چه انتقاداتی بر فرقه نصیریه وارد است؟

چه انتقاداتي بر فرقه نصيريه وارد است؟

پاسخ:
بنابر آنچه مورخان نوشته‌اند: نصیریه نام دیگر علویون می‌باشد.[۱] که غالباً در شمال لبنان و ساحل سوریه و کوه‌های علویین و مناطق اسکندرون و بعضی مناطق جنوبی ترکیه ساکن می‌‌باشند.[۲] و لیکن با این وجود می‌توان فرقه نصیریه را به دو گروه غلات و شیعیان اثنی عشری تقسیم کرد.[۳] گروه اثنی عشری در مناطق شامات (سوریه، لبنان و ترکیه) سکونت دارند و نصیریه‌های غالی غالباً در پاکستان و اطراف شبه قاره منزل و مأوی دارند.
از این رو برای بهتر شدن مطلب به معرفی اعتقادات هر کدام از این دو گروه به اختصار می‌پردازیم.
و اما گروه اول یا نصریه‌های غالی
این گروه که تعالیم و معتقداتشان التقاطی از معتقدات شیعه، مسیحیت و … است.[۴] تاریخ پیدایششان به قرن پنجم هجری قمری و به شخصی به نام نصیر می‌رسد.[۵]
عقاید اساسی نصیریان غالی را می‌توان در امور زیر خلاصه کرد:۱. علی بن ابی طالب خداست یا خدا در او حلول کرده است.
۲. سلمان فارسی فرستاده علی ـ علیه السّلام ـ است.
۳. کلمه سرّ عبارت است از سه حرف ع (علی)، م (محمد) و س (سلمان فارسی).
۴. ارادت به ابن مجلم، زیرا او لاهوت را از بند ناسوت رها کرد، از این رو، کسانی را که به ابن ملجم لعنت می‌فرستند بر خطا می‌دانند.
۵. شراب از نور است، و بر این اساس درخت مو را بزرگ می‌‌دارند و کندن آن را گناه می‌شمارند.[۶]
و اما گروه دوم یا نصیریان که شیعه اثنی عشری هستند.
این گروه همان علویون ساکن در شمال لبنان و ساحل سوریه و کوه‌های علویین و مناطق اسکندرون و بعضی مناطق جنوبی ترکیه می‌‌باشند.[۷]
این گروه شیعه امامیه و پیرو فقه جعفری (مذهب جعفری) هستند. فلذا در اعتقادات، فروع الدین و ادله تشریع چیزی غیر از آنچه شیعیان اثنی عشری می‌گویند قائل نیستند.[۸] و لیکن با این وجود انتقاداتی بر آنها وارد است که ذیلاً به برخی از آنها اشاره می‌شود.
۱. عدم اتحاد و عمل کرد قبیله‌ای
این در صورتی است که خداوند متعال در قرآن کریم می­فرماید: «به ریسمان الهی چنگ زنید و متفرق نشوید»[۹] و در جای دیگر می‌فرماید: «کسانی که ولایت خدا و پیامبر او و افراد با ایمان را بپذیرند (پیروزند زیرا) حزب و جمعیت خداوند پیروز می‌‌باشند.»[۱۰]
از این دو آیه شریفه به روشنی می‌توان فهمید کهاولاً آنهایی که دارای یک عقیده و یک دین و مذهب هستند همگی آنها حزب آن دین می‌‌باشند. ثانیاً کسانی که پیرو یک دین و مذهب شدند حق ندارند متفرق و گروه، گروه شوند. زیرا شرط پیروزی یک جمعیت و پیروان یک مذهب و آیین، ایمان محکم، تقوا، عمل صالح و از همه مهمتر اتحاد و همبستگی است[۱۱] فلذا متحد نبودن و قبیله‌ای عمل کردن باعث شکست و نابودی می‌شود.
۲. محروم کردن زنان از ارث و مهر زن را حق ولی او دانستن
اما خداوند کریم در کتاب آسمانی فرموده است: «حکم خدا در حق فرزندان شما این است که پسران دو برابر دختران ارث می‌برند … »[۱۲] فلذا می‌بینیم که خداوند متعال زنان را از ارث محروم نکرده است.
۳. مشایخ آنها دوست دارند عوام دستشان را ببوسند.
ما وقتی به روایات نگاه می‌کنیم می‌بینیم که در آموزه‌های اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ بوسیدن دست بزرگان قبایل بخاطر رئیس قبیله بودنشان مذموم و مطرود است، چرا که امام رضا ـ علیه السّلام ـ در حدیثی می‌فرمایند: هیچ مردی دست مرد دیگری را نبوسد؛ چرا که بوسیدن دست دیگران مانند نماز خواندن به آن شخص است»[۱۳]
۴. مشایخ آنها زکات را حق اختصاصی خود می‌دانند:
لیکن در قرآن کریم خداوند متعال موارد مصرف زکات را چنین بر شمرده است: «زکات فقط از آن فقرا و تنگدستان و عاملان آنست و آنهایی که جلب دلهایشان کنند و برای آزاد کردن بردگان و قرض دادن و صرف در راه خدا و به راه ماندگان است و این قراری از جانب خداست و خدا دانای شایسته کار است»[۱۴]
۵. مشایخ آنها اقدام به بر پایی نماز جماعت نمی‌کنند.
در صورتی که خداوند سبحان در قرآن کریم در آیات متعددی اقامه نماز را از ویژگیهای بارز یک مؤمن دانسته است.
۶. اهمال در قیام به واجبات.[۱۵]
در صورتی که امام علی ـ علیه السّلام ـ در خصوص واجبات می‌فرمایند: هیچ عبادتی مانند انجام واجبات نیست.[۱۶] و در جایی دیگر می‌فرماید: «بدرستی که خدای سبحان واجب کرده بر شما فریضه‌ای چند، پس ضایع مگرانید آنها را …»[۱۷]
نتیجه آنکه نصیریه‌هایی که شیعه اثنی عشری هستند اگر چه انتقادات و ایراداتی بر برخی آداب و رسوم آنها وارد است منتها در عقاید و احکام مذهبشان جعفری بوده و همانند سایر شیعیان می‌‌باشند.
اما نصیریه‌هایی که غالی هستند، خارج از اسلام و مذهب جعفری می‌‌باشند و ما هم به پیروی از ائمه اطهار ـ علیهم السّلام ـ از آنها بیزاری می جوییم و انتقادات وارد بر غالیان بر آنها وارد است.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
۱. هل العلویون شیعه، هاشم عثمان.
۲. تاریخ العلویون، محمد امین.
[۱] . هاشم عثمانی، هل العلویون شیعه، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، ص۱۰.
[۲] . شریف یحیی الامین، فرهنگنامه فرقه‌های اسلامی، ترجمه محمد رضا موحدی، تهران، انتشارات باز، چاپ اول، ۱۳۷۸ش، ص۲۰۲.
[۳] . هل العلویون شیعه، همان، ص۴۱.
[۴] . مشکور، محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، با مقدمه کاظم مدیر شانه چی، مشهد، آستان قدس رضوی، چاپ سوم، ۱۳۷۵ش، ص۴۴۲.
[۵] . فرق و مذاهب کلامی، علی ربانی گلپایگانی، ص ۳۲۵، مرکز جهانی علوم اسلامی، ط ۳، ۱۳۸۳ ش.
[۶] . همان، ص ۳۲۶.
[۷] . فرهنگنامه فرقه‌های اسلامی، همان، ص۲۰۲.
[۸] . العلویون شیعه اهل البیت ـ علیهم السّلام ـ ، گروهی، بیروت، دار الصادق، صفحات ۱۶ الی ۲۶ نیز ۷۸ و ۷۷.
[۹] . آل عمران/ ۱۰۳.
[۱۰] . مائده/۵۶.
[۱۱] . مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ج۴، ص۴۳۳ـ۴۳۴ (ذیل آیه ۵۶ / مائده).
[۱۲] . نساء/۱۱.
[۱۳] . مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، تهران، المکتبه الاسلامیه، ۱۳۸۶ق، ج۷۸، ص۳۴۵، ح۴۶ (کتاب الروضه، باب ۲۶ مواعظ الرضا(ع) ).
[۱۴] . توبه/۶۰.
[۱۵] . هل العلویون شیعه، همان، ص۱۰۲ـ۱۰۵.
[۱۶] . محدث، سید جلال الدین، شرح فارسی غرر و درر آمدی، دانشگاه تهران، ۱۳۷۳ش، ج۶، ص۳۶۵، ح۱۰۵۵۲.
[۱۷] . همان، ج۲، ص۵۷۲،‌ ح۳۵۹۷.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا