پرسش : انتقال روح از این دنیا به آن دنیا چطور است؟
پاسخ: قرآن مجید می فرماید: کسانی که فرشتگان قبض روح، روح آنها را گرفتند در حالی که به خود ستم کرده بودند، و از آنها پرسیدند، شما اگر مسلمان بودید، پس چرا در صفوف کفار قرار داشتید و با مسلمانان جنگیدید؟ (إِنَّ الَّذِینَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلائِکَهُ ظالِمِی أَنْفُسِهِمْ قالُوا فِیمَ کُنْتُمْ).(۱)
در اینجا به چند نکته باید توجه کرد:
۱- استقلال روح
تعبیر به توفی در آیه شریفه به جای مرگ، در حقیقت اشاره به این نکته است که مرگ به معنی نابودی و فنا نیست بلکه یک نوع دریافت فرشتگان نسبت به روح انسان است، یعنی روح او را که اساسیترین قسمت وجود او است میگیرند و با خود به جهان دیگری میبرند، این گونه تعبیر که در قرآن کرارا آمده یکی از روشنترین اشارات قرآن به مسئله وجود روح و بقای آن بعد از مرگ است، و پاسخی است به کسانی که میگویند: قرآن هیچگونه اشارهای به مسئله روح نکرده است (۲)
۲- فرشته قبض روح یا فرشتگان ؟
از بررسی موارد متعددی از قرآن مجید (۱۲ مورد) که درباره توفی و مرگ سخن به میان آمده استفاده میشود که گرفتن ارواح به دست یک فرشته معین نیست، بلکه فرشتگانی هستند که این وظیفه را بعهده دارند و مامور انتقال ارواح آدمیان از این جهان به جهان دیگرند، آیه فوق که فرشتگان به صورت جمع آمدهاند (الملائکه) نیز یکی از شواهد این موضوع است.
در آیه ۶۱ سوره انعام میخوانیم :
حَتَّی إِذا جاءَ أَحَدَکُمُ الْمَوْتُ تَوَفَّتْهُ رُسُلُنا
هنگامی که زمان مرگ یکی از شما برسد، فرستادگان ما روح او را قبض میکنند.
و اگر میبینیم که در بعض از آیات این موضوع به ملک الموت (فرشته مرگ) نسبت داده شده (۳) از این نظر است که او بزرگ فرشتگان مامور قبض ارواح است، و او همان کسی است که در احادیث به نام عزرائیل از او یاد شده است.
بنا بر این اینکه بعضی میپرسند چگونه یک فرشته میتواند در آن واحد همه جا حضور یابد و قبض روح انسانها کند، پاسخ آن با بیانی که گفته شد روشن میگردد از این گذشته به فرض اینکه فرشتگان نبودند و تنها یک فرشته بود باز مشکلی ایجاد نمیشد زیرا تجرد وجودی او ایجاب میکند که دائره نفوذ عملش فوق العاده وسیع باشد زیرا یک وجود مجرد از ماده میتواند احاطه وسیعی نسبت به جهان ماده داشته باشد، همانطور که در حدیثی درباره فرشته مرگ (ملک الموت) از امام صادق (ع) نقل شده که هنگامی که پیامبر (ص) از احاطه او نسبت به جهان سؤال کرد در جواب چنین گفت:
ما الدنیا کلها عندی فیما سخرها اللَّه لی و مکننی علیها الا کالدرهم فی کف الرجل یقلبه کیف یشاء: این جهان و آنچه در آن است با تسلط و احاطهای که خداوند به من بخشیده در نزد من همچون سکهای است که در دست انسانی باشد که هر گونه بخواهد آن را میچرخاند(۴)ضمنا اگر میبینیم در بعضی از آیات قرآن قبض روح به خدا نسبت داده شده است مانند:
اللَّهُ یَتَوَفَّی الْأَنْفُسَ حِینَ مَوْتِها:
خداوند جانها را در موقع مرگ میگیرد (۵) منافاتی با آیات گذشته ندارد زیرا در مواردی که کار با وسائطی انجام میگیرد، گاهی کار را به وسائط نسبت میدهند و گاهی به آن کسی که اسباب و وسائط را برانگیخته است، و هر دو نسبت، صحیح است.
جالب اینکه در قرآن بسیاری از حوادث جهان به فرشتگانی که مامور خدا در عالم هستی هستند نسبت داده شده است، و همانطور که میدانیم فرشته معنی وسیعی دارد که از موجودات مجرد عاقل گرفته تا نیروها و قوای طبیعی را شامل میشود(۶)
* * *
۱- نساء،۹۷
۲- توضیح درباره معنی توفی را از نظر لغت در جلد دوم تفسیر نمونه صفحه ۴۳۰ مطالعه فرمائید.
۳- سوره سجده آیه ۱۱.
۴- تفسیر برهان جلد دوم صفحه ۳۹۱ ذیل آیه اول سوره اسراء.
۵- سوره زمر- ۴۲
۶- این مطالب را می توانید در تفسیر نمونه جلد چهارم صفحات۸۴تا ۸۷ مطالعه نمایید.