۱۷- غصه خوردن بر نداشته ها یعنی هدر دادن داشته ها

بسم الله الرحمن الرحیم

کارشناس: استاد انوشه

عنوان: غصه خوردن بر نداشته ها یعنی هدر دادن داشته ها

در انجیل بارنابا داستان بسیار زیبایی از عیسی (ع) است. این داستان را خود حضرت عیسی (ع) تعریف می کند. می گوید:

یک باغداری اول صبح در باغش مشغول به کار بود. در همین موقع یک فردی از کنار این باغ عبور می کند و به باغدار می گوید: ببخشید، کارگر نمی خواهید؟

باغدار می گوید: چرا می خواهم.

فرد می گوید: چه کار کنم؟

باغدار می گوید: بیا و شاخ و برگ های این درختان را حرص کن تا ظهر که من حقوق تو را بدهم.

فرد پرسید: چقدر به ازای این کار به من می دهی؟

باغدار گفت: ۲۰ سکه به تو می دهم….

فرد گفت: یک مقداری کم است!

باغدار گفت: خیلی خوب، اگر صبح تا ظهر که موقع نهار است کار کنی، ۲۵ سکه به تو می دهم

فرد گفت: خیلی عالی است.

رفت که مشغول به کار بشود خود باغدار به او گفت: فلانی، ببخشید ۳۰ سکه به تو می دهم

فرد کارگر خیلی خوشحال شد و گفت: درود بر تو..

موقعی که می خواست شروع به کار کند دوباره باغدار گفت: می خواهم ۴۰ سکه به تو بدهم

به قدری این کارگر خوشحال شد که آمد و این باغدار را در آغوش گرفت، بوسید و تشکر کرد و رفت مشغول به کار شد.

عیسی (ع) می گوید: سه ساعت مانده به ظهر یک شخصی از کنار باغ عبور کرد و به باغدار گفت: ببخشید، کارگر نمی خواهی؟

باغدار گفت: چرا، می خواهم. اگر لطف کنی بیا این شاخ و برگ های حرص شده را یک جا جمع کن که بعد بسوزانیم و خاکسترش را روی زمین پخش کنیم تا زمین تقویت بشود.

او هم رفت وم مشغول شد.

یک ساعت مانده به ظهر یک نفر آمد از کنار باغ عبور کرد و به باغدار گفت: کارگر نمی خواهی؟

باغدار گفت: چرا، تو هم بیا این جوی آب را تمیز کن تا آب روان تر حرکت کند. و او هم مشغول شد.

عیسی (ع) می  گوید: ظهر که شد بعد از نهار خوردن، باغدار به نفر اولی ۴۰ سکه داد یعنی آن کسی که از صبح تا ظهر کار کرده بود. به آن کسی که سه ساعت مانده به ظهر آمده بود ۴۰ سکه داد و به آن یکی که یک ساعت مانده به ظهر آمده بود ۴۰ سکه داد.

نفر اول خیلی ناراحت شد. پول را پَرتاب کرد و گفت: این چه کاری است؟ این چه انصاف و عدلی است؟ این چه روشی است که تو در پیش گرفته ای؟ من از صبح تا ظهر آمدم ۴۰ سکه، اما این آقا که سه ساعت مانده به ظهر آمده ۴۰ سکه گرفته و آن یکی هم که اصلا یک ساعت مانده به ظهر آمده ۴۰ سکه بگیرد.

باغدار به او گفت: دوست عزیزم، آیا از آن چیزی که به تو قول دادم چیز کمتری دادم؟

نفر اول گفت: خیر، خیلی هم بزرگواری کردی ولی ۴۰ سکه به من دادی به آن دو نفر هم ۴۰ سکه دادی! در حالی که یکی سه ساعت مانده و دیگری یک ساعت مانده به ظهر آمده اند. خب، این درست است؟

باغدار گفت: آیا تو از لطفی که من در حق این دو نفر کردم رنج می بری؟

این را بخاطر بسپاریم:

امیرالمومنین (ع) فرمود: غصه خوردن بر نداشته ها قطعا هدردادن داشته هاست.