
جوک خنده دار و جالب (۴)
دوس دارم یه روز آنقد پولدار بشم که وقتی رانی می خورم؛ اون تیکه آخر آناناس که ته قوطی گیر می کنه واسم مهم نباشه! یادتونه سر کلاس تخته پاک کن رو خیس می کردیم می کشیدیم رو تخته فکر می کردیم خیلی تمیز شد بعد که تخته خشک می
4 مقاله
دوس دارم یه روز آنقد پولدار بشم که وقتی رانی می خورم؛ اون تیکه آخر آناناس که ته قوطی گیر می کنه واسم مهم نباشه! یادتونه سر کلاس تخته پاک کن رو خیس می کردیم می کشیدیم رو تخته فکر می کردیم خیلی تمیز شد بعد که تخته خشک می
یکی باید پیدا شود که به مادران سرزمین من بفهماند که اگر شام دیشب خوردنی بود، همان دیشب خورده میشد بعععععله… ♦♦♦♦♦♦♦♦جوکهای خنده دار♦♦♦♦♦♦♦♦♦ دیشب یه پشه نیشم زد پاشدم دنبالش کردم بالاخره گوشه اطاق خفتش کردم اومدم بکشمش یهوگفت بابا ! راست میگفت من باباش بودم آخه خون من
خدا بعد از این که آدم رو خلق کرد، دستشو زد به کمرش و یه نگاه حسابی به آدم کرد، بعد گفت: حتماً بهتر از اینم میتونم خلق کنم… بعدش حوا رو خلق کرد!!! قاضی رو به متهم می کنه و می پرسه: خانم! شما چند سالتونه؟ خانم می گه:
یارو رشته اش دامپروری بوده روش نمیشد بگه … میگفت رشته ام دامپیوتره باگرایش پشم افزار. میگفتن علف باید به دهن بزی شیرین بیاد یه عمری خودمونو کشتیم شیرین ترین علف دنیا بشیم غافل از اینکه اصلا طرف بز نبود . . . گاو بود به خوردن مقوا عادت