دسته بندی :مجنون

4 مقاله

دو داستان کوتاه و آموزنده

دو داستان کوتاه و آموزنده

حکایت قاضی و کوزه عسل ملانصرالدین ملا نصرالدین سندی داشت که باید قاضی شهر آن را تائید میکرد ولی از بخت بد وی، قاضی اصلاً کاری را بدون باج انجام نمی داد. ملا نصرالدین هم آه در بساط نداشت که با قاضی شریک شود و کار تائید سند را به

اولین بمب شیمیایی

اولین بمب شیمیایی

جزیره مجنون که آزاد شد، من هم جزو اکیپ های جمع آوری غنائم و تجهیزات، به آنجا اعزام شدم. یکی از روزهای آخر ماموریت، در حالی که یک کانتینر۱۲ متری را بُکسل کرده بودم به پشت خودوری تویوتا و داشتم برمی­گشتم به طرف مقر، وسط های راه دیدم جلوی ماشین

یادداشت های دکتر عباس فروتن از جنگ شيميايي عراق

یادداشت های دکتر عباس فروتن از جنگ شیمیایی عراق

بچه های گردان توحید در جزیره مجنون  گردان توحید؛ جمعی از رزمندگان استان چهارمحال و بختیاری بود که در روز دوازدهم اسفند ماه ۱۳۶۲ با هلی کوپترهای «شنوک» وارد جزیره مجنون شدند و پس از دو روز آشنایی با منطقه، دفاع از خط مقدم در جزیره به آنها سپرده شد.

داستان اصلی "چرا جام مرا بشکسته لیلی؟"

داستان اصلی “چرا جام مرا بشکسته لیلی؟”

عشق لیلی مجنون زبانزد است. این دو به خاطر داشتن دو قبلیه با تفاوت های فرهنگی و قبیله ای و مالی، اجازه دیدار یکدیگر را نداشتند. روزی لیلی تصمیمی میگیرد. تصمیم میگرد در روز مشخصی در قبلیه خود آش نذری پخته و پخش کند. به همین دلیل در بین افراد

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا