صفحه اصلی دوره بازکردن همه

۲۸.اختلافات ساختاری زنان و مردان اختلافات در استفاده از نیمکره‌های مغز، قسمت اول

متن

بسم الله الرحمن الرحیم

کارشناس: دکتر فرهنگ

عنوان: اختلافات ساختاری بین زنان و مردان، تفاوت در زاویه دید، قسمت اول

  • خانم ها و آقایان اختلافات ساختاری دارند.
  • بپذیریم که زنان و مردان مثل هم نیستند.
  • ما در نوع تفکر و اندیشه‌مان، در نوع تحلیل‌ ها، در نگاه به زندگی، در نقاط قوت و ضعف‌مان، احساس و عشق ورزی‌مان متفاوت هستیم.

این خیلی اشتباه است؛ که خانم یا آقایی بگوید: اگر همسرم من را دوست دارد، باید جوری رفتار کند که من وقتی دوستش دارم، آن رفتار را با او دارم.

او جنس دیگری دارد، و مدل دیگری دارد و عشق ورزی‌اش با تو متفاوت است.

ما مانند دو آدم هستیم که از دو سیاره مختلف، آمده ایم یک جا؛ در کنار هم قرار گرفتیم و میخواهیم با هم زندگی کنیم.

  • اگر اختلافات ساختاری را بشناسیم متوجه می شویم که همه خانم ها و همه آقایان مدل‌شان فلان طور است.

دیگر بدون دلیل از دست یکدیگر، دلگیر نمی شویم و عصبانی نمی شویم؛ دیوار های رنجش، کُدورت و سوء‌ظن، بین ما شکل نمی‌گیرد و روز به روز این دیوار بلندتر و بلندتر نمی‌شود.

 ما خیلی وقت ها در زندگی، با هم می جنگیم به خاطر چیز هایی که نمی دانیم، نه به خاطر چیز هایی که می‌دانیم.

اما یادمان باشد وقتی می‌گوییم: آقایان، اینطور هستند و خانم ها، آن طور هستند؛ اینها ممکن است استثناء داشته باشد؛

ولی استثنا هیچ وقت اصل و قاعده را زیر سوال نمی‌برد.

  • اولین اختلاف ساختاری بین زنان و مردان اختلاف در تمرکز دید و زاویه ی دید است.

 حدود یک میلیون سال قبل، زمانی که انسان در غار زندگی می کرد؛

  • خانم های وظایفی داشتند و آقایان نیز مسئولیت هایی داشتند.

 دو نمونه از کار هایی که خانم ها انجام می‌دادند:

* آتشی که به سختی در غار روشن شده بود را مُدام روشن نگاه دارند.

* دیگر اینکه چون غار ها درب  نداشتند؛ مُدام مراقب بچه ها بودند و به آنها نگاه می‌کردند که حیوانی، درنده ای، گزنده ای، وارد غار نشده باشد و به بچه صدمه نزند.

خانم ها به خاطر مأموریت‌ های‌شان،  مُدام باید به نزدیک نگاه می‌کردند؛ دنبال چوب و هیزم می‌گشتند و به بچه نگاه می‌کردند.

دو نمونه از کار هایی که آقایان انجام می‌دادند:

* آقایان مراقب غار بودند، چون آن موقع که صنعت خانه سازی وجود نداشت غار های طبیعی را در دل کوه پیدا می‌کردند و در آن زندگی می‌کردند.

به این علت که تعداد قبیله ها زیاد بود و آدم ها زیاد و غار ها کم؛ به همین دلیل، به یکدیگر حمله می‌کردند و هم دیگر را می‌کشتند و غار را تصرف میکردند و در آن زندگی می کردند.

*آقا باید دائماً، نگهبانی می‌داد که کسی از قبائلِ دشمن، به غار نزدیک نشود.

کار دیگری که اقایان می‌کردند شکار بود.

مُدام باید دور دست را نگاه میکردند؛ که آیا شکاری پیدا می‌ شود؟ تا آن را شکار کنیم، و غذای‌مان تأمین شود.

  • آقایان به خاطر مسئولیت های‌شان آرام آرام عادت کردند، که به دور دست تمرکز کنند و خانم ها به نزدیک تمرکز داشته باشند.
  • آرام آرام، تمرکز دیداری خانم ها به این شکل شد، که نزدیک را ببینند؛ با زاویه دیدِ باز از طرفین و بالا و پایین و از جهات مختلف.
  • تمرکز دیداری آقایان به این شکل شد که دور را ببینند؛ با زاویه دیدِ بسته و تونل مانند و کاملاً تمرکز‌شان بر چیز هایی باشد که در دور دست وجود دارد. مانند: دشمن و شکار و…

مثلاً اگر الان برویم رستوران؛ دور میزی که دو عدد صندلی دارد، بنشینیم؛ آقا رو به سالن می‌نشیند.

 چرا؟! چون که هزاران ساله مردان عادت کردند، به دور دست تمرکز کنند.

محتوای درس
اسکرول به بالا