صفحه اصلی دوره بازکردن همه

۹.روش‌های برنده برنده بازی کردن برای هم آیینه باشیم، قسمت اول

متن

بسم الله الرحمن الرحیم

کارشناس: دکتر فرهنگ

عنوان: روش های برنده برنده بازی کردن (تعیین قوانین)

  • چگونه میتوان برنده برنده بازی کرد؟!
  • برای خانواده‌مان قوانینی تعیین کنیم.

 وقتی که مهدکودک میرفتیم، قوانینی داشت؛ به پدر و مادرمان میگفتند: فلان ساعت فرزندتان را بیاورید،

 در کیف فرزندتان تغذیه و مداد رنگی بگذارید.

 وارد مدرسه هم که شدیم؛ قانون داشت.

 دانشگاه نیز قانون داشت.

 خیابان، شهر، کشور و… قانون دارند، قانون گذار دارند، پیگیر و مجری قانون دارند.

جالب است که همه جا قانون دارد، به جز یک جا!

آن هم خانه و خانواده‌ی ماست.

 هیچ قانونی بر خانه های ما حکم فرما نیست.

ما باید قوانین خانوادگی‌مان را نوشته، آماده و اجرا کنیم.

  • آیا منظور از قوانین خانوادگی این است که لیستِ وظایف فردی بنویسیم؟!

 مثلا بگوییم: وظیفه تو فلان کار است، وظیفه تو در خانه فلان کار دیگر است.

 یکی باید سفره بیاندازد و جمع کند، دیگری دو شب در هفته شام میپزد و جارو میکشد.

منظور ما از این قوانین، تعیین تکلیف نیست.

  • این قانونی که میگوییم، مثلِ قانونِ اساسیِ یک کشور است.

      قانونی است که همه مردم وظیفه‌شان است که انجام بدهند.

به هیچ کس در کشور نمیگویند: شما نمیخواهد این قانون را رعایت کنی!

  • قوانینِ خانواده در واقع مُدلِ رفتار های جمعی‌مان را تعریف میکند.

در واقع میخواهیم بگوییم این گروهی که دورهم هستیم، باید چه کار کنیم و چه کار نکنیم؟

منظور این نیست که تک تکِ به صورت جداگانه ما باید چه کار هایی را انجام بدهیم یا انجام ندهیم.

  • به اعضای خانواده اعلام کنید: ما میخواهیم دو هفته دیگر، دورهم جمع شویم و قوانین خانواده‌مان را بنویسیم.

برویم فکر کنیم که چه قوانینی را برای خانواده‌مان داشته باشیم.

دو هفته بعد دورهم جمع میشویم، از بچه ی ۵ ساله تا پدرِ خانواده؛اگر پدر بزرگ یا مادر بزرگ نیز با ما زندگی میکنند، آنها نیز حضور داشته باشند.

همه ما باید نویسنده‌ی این قانون باشیم.

 زیرا که قانونی که دیگری برای ما بنویسد، خیلی تمایل به اجرای آن نداریم اما قانونی که خودم در شکل گیری آن سهیم باشم، میل دارم که آن را انجام بدهم.

 خُب دورهم جمع شدیم، شروع میکنیم به بیان کردن پیشنهادات.

 من میگویم: در این خانه باید همه ما پشت هم باشیم

فرد دیگری میگوید: در این خانه قهر کردن ممنوع

دیگری میگوید: اگر جایی مهمانی میرویم یا همه میرویم یا هیچ کس نمیرود.

یک قانون میتواند این باشد که در این خانه هر روز باید یه کار مفید کنیم برای خودمان

برای  همسایه ها و یا…

 یکی پیشنهاد میکند: یکی از قوانین ما این باشد، که روزی  بیست دقیقه همه دورهم جمع بشویم و باهم حرف بزنیم.

* میدانید چند ماه است که همه ما در خانواده دورهم نبودیم؟!در حد بیست دقیقه باهم حرف بزنیم.

* وقتی من حرف هایم را با همسر و فرزندانم نزنم، ممکن است این حرف ها جای دیگری زده شود و

نتیجه اش این است که من به کس دیگری نزدیک بشوم و از کانون خانواده خودم دور شوم.

  • باید قانون بگذاریم
  • این قوانین را میگوییم و یکی یکی درباره  آنها حرف میزنیم و به رأی میگذاریم.

آن قوانینی که رأی می آورد، نوشته میشود و قوانین اساسی خانواده ما خواهد بود.

این بازیِ برنده برنده است. همه قرار است برنده باشیم.

  • به این مثال توجه کنید:

شب شده است.

  قانونِ هشت خانواده‌مان، هنوز اجرا نشده؛ ما امروز به کسی کمک نکردیم.

پدر میگوید: بچه ها سریع بیایید، سوارِ ماشین بشویم، ببینیم به چه کسی میتوانیم کمک کنیم.

  • اینطور میشود که زندگی هایمان قشنگ تر از قبل خواهد شد.
محتوای درس
اسکرول به بالا