دسته بندی :اسکله

2 مقاله

خاطرات رزمندگان 2

خاطرات رزمندگان ۲

آمبولانس سوخته عملیات کربلای ۵ در حین پیشروی به آمبولانسی برخوردیم که در آتش می‌سوخت و آژیر آن مثل اینکه اتصالی کرده باشد یکسره صدا می‌کرد تمام منطقه را طنین صدای آن پر کرده بود این وضعیت ساعتها ادامه داشت تا یکی از بچه‌ها با رگبار تیربارش آن را خاموش

خاطرات رزمندگان 1

خاطرات رزمندگان ۱

۱۲ بسیجی نیروها سعی داشتند به آن طرف نهر جاسم بروند عده‌ای بسجیان که شنا بلد بودند خود را به آب انداختند تا به آن طرف روند، آب نهر سرعتی نداشت ولی هربار که گلوله توپ یا خمپاره‌ای در آن فرود می‌آمد مثل فواره‌ای قوی نهر را متلاطم می‌کرد بسیجیها

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا