامشروع، منحصر به فرهنگ برهنگی و بیحجابی نیست؛ بلکه یکی از عوامل اصلی و مؤثر در گسترش دامنه فحشا و جریان روبهرشد تولد فرزندان نامشروع ، مسأله برهنگی و بیحجابی است. امروزه یکی از مشکلات جوامع غربی، تولد روبه رشد فرزندان نامشروع و بدون شناسنامه است. فرزندانی که دارای پدر و مادر نامشخصی هستند و از نظر حقوقی، مشکلات فراوانی را به همراه آورده، نظم اجتماعی جوامع غربی را تهدید میکنند.
۴. جلوگیری از نگاه ابزاری به زن و ابتذال وی
یکی از مسائل مطرح پیرامون حقوق زنان و بیتوجهی به آنان، نگاه ابزاری به زنان است. هنگامی که جامعه، زن را با اندام برهنه بخواهد، طبیعی است روزبهروز تقاضای آرایش بیشتر و خودنمایی افزونتر از او دارد و هنگامی که زن را از طریق جاذبه جنسیاش وسیله تبلیغ کالاها و عاملی برای جلب جهانگردان و مانند اینها قرار دهد، در چنین جامعهای شخصیت زن تا حد یک عروسک یا یک کالای بیارزش سقوط میکند و ارزشهای والای انسانی او به کلی به دست فراموشی سپرده میشود و به این ترتیب، زن، وسیلهای برای اشباع هوسهای سرکش برخی مردان آلوده و فریبکار میشود.
عنصر حجاب و پوشش اسلامی، نه تنها زن را از صحنه اجتماع وفعالیتهای اجتماعی دور نمیکند، بلکه زمینههای حضور مستمر و فعال زنان را در عرصه اجتماع -به همراه حقوق اجتماعی برابر- تضمین میکند و شخصیت خدادادی زن را از دستبرد نگاه ابزاری دیگران، مصونیت میبخشد.
پوشش کامل برای زن، چه پوششی است؟
به نظر میرسد پوشش کامل، آن نوع پوششی است که هیچ چشم بیگانهای را متوجه خود نکند؛یعنی لباسی که برجستگیهای اندام زن را اصلاً نشان ندهد و اسباب تحریک شهوت مردان را فراهم نکند و خود زن هم با آرایش در جامعه ظاهر نشود و به تعبیر رهبر معظم انقلاب، چادر باوجود شرایط دیگر، کاملترین پوشش است.
باید اعتراف کرد که تاکنون بیشتر نوشتههای مربوط به پوشش، نقطه نظر را بر حجاب زن معطوف کرده و کمتر به پوشش مرد توجه نمودهاند و این یک امر عادی و طبیعی است؛ زیرا زن، مظهر جمال و زیبایی و مرد مظهر شیفتگی است؛ ولی پوشش مردان نیز در ابعاد مختلف فرهنگی – اجتماعی، حائز اهمیت است. از این رو اسلام برای ثبات و پایداری جامعه، به پوشش زن و مرد توجه بسیار نموده است؛ خداوند متعال میفرماید: «یا بنی آدم قد انزلنا علیکم لباسا یواری سوءاتکم و ریشا؛ ای فرزندان آدم! لباسی برای شما فرستادیم که اندام (عورت) شما را میپوشاند و مایه زینت شماست».۲
خداوند متعال در حق مردان میفرماید: «قل للمؤمنین یغضّوا من ابصارهم و یحفظوا فروجهم؛ به مؤمنان بگو چشمهای خود را (از نگاه به نامحرمان) فرو گیرند و عفاف (عورت) خود را حفظ کنند»۳و در حق زنان نیز میفرماید: «و قل للمؤمنات یعضضن من ابصارهن و یحفظن فروجهن؛ و به زنان با ایمان بگو چشمهای خود را (از نگاه هوس آلود) فرو گیرند و دامان (عورت) خویش را حفظ کنند».۴
در این راستا، ذکر نکات زیر ضروری است:
۱. فقها فرمودهاند که زن نباید به بدن مرد نامحرم (به جز سر و صورت و گردن) نگاه کند و این حکم دلیل قطعی دارد که در جای خود بیان شده است.
۲. ممکن است نگاه زن به بدن مرد نامحرم حرام باشد، ولی پوشش آن از سوی مرد واجب نباشد؛ همان گونه که نگاه مرد به صورت و دستهای زن از روی شهوت، حرام است؛ ولی پوشش آن از سوی زن واجب نیست.
۳. مردان میتوانند با لباس آستین کوتاه، در مکانهای عمومی نمایان گردند.
اکنون این پرسش پیش میآید که اگر مردی با این وضعیت بیرون آید و بداند که زنان از روی تعمد و لذت به بدنش نگاه میکنند، آیا از نظر شرعی مرتکب گناه شده است؟
دو نظر در اینجا مطرح است؛ برخی فتوا به حرمت داده و عدهای از جواز سخن گفتهاند. اصلیترین مستند و مبنای این حکم، قاعده فقهی «اعانت بر اثم» است که در فقه کاربرد فراوانی دارد. معنای جمله مذکور، این است که هر کس زمینه تحقق و پیاده شدن گناه را برای دیگری فراهم سازد، خود نیز مانند انجام دهنده آن گناهکار است.
در مقابل برخی مراجع اظهار میدارند که آن چه حرام است، «تعاون بر اثم» است؛ نه «اعانت بر اثم» و این دو با یکدیگر متفاوت است. «تعاون بر اثم» یعنی همکاری و شرکت چند نفر در انجام گناه؛ به گونهای که همگی به طور مستقیم آن را انجام دهند. به همین جهت برخی مراجع گفتهاند که اگر مردی با لباس آستین کوتاه، به قصد این که زنان به او نگاه کنند، بیرون بیاید، شریک گناه گردیده، قاعده فقهی در حقش پیاده میشود؛ اما اگر به این انگیزه نباشد، اشکالی ندارد و از آن جا که تشخیص انگیزه افراد مشکل است، به جوانانی که در خیابان و پارکها به بازی فوتبال یا در جادهها به دوچرخه سواری مشغول هستند، وجوب نهی از منکر محرز نمیشود.
براساس آن چه گفته شد، فتوای مراجع درباره لباس آستین کوتاه مردان، متفاوت است و هر کس باید به نظر مرجع تقلید خود عمل کند، ولی مسؤولان دانشگاهها و مدیران مدارس و… حق دارند که مقرراتی را طبق مصالحی که در نظر دارند، برای محدوده خود وضع نمایند و شرایطی برای نوع لباس دانشجویان مقرر نمایند و این کار به آن معنی نیست که حلالی را حرام کرده یا بر خلاف نظر شرع عمل نمودهاند؛ بلکه این حق برای مدیریت هر مجموعه محفوظ است و در این صورت، باید از افراط و تفریط و اعمال سلیقههای شخصی اجتناب شود. مصالح کل مجموعه در نظر گرفته شود و تنها به منظور ایجاد فضای سالم و آرامش روانی مجموعه، حدود و مقرراتی تعیین گردد.
پینوشت:
۱.دکتر محمود بهزاد، تفاوتهای زن و مرد از نظر فیزیولوژی و روانشناسی، مجله نگین، شماره ۱۳۴، تیر ۱۳۵۵، ص ۲۴.
۲. اعراف(۷):۲۶.
۳. نور(۲۴):۳۰.
۴. همان،۳۱.