صفحه اصلی دوره بازکردن همه
2 از 2

۴۱.آرامش در خانواده، قسمت چهل و یک، تمرین مهار نفس

متن

بسم الله الرحمن الرحیم

کارشناس: استاد عالی

عنوان: آرامش در خانواده، قسمت چهل و یک، تمرین مهار نفس  

خانه و خانواده محل ریاضت و مهار نفس برای انسان است.

بهترین جای تمرین برای کسی که می خوماهد ریاضت مربوط به سیر و سلوک و ارتقاء را داشته باشد، خانواده است.

کسی که می خواهد بالا برود، باید بتواند پا بر روی نفس گذاشتن را تمرین کند.

شخصی خدمت علامه طباطبایی رسید و از ایشان نسخه ای برای ریاضت و سیر و سلوک خواست.

علامه از ایشان پرسید که شما مجرد هستید یا متأهل؟

شخص درخواست کننده پرسید مگر فرقی هم دارد؟

علامه پاسخ دادند: بله، یک شرایطی را مجرد دارد که متأهل ندارد و بالعکس. یک کارهایی هست که اگر مجرد انجام بدهد باعث ایجاد قرب می شود ولی همان کارها را انسان متأهل اگر انجام بدهد به دلیل اینکه شرایطش تغییر کرده هیچ تأثیری نخواهد داشت.

جوان مجردی را فرض کنید که با دوستانش به راحتی می تواند به مسافرت برود. همین جوان اگر متأهل بشود دیگر به راحتی نمی تواند با دوستانش حتی سفر زیارتی برود. چرا که باید به خانواده توجه کند و اگر اینچنین بشود که از خانه و خانواده غافل بشود نه تنها باعث قرب نخواهد شد بلکه باعث بعد و دوری از درگاه الهی هم خواهد شد.

زید ابن سوهان از خوبان و از یاران امیرالمومنین (ع) بود. ایشان اهل زهد شده و بودند و دائم در حال روزه و نماز و .. بودند و از خانواده غافل شده بودند. خبر به گوش سلمان رسید.

سلمان به در خانه زید آمد و سراغش را گرفت که همسرش گفت: زید روزه است و در مسجد کنار دوستانش است. سلمان از همسر زید مقداری غذا طلب کرد و آنرا با خودش به مسجد برد.

به مسجد که رسید دید، چند نفری دور یکدیگر جمع شده و در حال قرائت قرآن هستند. زید را صدا زد. سفره را انداخت و از او خواست که غذا را میل کند.

زید به سلمان گفت: جناب سلمان من روزه هستم.

سلمان به او گفت: تو بیخود کردی که روزه هستی، روزه تو مستحبی است. غذا را بخور. این چه زهدی است که تو داری و فشارش به خانواده ات می آید. پیغمبر اکرم (ص) زاهد ترین فرد در عالم هستی بود که به خانواده اش هم بیشتر از همه می رسد. غذایت را بخور، برو و به خانواده ات برس.

شرایط فرد متأهل، به گونه ای است که باید بیشتر به خانواده اش توجه کند.

مرحوم محدث نوری نقل می کند که در نجف یک جوانی بود که خیلی به پدرش کمک می کرد. پدر این جوان از کار افتاده بود و نمی توانست کاری انجام بدهد. به جز شبهای چهارشنبه که به مسجد سهله می رفت.

خوبان و صالحان نجف این جوان را می شناختند.

چند وقتی شد که این جوان به مسجد نیامد، صالحان سراغش را گرفتند. جوان گفت: در راه که می آمدم حضرت ولی عصر (عج) را دیدم و ایشان به من فرمود: برگرد و به پدرت برس!!!

شرایط افراد با یکدیگر متفاوت است.

علامه طباطبایی به شخص که طلب نسخه سیر و سلوک داشت فرمود: نسخه سیر و سلوک برای شما که متأهل هستی این است که در خانه که هستی اهل گذشت و مدارا و صمیمیت باشی!

محتوای درس
اسکرول به بالا