صفحه اصلی دوره بازکردن همه

۲۱ – لایه محتوا در فضای مجازی ۲

متن

دورۀ دست‌های پنهانفضای‌مجازی(بخش دوازدهم- قسمت دوم) 

در پایان این درس، از دانش‌پژوه انتظار می‌رود تا بتواند پاسخ سؤالات زیر را بیان کند:

  • اثر عدم توجه به جایگاه محدود پیام پنهان کدام است؟
  • سیاست‌گذاری محتوایی چیست؟
  • چگونه سیاست‌گذاری محتوایی داشته باشیم؟

نظام تبلیغ و اطلاع‌رسانی و دیالوگ را اینها بردند زیر سؤال، در اطلاع‌رسانی شما باید به گونه ای بگویید که مخاطب بفهمد، حالا فرهنگ زمینه‌ای دارد یا سواد رسانه یا هرچی باید مخاطبت بفهمد شما دارید چه می‌گویید.

مثلا فرض بفرمایید آقایی بعد از نماز ظهر سؤال شرعی درباره چگونگی ذبح شرعی می پرسد و جواب می شنود که باید فَرْیْ اوداج أربعه (بریدن رگ های چهارگانه) بشود فرد برمی‌گردد و به اون دوستانش می گوید شیخ داشت تعقیبات نماز می خواند و من بی‌موقع مزاحمش شده‌ام چون سؤال پرسیدم یک چیز عربی گفت دارن تعقیبات نماز بود، این فرد نفهمیدچگونه قرار است بعداً بر او اثر بگذارد؟

تمام نمادها نشانه‌ها و علامت‌ها زمانی اثرگذار است که آن مفهوم و معنا را درک کنیم اگر درک نکنیم که اثر نمی‌گذارد می‌ماند یک سری استثنائات کوچک در حوزه اقتصادی آن هم نه بحث معنا و مفهوم بحث برندینگ مثلاً فرض بفرمایید حالا نوشابه کوکاکولا را می‌بیند به یک شکلی کار هنری این را در تصویر می‌گنجاند مخاطب هم درک می‌کند که این آرم، آرم نوشابه است و بعدا مراجعه می‌کند به بازار کوکاکولا می‌خرد، این روش در تبلیغات موجود است اما می‌فهمد بالاخره این چیست اما اگر شما بیاید یک چیزی نشان بدهید که مخاطبتان نفهمد چیست بعداً چگونه انتظار دارید بر رویش اثر بگذارد.

 به این مطلب خیلی توجه کنید، چون متأسفانه اینقدر تکرار شده و ظاهرش هم جذاب است مانند: (ضمیر ناخودآگاه این بعداً اثر میگذارد این‌چنین می‌کند آن‌چنان می‌کند) آن هم مطالبی که یک عده‌ای نفهمیدند این به نظر بنده بحث انحرافی است؛ یک مشکل بزرگ هم دارد مشکل بزرگش این است که طرف مقابل یک ظرف آورده به اسم ظرف رسانه، ظرف رسانه یک خاصیت دارد و که شما می‌توانید صد تا پیام را در دل یک محتوا بگنجانید به اسم مثلاً فیلم یا پویانمایی یا … صد تا پیام شما می‌توانید بگنجانید، این جزء درواقع ویژگی‌های هنر است.

خوب مخاطب سواد رسانه ندارد و از این صدتا پیام ده تا بیشتر را نمی‌فهمد  چون دیالوگ شکل نمی‌گیرد ارتباط دو طرفه ای برای انتقال پیام شکل نمی‌گیرد، طرف مقابل متوجه این نقیصه شد و به دو شکل این نقیصه را جبران می‌کنند:

  1.  افرادی که سواد رسانه دارند و اینها را می‌فهمند به اسم کار روشنگری و آگاه‌سازی می‌آیند یک چیزی را که الان کسی ندید یا اگر دید نفهمید، کاری می‌کنند تا بفهمد بوسیله نقد آن فیلم، نقد آن سریال، بصورت فریم به فریم بحث می‌کنند:

این‌جا منظورش این بود، آنجا داشت فلان مطلب را القا می‌کرد طرف می گوید عجب من نفهمیده بودم خیلی ممنون روشنم کردی الان می‌فهمم اما محتوای بد را وقتی کسی نفهمید شما چرا تبیین می کنید؟

  به اسم کار حزب‌اللهی و انقلابی و معنوی و دینی انجام می دهید اما اینکار غلط است.

  • با خود سواد رسانه:

چرا یک آقای ایکس یا ایگرگ بیاید برای مردم تبیین کند بلاخره اینها یک عده مخاطب محدودند همه را به سواد رسانه یونسکو تجهیز کنیم (نه سواد رسانه دینی بنده معتقدم این جلسات یک دوره سواد رسانه دینی است ابتدا موضوع را کاملاً تبیین می‌کنیم بعد جلوتر مبتنی بر مبانی دینی روش های مواجه شدن با موضوع را می آموزیم ودر نهایت وظایف وروش های فعالیت هر کدام از مخاطبین را بیان می کنیم اعم:

 مبلغ، فرزند، ، دستگاه‌های حاکمیتی، مجلس،  قوه قضاییه، دولت، آقای ستادکل و… .

یعنی شما بر مبنای دینی موضوعی را که شناختی تطبیقی می کنید، آسیب شناسی می کنید، راهکار  ارائه می دهید؛ این سواد رسانه دینی است.

اما نقدمان به سواد رسانه رایج است که میگوید:

حکمرانی چیست، من با حکمرانی کاری ندارم لایه زیرساخت و اینها چیست! من فقط با محتوا کار دارم و لایه خدمات و تمام.

در لایه محتوا می آید برای شما شرح می‌دهد، آموزش می‌دهد، یادت می‌دهد، که اگر خودت یک عکس دیدی قبلاً یک نقاشی دیدی قبلاً یک فیلم دیدی و از آن فیلم، نقاشی و عکس ده تا مطلب می‌فهمیدی الان کاری می‌کند صد مطلب بفهمی.

 بعد یک عنوان جذابی هم می‌آورد به اسم (تفکر انتقادی) یعنی من کاری می‌کنم شما هم بفهمی طرف چی می‌گوید وقتی هم فهمیدی بد و خوب را تشخیص می‌دهید بدی ها را می‌ریزید دور و از خوبی‌ها استفاده می‌کنید بهره‌مند می شوید؛ این مغالطه است چه مغالطه ای ؟

چون  نه ملاک تشخیص خوب یا بد بودن یک محتوا، سواد نیست مثال: بر فرض بنده الان یک بچه دارم کلاس هشتم و یک بچه دارم کلاس پنجم یک کتاب منحرف ضاله اعتقادی به من می‌دهند به بچه می‌گویم بخوان، کتاب هم خیلی سلیس و روان هم شبهه کرده است.

 فرض کنید کتاب را باز می‌کند شروع می کند به خواندن عبارت‌ها و می‌فهمد این چه می‌گوید. خب حالا دانش آموز قوه تشخیص دارد که کدام یک از مطالب خوب  وکدام بد است.

 همین کتاب را در اختیار یک دانای مذهب قرار می دهیم حالا طلبه و یا غیر طلبه او هم می‌تواند بخواند و می‌فهمد چی می‌گوید ملاک تشخیص خوبی و بدی برای آن دانای مذهب و این بچه چیست؟

سواد دینی

 بچه آن سواد دینی را ندارد، لذا نمی‌تواند تشخیص بدهد این که گفته می‌شود درست است یا غلط، خوب است یا بد، بپذیرم یا نپذیرم و عموماً هم می‌پذیرند چرا که بچه‌ها زود باورند.

 درواقع من اگر بچه‌ام را مجهز کنم به سواد رسانه‌ای چون رسانه غالب متعلق به دشمن است او را در معرض تهدید بیشتری قرار دادم.

( خوب دقت کنید این که دارم عرض می‌کنم نکتعه بسیار مهمی است.)

 اما اگر رسانه رسانه جمهوری اسلامی باشد یعنی رسانه تحت کنترل و اشراف خودمان باشد خوب محتواها می آید، ما هم محتوای خوب را در قالب فیلم آوردیم بیست تا مطلب گذاشتیم بچه آن پنج‌تا را نمی‌فهمد چرا؟

 چون سواد رسانه ندارد بعد با بچه‌ها تجهیز می‌کنیم به سواد رسانه محتوا هم که خوب است حالا او به جای پنج محتوای خوب بیست مطلب مفید را فرا می گکیرد، لذا در این شرائط سواد رسانه فرصت می‌شود.

اما امروز چرا ما باسواد رسانه‌ای مرسوم مشکل داریم به‌دلیل این‌که سواد رسانه مرسوم اصلا به شما دانش دینی منتقل نمی‌کند، اصلا به آن کاری ندارد و مدعی است همه مشکلات با من حل می‌شود و این‌که بچه‌ام اگر بدون سواد رسانه دو تا مطلب می‌فهمید به اندازه دو تا آسیب می‌دید، چون سواد دینی ندارد الان بیست مطلب می‌فهمد، بیست آسیب می‌بیند این یک نکته خیلی مهم در حوزه پیام و پیام‌رسانی و اطلاع‌رسانی است.

 اثر وضعی نمادها را هم که توضیح دادم نماد و نشانه‌ای که ما مفهوم ومعنا آن را درک ‌کنیم آن در ما اثر دارد نه نماد و نشانی که متوجه آن نمی شوید و برای فهم آن نیاز به کلاس ومحتوای سوادرسانه دارید البته بعد از فهم توسط سواد رسانه می تواند تاثیر گذار وآسیب زننده باشد.

مسئله بعدی بحث سیاست‌گذاری محتوایی از آن نکاتی است که متأسفانه بین ماها خیلی ضعیف است و دوستان طلبه، دوستان حزب‌اللهی و انقلابی در تدوین محتوا خیلی کم لطفی می‌کنند و اما در طرف مقابل واقعاً قوی است خیلی به آن امید دارند.

 سیاست‌گذاری محتوایی به چه معناست؟

 یعنی من چه پیامی را در چه قالبی و در چه زمانی، متناسب با چه مخاطبی، در کدام سخت‌افزار؟ ببرم بر  منبر بگویم یا در سینما؟ در تلویزیون بگویم یا در شبکه اجتماعی؟ در کدام شبکه اجتماعی؟ در اینستا بگویم یال بیاورم در توییتر؟ در کدام منطقه؟ گیلان این را مطرح کنم یا در گلستان یا کردستان مطرح کنم، سیستان یا هرمزگان باید مطرح شود و اینکه بازخوردش چی بوده است یعنی من حالا پیام را در زمان، مخاطب، قالب، منطقهو  سخت‌افزار مشخص ومعین ومناسب منتقل کردم اما خروجی چی می‌شود؟ بازخورد می‌گیرم هرجا اشتباه بود اصلاح ‌کنم تا درست بشود و کار روی ریل خودش جلو برود این می شود سیاست‌گذاری محتوایی این  سیاست‌گذاری محتوایی راچه کسی دارد؟

شما تدوین قرآن را ببینید این یک سیاست‌گذاری محتوایی است؛ اگر العیاذبالله در صدر اسلام ما بودیم و مردم، پیغمبر را می‌فرستادیم قرآن هم می‌گذاشتیم کف دستش و می‌گفتیم بفرما برو جلو این کتاب را برایشان بخوان، اصلاً نه کپی می‌کردیم به تعداد افراد صد هزار تا؟ دویست هزار تا؟ مشکلی نیست به همه یک دانه کپی می‌دهم این را مطالعه کنید هر که هم نه آورد با صاعقه نصف اش می‌کنم این هم می شود معجزه پیغمبر، لذا همه باید ایمان بیاورید و ما اگر بودیم این کار می‌کردیم.

 درحالی‌که خدا چه ‌کار می‌کند خدای متعال یک برنامه بیست و سه‌ساله در نظر می گیرد برای انزال این  قرآن آیه به آیه کجا بگویم، ناظر چه حادثه‌ای بگویم؟ گاهی بازخورد می‌گیرد (ناسخ و منسوخ)

 برای چه کسی ،کدام مطلب را دقیق به مخاطب برساند چون او قدرت فهم ندارد متأسفانه.

  بعد در اواخر عمر شریف پیغمبر در قالب قرآن سوره به سوره تدوین می‌کند می‌چیند از سوره حمد شروع می‌کند تا آخرش ناس تحویل می‌دهد؛ می‌گوید بفرمایید این ترتیب انزال قرآن که یک سیاست‌گذاری محتوایی بود و خروج‌اش را پیغمبر گرفت؛ ما در برنامه‌های تبلیغی؛ سیاست‌گذاری محتوایی نداریم ما منتظر حوادثیم، ما منتظر اتفاقاتیم؛ ما منتظریم یا حادثه‌ای رخ بدهد اتفاقی بیافتد که حالا بگوییم چه باید بکنیم چه کاری باید انجام بدهیم، اینگونه که نمی‌شود منتظر حوادث بود ما باید برنامه داشته باشیم کدام حرف را در چه زمان و مکانی در چه قالبی و درچه سخت‌افزاری ودر کدام منطقه, برای چه مخاطبی باید بگویم.

این لازمه کار گروهی است که حالا در آن بحث تبلیغ در فضای مجازی که آخرین دوره مجموعه دوره های بصیرت رسانه خواهد بود مفصل درباره آن گفتگو خواهیم کرد.

باید تیم داشته باشیم، برنامه‌ریزی، سیاست‌گذاری مختلف داشته‌باشیم که اگر این را نداشته باشیم کمیتمان لنگ است و قطعاً مشکل پیدا می‌کنیم.

 یکی از مشکلات این است که کم نتیجه می‌گیرید خیلی زحمت می کشید اما کم نتیجه می‌گیریم

اما طرف مقابل ما در مسئله عفاف و حیا، غیرت، امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر و… واقعاً برنامه‌ریزی‌شده خیلی هم بازخوردگیری می کنند به‌خصوص با این فضای مجازی امکان بازخوردگیری از عملکرد مخاطب خیلی آسان شده و آنها استفاده می‌کنند با برنامه هم جلو می روند، اما چون خدا ندارند کم نتیجه می‌گیرند، ما پشتیبانی خدا را داریم اما چرا سیاست‌گذاری محتوایی نمی‌کنیم؟

 (حمایت خدا از بندگان در دنیا علاوه براعتقاد نیاز به رعایت اصول زندگی منظم دنیا دارد)

متأسفانه به مبانی بی‌توجهیم.

 یک مقوله مهم از بحث محتوا باقی مانده است؛ آن هم بحث جایگاه خشونت و شهوت در تدوین محتواست.

 ما داریم درباره تدوین محتوا صحبت می‌کنیم سه مطلب را لازمه ورود به بحث تدوین محتواست:

  •  یکی این که سیاست‌گذاری داشته باشیم.
  • دیگری اینکه درباره آن شیوه القا آشکار یا پنهان را که بررسی کردیم
  • ودر نهایت بحث جایگاه خشونت و شهوت در تدوین محتوا است که ان‌شاءالله در جلسه آتی راجع‌به این موضوع با هم‌گفت‌وگو خواهیم کرد والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته.
محتوای درس
اسکرول به بالا