یک مهارت کودکانه اما ضروری

یک مهارت کودکانه اما ضروری

برای همه والدین پیش آمده که از دست فرزند خود به خاطر حرف‌هایی که نباید می‌گفت! عصبانی هستند.
ولی چه کسی به کودک توضیح داده که نباید این حرف را در جای دیگری بزند؟ مثلاً ما از فرزندمان می‌خواهیم آدرس، شماره تلفن، اسم والدین و… را بداند تا در مواقع اضطراری اطلاعاتش کافی باشد ولی اگر همین کودک سه، چهار ساله این اطلاعات را برای شخص غریبه‌ای بازگو کند او را به‌شدت مورد شماتت قرار می‌دهیم. به عبارتی ما تنها اطلاعات را به کودک خود می‌دهیم اما به او نمی‌گوییم که زمان استفاده از آن چه موقع است. ما تصور می‌کنیم که او هم مانند ما به چگونگی استفاده از آن‌ها واقف است. راهکاری‌های زیر جهت رفع این مشکل ارائه می‌شود:
۱- به فرزندتان آموزش دهید هنگام رویارویی با موقعیت خطرناک و اضطراری نباید به اشخاص غریبه‌ای که خواهان دریافت اطلاعات خانوادگی‌اش هستند، اعتماد کند و اسرار خانوادگی را برای آن‌ها فاش نکند. البته کودکان کم سن و سال در شناخت افراد دچار مشکل و در مواقع لزوم گیج و سردرگم می‌شوند که آیا باید به آن شخص اعتماد کنند یا نه؟
در نگه داری مطالبی که او به‌صورت راز به شما می‌سپارد امین باشید و در مقابلش از اسرار دیگران سخن نگویید.
آموزش به هر کسی به‌ویژه بچه‌ها برای کارهایی که نباید انجام دهند دردسرساز است زیرا ضمیر ناخودآگاه کلمات منفی مانند «نکن و نگو» را نمی‌تواند تجزیه و تحلیل کند لذا برای آموزش هرگز از افعال منفی استفاده نکنید به‌عنوان مثال به فرزندتان بگویید: «اگر کسی راجع به خانواده‌ات از تو سؤال کرد و تو در موقعیت خطرناکی بودی به او بگو از مامان و بابام بپرسید.»
۲- پیوسته عزت نفس و خودباوری فرزندتان را تقویت کنید. بعضی اوقات فرزندتان را به خاطر آنچه به‌خوبی یاد گرفته یا در آن توانمند است تحسین کنید، اگر کودک احساس امنیت شخصی کند و در عین حال تحت آموزش نیز قرار بگیرد هرگز خطاهای عمدی نمی‌کند.
۳- به کودک در شناخت حد و مرزها کمک کنید. به او تفهیم کنید در چه مواقعی و به چه کسانی می‌تواند رازهای خانوادگی را بگوید، زیرا در تحقیقی که در سال در بریتانیا روی کودکان گمشده انجام گرفت مشخص شد درصد بسیاری از آن‌ها حتی حاضر نیستند در مقابل قانون و پلیس نیز به بیان اطلاعات خانوادگی بپردازند.
۴- نقش بازی را در آموزش و تفهیم اطلاعات جدی بگیرید. در حین بازی با آرامش به او اطلاعات بدهید ولی هرگز او را با «بایدها و نبایدهایتان» نترسانید. زیرا کلمات و جملات منفی برخلاف آنچه فکر می‌کنید به‌زودی از ذهن بچه‌ها پاک نمی‌شود.
۵- به فرزندتان اعتماد داشته باشید. از جملات منفی مانند من مطمئنم که تو نمی‌توانی جلوی زبانت را نگه داری یا عادت کردی حرف نسنجیده بزنی و… استفاده نکنید. سنجیدگی رفتار فرزندتان را باور کنید و به او گوشزد کنید من میدانم و یقین دارم که تو بسیار باهوش هستی و می‌توانی در مواقع اضطراری بسیار خوب رفتار کنی، همواره به یاد داشته باشید هرگز از ترس اینکه کودکتان اطلاعات خانوادگی را فاش نکند او را در فقر اطلاعاتی نگاه ندارید بلکه همواره در نظر داشته باشید که شرایط غیرقابل پیش‌بینی و اضطراری نیز وجود دارد.
مطمئن باشید که کودکان تک‌تک رفتارهای شما را در بحران می‌آموزند. شیوه‌های یافتن راه نجات آموختنی است.
۶- خونسردی شما در مواقع بحرانی می‌تواند آموزش خوبی برای کودکتان باشد. چرا که این موضوع یک آموزش غیرمستقیم است و از تأثیر خوبی برخوردار است. اگر با هم بتوانید موقعیت‌هایی را شبیه سازی کنید و تا در شبیه سازی، کودک به نقش خود در مواقع مختلف پی ببرد، راحت‌تر وظیفه خود را در مواقع بحرانی می‌داند و اجرا می‌کند. مطمئن باشید که کودکان تک‌تک رفتارهای شما را در بحران می‌آموزند. شیوه‌های یافتن راه نجات آموختنی است.
۷- آموزه‌های خود را تکرار کنید و با یک بار اخطار و توصیه توقع آگاهی همیشگی نداشته باشید.
۸- استفاده از قصه را در آموزش راز داری جدی بگیرید. یکی از راه‌های آموزش مؤثر مشاهده نتایج عملکرد دیگران است. که این نتایج را در قالب قصه می‌توان به کودک آموخت.
۹ – در نگه داری مطالبی که او به‌صورت راز به شما می‌سپارد امین باشید و در مقابلش از اسرار دیگران سخن نگویید.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا