دسته بندی :کبوترهای سبک بال

0 مقاله

وصیت نامه شهید علیرضا موحد دانش

وصیت نامه شهید علیرضا موحد دانش

اشهد ان لا اله الا الله، اشهد ان محمد رسول الله (ص)، اشهد ان على ولى الله سلام علیکم   در زمانى قلم به نیت وصیت بر کاغذ مى لغزانم که هیچ‌گونه لیاقت شهادت را در خود نمى‌بینم. وقتى به قلبم رجوع مى‌کنم غیر از سیاهى و تباهى و معصیت

شهید ابراهیم هادی

شهید ابراهیم هادی

ابراهیم دراول اردیبهشت سال ۳۶ در محله شهید سعیدی حوالی میدان خراسان دیده به هستی گشود. او چهارمین فرزند خانواده بشمار می رفت. با این حال پدرش مشهدی محمد حسین به او علاقه خاصی داشت. او نیز منزلت پدر خویش را بدرستی شناخته بود. پدری که با شغل بقالی توانسته

وصیتنامه شهید نوجوان سعید طوقانی

وصیتنامه شهید نوجوان سعید طوقانی

 وصیتنامه  شهید نوجوان سعید طوقانی:  بسم‌الله الرحمن‌الرحیم با درود و سلام بر انبیا و اولیا معصومین علیه‌السلام خصوصاً چهاردهمین ولی مطلق و معصوم بر حق منجی عالم بشریت حجت‌ابن‌الحسن العسکری (عج) و نائب عزیز آن بزرگوار ابراهیم زمان و بت شکن عصر روحی له الفدا و صلوات و رحمت بر روح

وصیت نامه شهید «حاج محمد ابراهیم همت»

وصیت نامه شهید «حاج محمد ابراهیم همت»

شهید حاج محمد ابراهیم همت در دومین وصیت نامه بجامانده از خود نوشته است: خویشتن را در قفس محبوس می‌بینم و می‌خواهم از قفس به در آیم. سیم‌های خاردار مانعند. من از دنیای ظاهر فریب مادیات و همه آنچه که از خدا بازم می‌دارد متنفرم. به تاریخ ۵۹/۱۰/۱۹ شمسی ساعت

خاطراتی از شهید منصور ستاری

خاطراتی از شهید منصور ستاری

 یک بار با عصبانیت ایستادم بالای سر منصور و نمازش که تمام شد،گفتم «منصور جان، مگه جا قحطیه که میای می‌ایستی وسط بچه‌ها نماز می خونی؟ خُب برو یه اتاق دیگه که منم مجبور نشم کارم رو ول کنم و بیام دنبال مُهر تو بگردم.» تسبیح را برداشت و همان

وصیت نامه شهید سید حسین صدری

وصیت نامه شهید سید حسین صدری

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم الذین آمنوا وهاجروا و جاهدوا فی سبیل الله باموالهم و انفسهم أعظم درجهٌ عندالله و اولئکَ همُ الفائزون. ( سوره توبه آیه ۲۰) یُبَشرهم ربهم برحمه منه و رضوان و جنات لهم فیها نعیمٌ مقیمٌ.  خالدین فیها ابداً ان الله عنده

وصيت‌نامه

وصیت‌نامه

بسیجی شهید محمدرضا مهرپاک بسم الله الرحمن الرحیم اللهم ایاک نعبد و ایاک نستعین می‌خواهم زبان خامه را به سینه کاغذ آشنا کنم و نقشی از رخ آن زیبا را بر این سینه سفید منقّش کنم؛ اما قلم را توانایی این کار نیست. کاغذ را تحمل این نقش نیست. می‌خواهم

عطر گل ياس

عطر گل یاس

عطر گل یاسبه نام الله خالق زیبایی ها امروز می‌آید، دیروز می‌رود، فردا از راه خواهد رسید و فردا ها هر یک در انتطار و چشم به راه مانده‌اند تا نوبت آنها شود که بیایند و بروند. این رفت و آمدها آنقدر سریع است که گاهی انسان حس می‌کند روزها،

شيعه بودن سخت است برادر

شیعه بودن سخت است برادر

آمده بودند تا امامشان را ببینند. از راهی دور و با مشقتی فراوان. خادم بیت پرسید: «بگویم چه کسانی آمده‌اند؟» ـ بگو جمعی از شیعیانتان به زیارت آمده‌اند. خادم رفت، و شاید پاسخی که آورد برای آنان ـ و شاید برای ما و همه کسانی که آن را شنیده‌اند ـ

سرزمين آشنا

سرزمین آشنا

این‌جا هویزه سرزمینی به بلندای عشق و به وسعت بال کبوترانی که عاشقانه پر کشیدند. سبکبال و رها و سرزمینی به اندازه‌ی دست‌های دلمان و به اندازه‌ی آسمان چشم‌های مردانی از جنس نور. سرزمینی به پاکی و قداست حرم امن الهی و این‌جا شهید آباد، سرزمین عشق است. محل پرواز

دوكوهه

دوکوهه

گفتم می‌شنوی چه آهنگ حزینی دارد ؟ گفت: آری این صدای … است که می‌خواند. گفتم: نه, نه خوب گوش کن من صدای قافله را می‌گویم قافله دو کوهه که دارد دور می‌شود . گفت: دور نمی‌شود عزیزم دارد گم می‌شود. گفتم: من نمی‌گذارم که صدای زنگ قافله دو کوهه

چرا مدينه ويران نشد؟

چرا مدینه ویران نشد؟

ساحل آسمان، این‌ شبها که می‌رسد، عجیب بی‌قراری می‌کند و زمین، داغ دلش تازه می‌شود و زخم شرمش، سر باز می‌کند. ملکوتیان حق دارند سر بر دیوار عرش بگذارند و های‌های گریه کنند. و تنها خداست که می‌تواند، تسلای دل علی باشد. ماه حق دارد که گوشه اختفا را بر

باران رحمت

باران رحمت

شهید زهره بنیانیان خدایا اکنون که جوانه‌های آگاهی یکی پس از دیگری می‌شکفند و هر روز ابعاد وسیعتری می‌یابند و غنچه‌های نشکفته وجود جوانان ما به دنبال هم پرپر می‌شوند و بر خاک میریزند، روزی نیست که خبر شهادت گروهی از عزیزانمان را نشنویم.اکنون ثار شهیدانمان شب و روز بالای

اي مقتدر

ای مقتدر

شهید محمدحسین جوکار ای مقتدر و ای توانای دانا ای زاهدان را معین، ای سالکان را مونس، ای عارفان را یاور، و ای عاشقان را معشوق، اگر کسی نداند، تو خوب می‌دانی، اگر کسی نبیند، تو خوب می‌دانی، اگر کسی نشنود، تو خوب می‌شنوی که قلبم، روحم، جانم، زبانم، چشمم

از عدالت چه خبر

از عدالت چه خبر

شاعری داشت وطن که همیشه می گفت ((اهل کاشانم من … پیشه ام نقاشی! سر سوزن ذ وقی …)) و همیشه پرسید: (( خانه دوست کجاست!))و همیشه ترسید: ((آب را گل نکنیم!)) در عوض من ا مروز نه همینک امروز همچنان باز هنوزدایمأ می گویم : اهل ایرانم من !

عزيز طه

عزیز طه

براستی ای عزیز طه! ای یوسف کنعان! و ای نوح زمان! ایا برما فرصتی هست که گذشته را جبران کنیم؟ گذشته ای که با عدم شناخت امام حی و حاضر سپری شده است!! ایا ما را عمری هست که از خجالت براییم و خودمان را برای اینده ای درخشان اماده

صداي خوش انا المهدي

صدای خوش انا المهدی

فردین محمدتبار صدای پا می آید، و تو، به دنبال صاحب صدا تمام عمر حیرانی، دلت می‌خواهد بدانی که این صدا از کیست اما روزها در پی هم می‌گذرد و عمری در حسرت دیدار صاحب آن صدا می‌مانی. روزی از همین روزها، درجایی که صدای خوش پرندگان می‌آید، و گلهای

صحيفه عشق

صحیفه عشق

« لبیک ای آشنا لبیک !» فدای نگاهت ، نگاهم کن ! فدای صدایت ، صدایم کن ! مرابپذیر !… بنفسی انت … تو از ما جدائی و همواره با مائیبنفسی انت … تو ازما دوری و ازما به ما نزدیکتری بنفسی انت … تو نهایت اشتیاقی و نهایت انتظار

شهادت چيست؟

شهادت چیست؟

غریب شهادت شهد شیرین رضای حق است. شهادت عبارت تمام وکمال اعتماد واعتقادبه خداست. شهادت تکامل وجودی روح پرخروش و جوشش ،ولی در عین حال مطمئن و آرام شهید است. شهادت ارث بزرگ اولیـاء خداست. شهادت نهایت یک حماسه و ایثار است. شهادت غایت آرزوی رزمندگان راه خداست. شهادت فریاد

شهادت

شهادت

شهید امیر عبدالله ملتمسی «…. شهادت، اگر بیش از این برایت ضجّه نمی‌کنم، ببخش بر من که قلبم تیره است… می‌دانم اگر کسی تو را شناخت باید بخروشد، بستیزد، بسوزد، در دریای خون شنا کند تا به تو برسد. شهادت من از این‌که نامت را بر زبان آورم، شرم دارم؛

کراماتی از حضرت معصومه

کراماتی از حضرت معصومه

چون تمام نعمت های مادّی و معنوی اهل قم، به برکت حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام است و ما همگی از برکت قبر مطهرش متنعّم هستیم، از انصاف به دور است که در این کتاب از فضائلش نشود؛ بر این اساس چکیده کرامتی را که صاحب انوار المشعشعین در کتابش به

وصیت نامه اخلاقی شهدا

وصیت نامه اخلاقی شهدا

۱- شهید حسین بیگلری محل تولد آذربایجان غربی: «برادران! خدای نکرده نماز را از یاد نبرید تا آنجا که می‌توانید خوابتان را کم کنید. درس خوانده و در سنگر مدارس برای حفظ اسلام علم یاد بگیرید و با هم با صمیمیت زندگی کنید و بیشتر مطالعه کنید» ۲- شهید کریم

وصیت نامه شهدا

وصیت نامه شهدا

وصیت‌نامه شهید ناصر بختیاری…من خودم را لایق نمیدانم که در جواب ندای هل من ناصر ینصرنی به امام کبیرمان لبیک بگویم… ولی از امام (ره) می‌خواهم که مرا دعا کند تا بلکه نزد خداوند مورد قبول واقع شوم و به درجه‌ای که در نهایت شهادت است برسم. …خدایا شکر می‌کنم

مشعلداران

مشعلداران

کرامت یک خواب تقریباً اوایل سال ۷۲ بود که در خواب دیدم در محور «پیچ‌انگیز» و شیار «جبلیه» در روی تپه‌ی‌ ماهورها، شهیدی افتاده که به صورت اسکلت کامل بود و استخوان‌هایش سفید و براق! شهید لباسی به تن داشت که به کلی پوسیده بود. وقتی شهید را بلند کردم،

دل نوشته های شهید مدق

دل نوشته های شهید مدق

دل نوشته های شهید مدق نه هنوز باران می‌بارد. باورم نیست سقوط خاکستری یادها را؟! این واژه لال در کجا مانده است؟ در آن روزهای خاکی، نگران و پرتنش در هیاهوی لحظه‌های انقلاب؟ کجا؟ در لابه لای لاله‌های گمنام، در میهمانی شاپرک‌ها؟ در غلغله رسیدن؟ در صف شهادت؟ در اوج

برکات زيارت شهدا

برکات زیارت شهدا

برای گفتن حرفم راه دوری نمی روم . از همین جمعه شروع می کنم ، همین جمعه که کوه می روی . یا نه! ،از طول هفته که دورن شهر عبور و مرور می کردی تا با عجله به محل کار یا دانشگاهت برسی. در شلوغی شهر ، کنار همین

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید