دسته بندی :داستان جنگ

28 مقاله

25 اسفند سالروز بمباران شیمیایی حلبچه

۲۵ اسفند سالروز بمباران شیمیایی حلبچه

۲۵ اسفند سالروز بمباران شیمیایی حلبچه – پیشانی ات طعمه خاک ها شده است. ای رنج مجسّم! برخیز! – فراوانی تاول هایت شناسنامه بهاران در زنجیر است. خزان در رگ هایت می دود. – زلف هایت رهاست در خاکستر، دور خودت می چرخی و «حلبچه» دور سرت به دَوران افتاده

حالا من می‌زنم تو دفاع کن

حالا من می‌زنم تو دفاع کن

حالا من می‌زنم تو دفاع کن ماجرای عبرت‌انگیز یک خانواده‌ای سوخته با هر برگ از دفتر تاریخ، درسی از عبرت پیش رویمان ورق می‌خورد. در تاریخ پر حماسه هشت سال دفاع مقدس مردم ایران و دشمن پرقساوت آن صدام این عبرت‌ها فراوانی بسیار دارند. داستان صدام حسین از یک قهرمان

کربلای جبهه‌ها، جبهه‌های کربلا

کربلای جبهه‌ها، جبهه‌های کربلا

کربلای جبهه‌ها، جبهه‌های کربلا به‌انتخاب فاطمه غلامعلی‌تبار آب نعمت، دیگر اشک نمی‌ریخت، استغاثه نمی‌کرد، نمی‌دانم آدم بود یا فرشته! می‌گفت «دوباره بخوان». به او گفتم: «چی شده نعمت؟ تو که همیشه می‌گفتی باخدا باش!» با صدای گرفته می‌گفت: «من همشو خوردم!» گاز شیمیایی را می‌گفت. حالتی شده بود که در

از سجاده تا سنگر

از سجاده تا سنگر

از سجاده تا سنگر علی‌رضا صداقت در یکی از شبکه‌های تلویزیونی وقتی عالم وهابی مردم را با بشارت بهشت به حضور در میادین سوریه و عراق و پیوستن به صفوف داعش تشویق می‌کرد،‌ سیل پیام‌ها و انتقادهای گسترده مردم بود که به سمت آن شبکه شلیک شد که اگر شما

یک خاطره درس‌آموز

یک خاطره درس‌آموز

یک خاطره درس‌آموز   برزخ اسارت در جنگ، من فرمانده بودم و به‌قول‌معروف، برو وبیایی داشتم. فکر همه‌چیز بودم؛ شهادت، تکه‌تکه شدن، جانباز شدن، ولی اصلاً به اسارت فکر نمی‌کردم و حتی نیروهایم را همیشه راهنمایی می‌کردم که چه کنند تا اسیر نشوند و…، ولی یک‌دفعه دیدم که خودم اسیر

خرمشهر چگونه آزاد شد؟

خرمشهر چگونه آزاد شد؟

مدتی پس از اشغال خرمشهر، رکود محسوسی بر جبهه ها حاکم گردید. تا اینکه در تاریخ ۱۳۵۹/۱۰/۱۵ اولین عملیات با نام “نصر” برای آزادسازی این شهر انجام شد که مرحله اول آن موفقیت های بسیاری داشت، لیکن چون برای حفظ دست آوردها و ادامه عملیات تدابیر سنجیده ای منظور نشده

کوچه‌های شهید

کوچه‌های شهید

چند برش از دفاعی که مقدس بود به‌انتخاب صالحه توکلی صف برای قوطی خالی «با مادرم رفتم از مغازه بقالی کمپوت بخرم. قیمت هرکدام از کمپوت‌ها رو پرسیدم، خیلی گران بود، حتی کمپوت گلابی که قیمتش ۲۵ تومان بود و از همه ارزان‌تر بود را نمی‌توانستم بخرم. آخر پول ما

سنگ‌هاي سرخ

سنگ‌های سرخ

غروب بود و باد، دانه‌های غبار را بر گرد صورت مرد به بازی گرفته بود. در افق، سایه‌های شکننده‌ی کلاه‌های آهنی از میان شبح تانک‌ها دیده می‌شد. بر انتهای خیابان، تصویر درهم زن‌ها و کودکان در قابی از چادرهای اردوگاه نقش بسته بود. صدای بالگردها، گوش‌ها را می‌آزرد. پشت خاکی

وقت گل محمدي

وقت گل محمدی

می‌آید، می‌آید، حتماً دیگر می‌آید. هر وقت گل‌های محمدی باز شد، باید اینجا بیشینم، جم نخورم، تا صد سال دیگر هم که شد، بنشینم. گل‌ها که باز شدند، می‌آید. اگر گفتند خدا مرگت دهد که راحت شویم، عیب ندارد. اگر با ترکه سیاهم کردند، عیب ندارد. من که دیگر نیستم.

وداع

وداع

حتی خداحافظی هم نکرد. در را که باز کردم او نبود. خانه ساکت بود و کفش‌هایش توی جاکفشی جفت نبودند. جایش خالیست حالا که نگاه می‌کنم به خانه‌مان به اتاقش، حالا که نگاه می‌کنم و می‌بینم که کتاب‌هایش دست نخورده، به انتظار او مانده‌اند، می‌فهمم که چه قدر جایش خالی

كوه نور

کوه نور

علی موشک آر پی جی هفت را روی شانه‌اش میزان می‌کند. از پشت خاکریز بلند می‌شود و قبل از اینکه ماشه آن را بکشد، رو به من می‌گوید: « احمد، امشب کوه‌ها نوربارونه، نظرکرده‌ها مهمونن ! » و شلیک می‌کند. آتشی که از دهانه آن زبانه می‌کشد، دلم را فرو

عشق يعني چه ؟

عشق یعنی چه ؟

بابایی، عشق یعنی چه ؟ سیم خاردار رفت در دهانه‌ی سیم‌چین و صدا کرد، برای چندمین بار. سیم های بریده شده با دست‌های مرد کنار رفتند و مرد جلو رفت. به آرامی و سینه خیز. باباجون زود باش دیر شد. سرنیزه از غلاف بیرون آمد و فرو رفت در خاک،

زخم جان

زخم جان

مرد، زن را که پای تشت دید، یک مرتبه برآشفت. « زن چند هزار بار بهت بگم؟ پیرهن تمیز رو اینقدر نمی‌شورن ریش‌ریش شد. از بین رفت. دستات هم از پوست دراومده. تو با این کارات داری منم می‌کشی. آخه بعد از این همه سال هنوز … » و به

به سوي دريا

به سوی دریا

از خواب پرید و چشمانش به طرف پنجره خیره شد. سرش درد می‌کرد و قلبش به شدت می‌تپید. بوی دریا می‌آمد. دلش طوفانی شد. نزدیک پنجره رفت. نگاهی به کودک یک ساله‌اش یوسف کرد و نفس عمیقی کشید. چهره‌ی معصوم یوسف، آرامشی عجیب در دلش به پا کرد و باز

سقوط هواپیمای مسافربری و پذیرش قطعنامه 598

سقوط هواپیمای مسافربری و پذیرش قطعنامه ۵۹۸

پس از سقوط هواپیمای مسافربری ایران در خلیج فارس که مورد حمله ناو آمریکایی وینسنس قرار گرفته بود و در شرایطی که همه جهان یک صدا ایران را برای قبول آتش بس تحت فشار گذاشته بودند و ارتش عراق بدون توجه به انسانیت و قوانین بین المللی به طور گسترده

شهداى بنى‌هاشم در کربلا

شهداى بنى‌هاشم در کربلا

پس از این که یاران امام علیه‏السلام یکى پس از دیگرى به خدمت آن حضرت آمدند و اذن گرفتند و جانانه مبارزه کردند تا به فیض شهادت نائل آمدند، جز اهل‌بیت خاص آن حضرت، دیگر کسى براى دفاع از حریم حرمت امام علیه‏السلام باقى نماند و نوبت فداکارى به اهل‌بیت

پنجاه حدیث در مورد شهید و شهادت

پنجاه حدیث در مورد شهید و شهادت

۱. بالاترین نیکیها قال رسول الله صلی الله علیه و آله : فوق کل ذی بر بر حتی یقتل فی سبیل الله فاذا قتل فی سبیل الله فلیس فوقه بر. رسول خدا(ص) می فرماید : بالاتر از هر کار خیری، خیر و نیکی دیگری است تا آنکه فردی در راه

يک قدم تا اسارت

یک قدم تا اسارت

در عملیات فتح المبین به همراه تیمسار حسنی سعدی از راه زمینی به منطقه درگیری رفتیم. من طبق دستور جهت شناسایی وضعیت دشمن با یکی از گردان‌ها جلوتر رفتم. ساعاتی بعد همان گردان به محاصره نیروهای عراقی در آمد و من هم در حلقه محاصره گیر کردم.   اولین کاری

از سنگر مدرسه تا دانشگاه شهادت

از سنگر مدرسه تا دانشگاه شهادت

هفتاد نفر بودیم. همه از برو بچه های آموزشکده ی فنی کرمان. اتوبوسمان با سرعت جاده ای را که در نهایت به اهوازمان می رساند، طی کرد. در دل احساس ترس می کردم . چراغ ها خاموش بودند و یکی از بچه ها به زمزمه می خواند. کربلا…کربلا…ما داریم می

مردانه در کمین دشمن

مردانه در کمین دشمن

تاریخ دفاع مقدس ما مملو از رشارت ها و سلحشوری های مردان و زنان این سرزمین است که گمنامی را از خود به یادگار گذاشته اند با توجه به مطالب کمی که از این شهید به یادگار داشتیم شما عزیزان را به خواندن این مطلب که در روزنامه جمهوری اسلامی

صدای همت هنوز می آيد !

صدای همت هنوز می آید !

به بهانه ی شروع عملیات خیبر در اسفند ماه ۱۳۶۲  تهران- زمستان ۱۳۶۲ شهر را نا امیدی فرا گرفته. فریاد یأس گوش امید را کَر کرده است. روزهای سرد زمستان یکی یکی تمام می شوند و شب ها در این معرکه ی نفس گیر یأس و امید دوست داشتنی ترند.

سرداران شهيد عمليات خيبر

سرداران شهید عملیات خیبر

سرداران شهید محمد ابراهیم همت، حمید باکری، حمیدرضا گلکار فرمانده، شهید غلامعلی بذرافکن، صفر احمدی، مصطفی حلوائی از جمله علمداران و فاتحان خیبر هستند که با شهادتشان پرچم ولایت را برافراشته نگه داشتند. نخستین عملیات آبی – خاکی دفاع مقدس در حالی آغاز شد که عملیات رمضان نیز سپری شده

سنگري به اهميت پيروزي

سنگری به اهمیت پیروزی

خاطراتی از دیده بان جنگ، تقی عزیزی، درباره ی عملیات کربلای یک ابتدای جنگ به عنوان سرباز وارد ارتش شده، آموزش های تخصصی دیده بانی دیده و در عملیات های مهم دو سال اول نیز شرکت داشته است. بعد از آن به عنوان بسیجی به جبهه ها آمده و تقریباً

سربازي رفته ها بخوانند!

سربازی رفته ها بخوانند!

«ممد خمپاره» ستاد جنگ‌های نامنظم از شهید چمران می‌گوید محمد نخستین یا همان «ممد خمپاره» ستاد جنگ‌های نامنظم، کوله‌بار خاطراتش را آورده بود تا برای‌مان از شهید چمران بگوید. پای حرف که باز شد،‌ناخودآگاه همراه او از خیابان ثارالله تهران حرکت کردیم و چند روز همراه یک عده جوان کم

اينجا پر از دلتنگي است...

اینجا پر از دلتنگی است…

گفتندبیا، تمام کن این قصه راکه کاروان آهنگ سفرکرده است! و من با سکوتی تلخ ،فریاد زدم ، پای آمدنم نیست. گفتند بال بگشا! پرواز کن، گفتم: افسوس پر پرواز ندارم!   بغض کهنه گلویم ملتهب شد و چشمان خیسم اقرار کرد که هرچه هست در این پینه های دل

اثر سلاح هاي شيميايي بر نسل بشر

اثر سلاح های شیمیایی بر نسل بشر

یک روزنامه غربی در گزارشی نوشت: بر اساس یک مطالعه جدید شمار مرگ و میر و ابتلا به سرطان خون در میان نوزادان شهر فلوجه عراق بسیار بیشتر از بازماندگان بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی در سال ۱۹۴۵ توسط آمریکا است. این تحقیق جدید از افزایش چهار برابری ابتلا به

اولين مجروح

اولین مجروح

اوایل زمستان سال ۶۱ بود. برای نخستین بار پس از طی یک دوره ۴۵ روزه امدادگری به جبهه اعزام شده بودم. عملیات والفجر مقدماتی در پیش بود و نیروهای زیادی از سراسر کشور راهی مناطق عملیاتی شده بودند. زیادی نیروها و بلاتکلیفی و بیکاری قبل از عملیات، آه و ناله

اولين حضور رهبر در جبهه

اولین حضور رهبر در جبهه

در اولین روزهای دفاع مقدس، با وجود اوضاع نابسامان جنگ ، آیت الله خامنه ای عازم جبهه های نبرد شد تا با حضور خود بر اعتماد به نفس و طمأنینه ی رزمندگان اسلام بیفزاید و شور و اشتیاق آنان را به جهاد و شهادت دو چندان کند. ایشان درباره ی

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا