۶.برخورد کریمانه حضرت یوسف با برادرانش

متن

بسم الله الرحمن الرحیم

کارشناس: استاد فرحزاد

عنوان: برخورد کریمانه حضرت یوسف (ع) با برادرانش

در روایت داریم که سوال کردند انسان کریم و بزگوار چه شخصیتی است؟

البته در روایت تعاریف زیادی آمده است. کریم به معنای کسی است که از رزق و روزی خودش می زند و به دیگران می دهد. کسی است که به افراد نیازمند قبل از اینکه درخواست کنند کمک می کنند.  

امیرالمونین(ع):

مِنْ أَفْضَلُ أَعْمَالِ الْکَرِیمِ غَفْلَتُهُ عَمَّا یَعْلَمُ: یکى از باارزش ترین کارهاى کریمان تغافل از چیزهایى است که از آن آگاهند. (حکمت ۲۲۲ نهج البلاغه)

انسان کریم کسی است که: در مقابل بدی دیگران برخورد کریمانه وبزرگوارانه، گذشت و عفو و بخشش داشته باشد.

بر ترین نکته انسان های کریم:  بدی را با بدی پاسخ نمی دهد و بلکه بدی های دیگران را فراموش می کند

هر چه ما بتوانیم بدی دیگران را فراموش بکنیم رشد پیدا خواهیم کرد.

داستان حضرت یوسف (ع) و برادرانش:

آنها در اذیت و آزار حضرت یوسف (ع) چیزی کم نگذاشتند. و باعث شدند که حضرت یوسف (ع) ۴۰ سال مفقود باشد. از خانه و زندگی و عزیزانش دور باشد و دچار بحران های شدید بشود.

بعد از اینکه حضرت بحران ها را تحمل کردند و عزیز مصر شدند. برادران دچار قحطی شدند و برای تهیه آذوقه به مصر می آمدند. نهایتا در یک سفر حضرت آرام آرام پرده برداشتند و واقعیت ها را گفت.

زمانی که خودشان را معرفی کردند برادران خیلی خیلی شرمنده شدند.

در قرآن آمده است که برادران با حضرت یوسف (ع) اینگونه سخن گفتند:

قَالُوا تَاللَّهِ لَقَدْ آثَرَکَ اللَّهُ عَلَیْنَا وَإِنْ کُنَّا لَخَاطِئِینَ گفتند: به خدا سوگند یقیناً که خدا تو را بر ما برتری بخشید و به راستی که ما خطاکار بودیم. (سوره یوسف، آیه ۹۱)

حضرت یوسف ع با آنها به بدی برخورد نکرد. آنها را ملامت و سرزنش و توبیخ نکرد.

بدی را بدی سهل باشد جزا                  اگر مردی احسن الی من اسا

قرآن نمی گوید که بدی را با بدی مقابله کن بلکه می گوید:

وَ یَدْرَؤُنَ بِالْحَسَنَهِ السَّیِّئَهَ: یعنی با حسنه و نیکی بدی را از خود دور کنیم. (سوره رعد، آیه ۲۲)

بر روی آتش، بنزین نریزیم، آب بریزیم تا مشکلات حل بشود.

قَالَ لَا تَثْرِیبَ عَلَیْکُمُ الْیَوْمَ یَغْفِرُ اللَّهُ لَکُمْ وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ: (یوسف) گفت: امروز هیچ ملامت و سرزنشی بر شما نیست، خدا شما را می‌آمرزد و او مهربان ترین مهربانان است. (سوره یوسف، آیه ۹۲)

حضرت برادرانش را بر سر سفره مهمان می کردند. یک روز که از شدت شرمندگی برادران دچار عذاب وجدان شدید شده بودند به حضرت گفتند که ما نمیتوانیم تحمل کنیم و بسیار خجالت می کشیم.

حضرت برای اینکه از عذاب وجودان آنها بکاهد فرمود: شما بر گردن من حق دارید شما آقا و سرور ما هستید و آبروی مرا حفظ کردید. من منت پذیر و بدهکار شما هستم.

برادران گفتند: ما شرمنده شما هستیم شما چه بدهکاری به ما دارید؟ ما به شما بدهکار هستیم.

حضرت فرمودند: قبل از اینکه شما بیایید و معلوم بشود که ما برادر و فرزندان حضرت یعقوب (ع) هستیم مردم مصر یک نگاه ناپسندی به من داشتند و می گفتند که عزیز مصر کسی را ندارد. ولی الآن شما آبروی مرا خریدید و معلوم شد که شما برادر من و حضرت یعقوب (ع) پدر من است.

محتوای درس
اسکرول به بالا