ازدواج به‌شرط چاقو

ازدواج به‌شرط چاقو

استاد علیرضا تراشیون

چه مقدار کتب درسی در کشور موجود است که هیچ سودی برای زندگی ندارد و چقدر محتوای سودمند، موردنیاز کشور است، اما موجود نیست؟! به‌عنوان نمونه واقعاً جدول مندلیف شیمی چقدر در زندگی مورداستفاده ما قرار گرفت؟! قضیه فیثاغورث، جبر اعشاری، معادلات چند مجهولی و…؟ نیز همین‌گونه چه تعداد مشکلات زندگی ما به‌واسطه داشتن این علوم حل‌وفصل شد؟! تحصیل این علوم در صورتی خوب است که دیگر هیچ علمی برای فرزندان ما لازم و ضروری نبود، اما علومی وجود دارند که بسیار موردنیاز جامعه است اما در نهادهای آموزشی کشور بدان توجه نمی‌شود. به خاطر همین است که دختران ما وقتی به سن ازدواج می‌رسند اعتقادشان بر این است که ازدواج، هندوانه دربسته است. شما یک جلسه آموزشی هشت‌ساعته برای دختران دم بخت بگذارید تا ازدواج را برای آن‌ها به‌شرط چاقو کنم و مهارت ازدواج را به آن‌ها بیاموزم که با ضریب بالای ۸۰ درصد همسر انتخاب کنند. جوان این کشور فارغ‌التحصیل می‌شود، می‌گوید حالا من چه‌کار کنم؟ می‌پرسیم چه‌کاری از عهده تو برمی‌آید؟ می‌گوید هیچ کاری! مدت ۱۲ سال، طلایی‌ترین دوران عمرش را به تحصیل گذرانده، اما الان می‌گوید هیچ کاری نمی‌دانم! این سیستم آموزشی حتی مهارت نوشتن و خواندن را به دانش‌آموزان نیاموخته است. دیوان حافظ را به یک شخص دیپلمه بدهید و از وی بخواهید یک غزل بخواند، غلط خواهد خواند. نامه اداری نوشتن که یک مهارت است را بلد نیست! دلیل این ضعف‌ها چیزی جز عدم سودمندگرایی خانواده‌ها، نهادها، نظام آموزشی و… نیست.

1 در مورد “ازدواج به‌شرط چاقو”

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا