اتوبوس
اتوبوس زهرا وافر (همسر پاسدار) همهچیز آماده بود؛ لباسهای یدکی برای بچهها، سبد میوه و خوراکی و تخمه. شیشه بچه هم پر از شیر بود حتی. خوشحال میرفتیم به سمت محل قرار. بعد از مدتها قرار بود با دوستان برویم اردوی یکروزه. به محل قرار که رسیدیم، ناگهان اخمها در