کلمات سحرآمیز و نجات زندگی مشترک

کلمات سحرآمیز و نجات زندگی مشترک

در زندگی مشترک کلماتی وجود دارند که زیاد به زبان آورده نمی‌شوند

در زندگی مشترک کلماتی وجود دارند که زیاد به زبان آورده نمی‌شوند. شاید به خاطر خجالت، شاید هم غرور یا…. .

زوج درمانگران کلماتی را فهرست کرده اند که ممکن است در دسته بالا قرار بگیرند اما به زبان آوردنشان، هر ازدواجی را نجات خواهد داد:

این ۹ کلمه جادویی عبارتند از: من اشتباه کردم، معذرت می‌خواهم و لطفاً من را ببخش. ازدواج مثل یک ورزش روزانه است. یک تمرین مداوم در بخشایش و پشیمانی. در جهان زوج ایده‌آل وجود ندارد، همه اشتباه می‌کنند و اشتباه‌هایشان روی اعضای خانواده تأثیر می‌گذارد. با این حال، هنوز می‌توان نزدیک‌ترین افراد به ایده‌آل را تشخیص داد. می‌شود با تمرینِ گذشت؛ به آن چه از بی‌‎نقصی و خوشبختی می‌شناسیم نزدیک و نزدیک‌تر شد.

  

«من اشتباه کردم» 

غروری که درون تک تک ما وجود دارد از این عبارت متنفر است. اما در زندگی زناشویی، وقتی بحران به وجود می‌آید، اولین غریزه هرکدام از ما اثبات بی‎‌گناهی خودمان و در مقابل، تأکید بر تقصیر همسرمان است. غرور زخم‌خورده ما می‎خواهد با بازگشت حق به جانب خود، نجات پیدا کند اما این حق به جانبی به هیچ عنوان راه حل ماجرا نیست، در واقع فقط آتش درد را به شعله خشم تبدیل می‌کند و باعث می‌شود حتی به این فکر نکنیم که با کلمه‌هایمان چه کسانی آزار می‌بینند. این آتش باید خاموش شود، از محاکمه دست بردارید و این سه کلمه را –حتی آرام- به زبان بیاورید.

«معذرت می‌خواهم» 

هنگام اشتباه کردن، شرم اولین و طبیعی‌ترین پاسخ روانی ماست. جوابی به شناختنِ گناه یا اشتباه، چه خودخواسته و چه ناخواسته، که بر دیگران تأثیری منفی داشته است. با عذرخواهی و درد دل با دیگران درمورد اشتباه‌هایمان، تنها وقتی باورکردنی جلوه می‌کنیم که قلبمان عمیقاً از کاری که کردیم شکسته باشد. وقتی از همسرم به شیوه درست معذرت می‌‌خواهم، لبخند نمی‌زنم، شاد نیستم. غم و شرم احساسات سبک و گذرایی نیستند، سنگینی‌شان باید دیده و حس شود. گریه نمی‌کنم، خواهش هم نمی‌کنم، نمایش اجرا نمی‌کنم. تنها دلم می‌خواهد که از صمیم قلب درک کند که فهمیده‌ام ناراحتش کردم و عمیقاً بابتش ناراحتم. فهم و درک ما از عمق عذرخواهی همسرانمان اهمیت بسیار زیادی دارد چون عذرخواهی‌های سطحی معمولاً به بخشایش ختم نمی‌شوند، حتی اگر در ابتدا این طور به نظر برسد.

  

«لطفاً من را ببخش» 

با وجود این که اعتراف به اشتباه و تأسف از آن هر دو دردناک هستند، با انجام دادنشان نتیجه دلپذیری در انتظار ما خواهد بود: بخشایش. وقتی خطایی می‌کنیم که به همراهان و اطرافیانمان ضرر می‌رساند، باید دست دوستی به سمتشان دراز کنیم و بدانیم آیا دوباره ما را همراهی خواهند کرد یا نه. این خواسته کوچکی نیست، وقتی –چه غیرعمدی و چه از قصد- مرتکب عملی می‌شویم که عزیزانمان را می‌رنجاند، با ایمان به جایگاه آنان در زندگی خودمان، می‌شود دوباره پیوندها را برقرار کرد. من معمولاً صرفاً برای این عذرخواهی می‌کنم که از موضوع عبور کنیم. روحم با عذرخواهی به آرامش می‌رسد و قلبم دوست دارد از شرم رها شود و ذهنم خواهش می‌کند که به موضوعی غیر از شکستم بپردازد، اما درخواست بخشایش من نباید صرفاً از روی خستگی باشد، بخشایش تصویر ذهنیِ ما را از همدیگر دوباره به حالت اول برمی‌گرداند. می‌توانم از همسرم درخواست بخشش کنم چون «بخشش کار بزرگان است» و خب البته با هر بار درخواست بخشش، شاید به گونه‌ای خودمان، خودمان را می‌بخشیم.

 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا