صفحه اصلی دوره بازکردن همه
نماز
اخلاقی
دعوت به خیر
گوناگون
انسان در قرآن
1 از 2

۲۳.توقع

متن

بسم‌الله الرحمن الرحیم

کارشناس: استاد قرائتی

عنوان: توقع

گاهی برخی از افراد گویی سنگین و پرتوقع هستند. مثلا به آنها می گوییم به این فقیر کمک کن و می گوید:‌ رها کن،‌ او سیگاری است. توقعش این است که هیچکس سیگاری نباشد تا کمک کند. او سیگارمی کشد،‌کار بَدی هم می کند ولی کاری به کار تو که ندارد. آزاری که ندارد. یا مثلا میگوییم کمک کن می گوید:‌ظاهر و قیافه اش کثیف است. و توقع دارد که حمام برود لباس تمیز بپوشد تا کمک کند.

می گوییم نماز بخوان،‌می گوید آن نمازخوان مال ما را خورد و چک او هم برگشت خورد. من هم نماز نمی خوانم. توقع دارد کسی که نماز می خواند چکش برگشت نخورد. البته توقع خوبی است. ولی آرزویی است که ممکن است به آن نرسد. و منتظر است که همه مردم درست بشوند.

یک مثال کودکانه:‌یک سیب را به بچه می دهیم و بعد از خوردن می گوید چرا مزه خرما نمی دهد. به او می گوییم اگر خرما می خواهی باید خرما بخوری! ‌سیب مزه خودش را دارد. اینکه شما هر میوه ای که می خوری و می خواهی همه مزه ها را حس کنی، ‌توقع اشتباهی است.

مثلا شما می خواهید نماز بخوانید، ماشینتان پنچر می شود. اگر می خواهید پنچر نشود باید قبل از سفر به مکانیکی بروید و آنرا کنترل کنید که ماشین سالم است یا نیست. اینطور نیست که بگویید ما نماز می خوانیم و خدا هم حفظ می کند. بله خدا حفظ می کند ولی شما هم باید عاقل باشید.

در تعلیم رانندگی، شما توانایی و امکان این را دارید که گاز بدهید و هر طور که می خواهید رانندگی کنید ولی باید به حرف مربی گوش کنید. یک جایی شما گاز می دهید او ترمز می کند. در قرآن هم می فرماید که کار شما به شرطی انجام می شود که خدا هم بخواهد.

ما هم خودمان مسئول هستیم. با عقل و گوش و چشم و اختیاراتی که خدا داده است. دلیلش هم این است که شک می کنیم.

اینکه گویی این کنم یا آن کنم             این دلیل اختیار است ای سنم…

شما شک می کنید که این کار را کنید یا نکنید و آزاد هستید.

به هرحال یکی از دلایلی که افراد تن نمی دهند،‌کمک نمی کنند چون سیگاری است،‌ چون تمیز نیست. یا نماز نمی خوانند چون نمازخوان به قولش عمل نکرده است. این ها را مخلوط میکنیم و یک دلیلی یافت می شود.

هر چیزی یک نمره ای دارد. و اسلام این ها را جدا کرده است. شما همیشه نماز می خوانید، ولی زمانی که حج واجب بشود و نروید در لحظه مرگ یا مسیحی می میرید یا یهودی!‌ در مورد زکات هم اینچنین حدیثی داریم.

یک ماشین زمانی حرکت می کند که چهار لاستیک داشته باشد. اگر لاستیک ها پنج تا بشود یا یکی کم بشود راه نمی رود

گاهی بعضی چیزها به هم ربط دارد. مثل ماشین یا توپ که اگر سوراخ بشود بازی به هم می ریزد. گاهی بعضی چیزها هم به هم ربطی ندارد. و نباید همه چیز را به هم بند کنیم. اگر و اگرنباید بکنیم.

محتوای درس
اسکرول به بالا