کیفیت تجلی نور حق در انسان و سایر موجودات

کیفیت تجلی نور حق در انسان و سایر موجودات

تجلّی‌ ذات‌ حقّ، اختصاص‌ به‌ فرشتگان‌ و انبیاء و اولیاء و انسان‌ ندارد؛ بلکه‌ هر موجودی‌ که‌ در عالم‌ لباس‌ وجود می‌پوشد، یا از خود اثری‌ به‌ ظهور میرساند، در اثر تجلّی‌ و ظهور ذات‌ حقّ تعالی‌ در آن‌ موجود است‌.

مثلاً: الا´ن‌ که‌ بنده‌ مشغول‌ تکلّم‌ هستم‌، این‌ سخن‌ گفتن‌ اذن‌ پروردگار است‌ در من‌، و الاّ لب‌ تکان‌ نمی‌خورد. اذن‌ یعنی‌ چه‌؟ آیا به‌ معنای‌ این‌ است‌ که‌ خداوند به‌ ما گفته‌ است‌: من‌ به‌ شما اجازه‌ میدهم‌ تکلّم‌ کنید و ما در پاسخ‌ می‌پذیریم‌ و لفظاً قبول‌ می‌کنیم‌؟
نه‌، معنای‌ اذن‌ این‌ نیست‌، وگرنه‌ می‌بینیم‌ بسیاری‌ بدون‌ این‌ اذن‌ لفظی‌ کار می‌کنند، پس‌ باید کارشان‌ بدون‌ اذن‌ خدا صورت‌ گرفته‌ باشد، با آنکه‌ میدانیم‌ بدون‌ اذن‌ خدا یک‌ برگ‌ از درخت‌ نمی‌افتد.
معنای‌ اذن‌ اینست‌ که‌: خدا ما را طوری‌ آفرید، ادراکات‌ ما را طوری‌ عنایت‌ کرد، اجزاء بدن‌ و اعضاء و جوارح‌ را طوری‌ آفرید، قوا و استعدادهای‌ ما را طوری‌ تعیین‌ فرموده‌ و تنظیم‌ نمود، که‌ تمام‌ این‌ جهات‌ میتوانند، اگر در یک‌ شرائط‌ خاصّی‌ قرار گیرند، معانی‌ کلّیّه‌ای‌ را ادراک‌ کنند به‌ اذن‌ خدا و به‌ تجلّی‌ او و به‌ قوّه‌ و حول‌ او و به‌ رحمت‌ او، و سپس‌ آن‌ معانی‌ را به‌ قالب‌ الفاظ‌ در آورده‌، مرتّباً و منظّماً القاء نمایند.
و در هر حال‌ خداوند بر همه‌ این‌ امور سیطره‌ دارد، و این‌ معانی‌ و این‌ الفاظ‌ نیز از معدن‌ وجود و علم‌ او بر این‌ فکر افاضه‌ میگردد و به‌ خارج‌ سرایت‌ میکند.
این‌ است‌ معنای‌ اذن‌، و اگر آن‌ نباشد هزار سال‌ هم‌ بگذرد لب‌ قدرت‌ تکان‌ خوردن‌ را ندارد، و چون‌ حرکت‌ کند به‌ اذن‌ خدا بوده‌ است‌. یعنی‌ چه‌؟ یعنی‌ تا تمام‌ اسباب‌ و شرائطی‌ را که‌ خداوند مقرّر فرموده‌ حاصل‌ نشود، و سپس‌ اراده‌ حضرت‌ او به‌ ایجاد موجودی‌ از این‌ اسباب‌ و شرائط‌ و مُعِدّات‌ تعلّق‌ نگیرد، اذن‌ خدا پیدا نشده‌ است‌.
فرض‌ کنید: ما ساعتی‌ درست‌ می‌کنیم‌، برایش‌ شیشه‌ میگذاریم‌، چرخ‌ دنده‌ میگذاریم‌ پاندول‌ و عقربه‌ و فنر میگذاریم‌ و تمام‌ جهات‌ را در آن‌ مراعات‌ می‌کنیم‌؛ امّا این‌ ساعت‌ هنوز کار نمی‌کند چرا؟
چون‌ یکی‌ از پیچهایش‌ خوب‌ محکم‌ نشده‌ است‌. آن‌ شرط‌ آخرین‌ که‌ آمد و پیچ‌ محکم‌ شد، ساعت‌ به‌ کار می‌افتد.
رادیو برای‌ ما خبری‌ را نمی‌آورد، چون‌ یک‌ جای‌ آن‌ نقص‌ فنّی‌ دارد، یک‌ سیم‌ آن‌ قطع‌ است‌؛ وقتی‌ آن‌ سیم‌ متّصل‌ شد، تمام‌ اسباب‌ و شرائط‌ مِن‌ حیث‌ المجموع‌ تأثیر در آن‌ مفعول‌ می‌کنند و آن‌ منظور و نتیجه‌ حاصل‌ می‌شود.
این‌ اذن‌ خداست‌، یعنی‌ سنّت‌ حتمیّه‌ و ناموسی‌ که‌ در این‌ قرار داده‌ تا به‌ دنبالش‌ اثر پدیدار شود.
این‌ حقیقت‌ تجلّی‌ خداست‌، ظهور خداست‌، اذن‌ و اجازه‌ خداست‌.
در این‌ رادیو چنین‌ است‌ که‌ باید اسباب‌ و شرائط‌ طوری‌ تنظیم‌ گردد که‌ موج‌ را تبدیل‌ به‌ صدا کند، صوتی‌ مسموع‌ و از جنس‌ ملفوظ‌ تحویل‌ به‌ ما دهد؛ پس‌ این‌ صوت‌، صدای‌ خداست‌.
معنایش‌ این‌ نیست‌ که‌ صدای‌ خدا را از جای‌ دیگر آورده‌ و آن‌ خارج‌ را به‌ ما تحویل‌ میدهد؛ بلکه‌ خود این‌ صدا، صدای‌ خداست‌ و ظهور خداست‌ که‌ بدینوسیله‌ بدین‌ قسم‌ در این‌ آلت‌ ظاهر شده‌ است‌.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا